کد خبر: ۴۹۶۷۶۲
زمان انتشار: ۱۱:۳۶     ۰۳ آذر ۱۴۰۰
در واکنش به تغییرات اخیر کارگزاران سازندگی؛
اصلاح طلبان که چندی پیش، پس از انتخابات ریاست جمهوری، قدرت را یکی پس از دیگری تحویل جریان انقلاب دادند، حالا ظاهرا اختلافاتی که 8 سال حضور در هرم قدرت، آن‌ها را کم‌رنگ کرده بود و با رهایی یافتن از کارهای اجرایی و تصمیمات سیاسی مرتبط با دولت، دوباره به جان هم افتاده‌اند و در خفا به روی هم شمشیر می‌کشند و در آشکار با احترام تمام تا بایگانی تاریخ حیات سیاسی خود، همدیگر را بدرقه می کنند.

همراهی بیشتر با براندازان یا پوست اندازی حزبی؟

به گزارش سرویس سیاسی  پایگاه 598 - رضا احمدزاده/ غلامحسین کرباسچی که از ابتدای تأسیس حزب کارگزاران سازندگی دبیرکل این حزب بود و علیرغم سوابق محکومیت قضایی که داشت، هفته پیش در جلسه تعیین دبیر کل جدید غایب بود و به جای او حسین مرعشی، دیگر عضو قدیمی این حزب، با رأی اعضا به عنوان دبیر کل جدید انتخاب شد.

این جابجایی قدرت توسط برخی از کارگزارانی ها نوعی حرکت عادی در جریان امور جاری همه احزاب تلقی شده و با بی‌تفاوتی از کنار آن گذشتند لیکن ما بعنوان ناظران تغییرات در ساختار قدرت احزاب سیاسی باید نسبت به این موضوع حساسیت داشته و زوایا و تبعات و نتایجی که از این امر حاصل خواهد شد را مورد توجه قرار دهیم.

لذا به نکاتی چند در این باره اشاره می کنیم:

1- غلامحسین کرباسچی دبیرکلی با سال‌ها حضور و فعالیت تحت تعلیمات هاشمی رفسنجانی بوده است. لذا اگر ادعا کنیم بازخورد اطلاعات و استراتژی هایی که در این سالها اجرا شده است همه منبعث از افکار هاشمی بوده است سخنی بیراه نگفته ایم.

2- کارگزاران سازندگی، جریانی متضاد با مجموعه اصلاح طلبان زیر چتر م. خ بوده است. به این معنا که ایشان تکنوکرات هایی هستند که بیشتر عمرشان را در خارج کشور و با تحصیلات آکادمیک غربی گذرانده اند.

در نتیجه طبیعی است که انتظار داشته باشند در هدایت و رهبریت جریان سیاسی وابسته به آن و در کشور به زعم خودشان به سمت اردوگاه غرب و غرب‌گرایی نقش اصلی را بر عهده داشته باشند.

چندی پیش زمزمه هایی مبنی بر جدایی کارگزاران سازندگی از اصلاح طلبان بگوش می‌رسید که ظاهرا با رایزنی‌های صورت گرفته این موضوع برای مدتی به تعویق افتاده بود. اما امروز دیگر طاقت‌ها طاق شده و همه چیز به سطح جامعه کشیده شده است.

3- همانگونه که از نام این جریان و رزومه تحصیلاتی و سیاسی ایشان بر می آید ایشان تکنوکرات هایی هستند که در نهایت اقتصاد لیبرالی وابسته به غرب از بدیهی ترین اصول فکری آن‌ها می باشد.

به‌عنوان نمونه خواننده عزیز را دعوت می کنیم تا به عنوان و جایگاه خدمتی مشهورترین کارگزاران، خصوصا در دولت های سازندگی اصلاحات و اعتدالیون نگاه کنند.

خواهند دید که کارگزارانی‌ها بیشتر مناصب اقتصادی مانند بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی و اتاق بازرگانی را در اختیار گرفته‌اند و در طبیعی‌ترین حالت بازار نیز قطعا سمت و سوی‌ آن‌ها در قیمت گذاری ها و سیاست های اقتصادی دولت، نوعی لیبرالیسم غربی بومی شده است.

البته باید در نظر داشت این نوع لیبرالیسم بومی شده ایرانی بدلیل نامتجانس بودن با فرهنگ و جامعه ایرانی، موجبات بروز تنش‌های اقتصادی و فشار بر معیشت اقشار کم درآمد و پولدار تر شدن اقشار سرمایه دار را فراهم آورده است.

4- شاید بتوان مهمترین دلیل تغییرات در هسته مرکزی کارگزاران سازندگی را نیاز به تغییر و ایجاد رقابت و نوسازی آن دانست. موضوعی که خود کارگزارانی ها آن را اعلام کرده و می‌کنند. اما شاید این ادعا واقعیت دیگری هم داشته باشد که سعی می کنند در لفافه، تحول و چابک‌سازی کارگزاران در عرصه سیاسی کشور را بپوشانند.

امروز مشخص شده است غلبه تفکرات جوان افراطی و اتخاذ سیاست های افراطی در میدان سیاسی و نزدیک شدن به افراطیونی چون حزب اتحاد ملت یا همان حزب مشارکت است که پس از فوت هاشمی و احساس بی صاحبی کارگزارانی ها روبه تزاید گذارده است. همین امر جوانترها را به احساسات تند‌تری نسبت به قدیمی‌ترها سوق داده است و خواستار کسب نتیجه در کوتاهترین زمان هستند.

جوانترها از هاشمی و م.خ عبور کرده اند و خواهان تغییرات سریعتر در سیاست خارجی کشورند. لذا شاید بوتان کنار رفتن کرباسچی را ناشی از فشارهای افراطیون کارگزارانی برای بدست گرفتن قدرت تلقی کرد.

در هر صورت امروز از تفکرات کارگزاران دهه 60 و دهه 70 خبری نیست و در دولت روحانی شاهد بودیم که در میدان عمل چگونه برجام افراطیون فاجعه ببار آورد و ملت را در بی سابقه ترین فشارهای اقتصادی وارد ساخت.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها