پایگاه 598: ناصر نقویان روحانی و منبری معروف مراسمات دوران ریاست جمهوری دولت حسن روحانی که روزگاری با سخنرانی های شیرین همراه با اشعار و داستانهای مذهبی – اجتماعی خود معروفیتی در بین اقشار مختلف مردم کسب کرده بود ظاهرا در این دوران که دولت یارغار به تمام رسیده است برای فرار از فراموشی اجتماعی خویش از واژه هایی استفاده نمود که سابقا آنها را از زبان تحول خواهان استحاله طلب و بعضا بر انداز هم شنیده بودیم البته قرار دادن ایشان در ردیف آیشان کمی بی انصافی بنظر می رسید اما وقتی خودش در جمله ای می گوید: من منتقد هستم. این چهره را خودم میپذیرم. اپوزیسیون به معنای اصطلاحی آن خیر، اما به معنای سیاسی آن هستم. اپوزیسیون در خیلی از کشورها جایگاه خودش را دارد. مثلا در مجلس استرالیا یک اتاق اپوزیسیون وجود دارد. این در درون نظام تعریف میشود، دیگر حجت بر ماتمام می شود که ابایی از اپوزیسیون خواندن وی نداشته و برخی خصوصیات آنها را بر وی نیز مترتب کنیم.
*وی در مصاحبه ای این واژه ها را بکار برده است که می دانیم که با شنیدن این واژ ها می توان بخوبی منظور وی را کشف نمود. این واژه ها و جملات عبارتند بودند از:
1- اگر کسی انتقاد کرد، او را به اوین نبرید.
2- شورای نگهبان به عدالت رفتار نمی کند.
3- در خیابان به خاطر تصمیمات نظام سرم پایین است.
4- من منتقد هستم. این چهره را خودم میپذیرم. اپوزیسیون به معنای اصطلاحی آن خیر، اما به معنای سیاسی آن هستم.
5- نظام باید به انتقادات پاسخ دهد و آنها را جبران کند.
6- من یک طلبه ام و دلم میخواهد در خیابان به خاطر تصمیمات نظام سرم بالا باشد اما الان سرم پایین است.
7- ما درباره سرکار آمدن همین دولت هم منتقدیم، چون باید ببینیم شخصیتی باتجربهتر، والاتر و پردانشتر نداشتیم؟.
8- ما با هیچکس عقد اخوت دائم نبستیم حتی با امام خمینی.
9- خود من هم در خارج با زن نامحرم دست داده ام و از گفتنش ابایی ندارم چون فقه من این اجازه را به من داده است.
10- چرا از دو تابعیتیها استفاده نمیکنند؟ اگر آدم یک تابعیتی که بتواند کار را انجام دهید ندارید، بروید دوتابعیتی بیاورید.
در باره هریک از جملات وی می توان بحث های زیادی کرد لاکن در حد یک نوشتار باید به ایشان گفت جناب نقویان این سخنان شما بیشتر از آنکه صدایی برای دلسوزی باشد تیغ برنده ای است که اول از همه خودتان و بعد دوستانتان در میان دولتمردان روحانی و اصلاح طلبان را قربانی خواهد کرد:
1- آیا شما را برای انتقاد کردن به اوین برده اند؟!
2- آیا همین شورای نگهبان نبود که حسن روحانی را تائید صلاحیت کرد چرا فریاد نزدید که شورا به عدالت رفتار نمی کند؟
3- سرتان چرا برای بی تدبیرها و سوء تدبیرها و ترک فعلهایی اصلاح طلبان و اعتدالیون که در مسند قدرت اجرایی کشور وضعیت کشور را به اینجا رسانده اند به زیر نیافتاده اما نظام سیاسی باید سرافکنده باشد و به طریق اولاتر چرا در طی حضور خود در دولت و تمام این سالها صدایی در نقد دولت از شما در نیامد؟
4- منتقد آمدن دولتید و افراد با صلاحیتر سراغ دارید با مصداق نام ببرید او چه کسی است؟ با تجربه تر در فتنه گری در براندازی و....؟!.
5- چطور عقد اخوت را با حسن روحانی و م.خ و ... بسته اید و سخنی در باره کارهای کرده و ناکرده ایشان در دوران فترت معیشت و رفاه مردم که مسبب آن بودند بر زبان نراندید اما با امام خمینی و رهبری معظم انقلاب عقد اخوت نبسته اید عجبا از این نوع اسلامی که شما مبلغ آن هستید؟!! .
6- اما جریان دست دادن با زن نامحرم و اینکه فقه شما این اجازه را بشما داده است . این فقه شما چگونه فقهی است که در شرایط غیر اضطرار و یا تقیه و یا هر اسمی که شما روی آن می گذارید اجازه دست دادن با زن نامحرم را می دهد چگونه جوابی در آخرت خواهید داد که منبعد این فقه شما نقل محافل مختلط زن و مرد و دست دادن و روبوسی کردنهای زن و مرد و دختر و پسر خواهد شد چون فقه شما و فقه ایشان این اجازه را خواهد داد!.
7- و بالاخره دوتابعیتی ها که ظاهرا اوج نگرانی ایشان برای دوستان دولت سابق را عیان می کند و تا آنجا پیش می رود که حتی پیشنهاد می کند تا واردات دوتابعیتی داشته باشیم بدون اینکه به خطرات این موضوع فکر کند و به این سئوال پاسخ دهد که ایا منظورش از این جمله که گفته است : ما درباره سرکار آمدن همین دولت هم منتقدیم، چون باید ببینیم شخصیتی باتجربهتر، والاتر و پردانشتر نداشتیم؟دوتایعیتی ها را هم شامل می شود؟
نتیجه اینکه او در یایان دولت حسن روحانی و سقوط قلعه قدرت و اعتبار با خودکشی سیاسی سعی می کند آیروی سیاسی از دست رفته دولت را بازسازی کند حتی اگر لازم باشد از فقهی سخن می گوید که مجوز دست دادن با زن نامحرم را به ایشان داده است و وی با وضوح کامل به آن اقرار می کند.