به گزارش پایگاه 598، به نقل از تسنیم، سال 93 بود که علیرضا رضاداد به عنوان مرد با نفوذ عرصه مدیریت سینمایی که سالها سیاست های کلان سینمایی را چیدمان می کرد خبر از جدایی بخش ملی و بین الملل جشنواره فیلم فجر داد.
در آن دوره کسی هیچ ایده مشخصی درباره بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر نداشت از اینرو با نگاه آزمون و خطا نخستین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر سال 94 برگزار شد؛ دوره ای که خیلی تفاوتی با دیگر ادوار بخش بین الملل فجر نداشت.
بودجه
در ادامه اما این بخش به صورت جدی تری از سوی مدیران پیگیری شد تا جایی که عدهای این بخش را به رویدادی مجزا تبدیل کرده و رسما این جشنواره به یکباره از جشنواره فیلم فجر که بیش از 3 دهه از سبقه برگزاری آن میگذشت جدا شد بدون آنکه کسی این پرسش را مطرح کند که قرار بود جشنواره جهانی فیلم فجر، منفک از سبقه بیش از 3 دههای جشنواره فجر نباشد.
اتفاقی که در این سالها رخ داد این بود که سبقه جشنواره فیلم فجر در قالب جشنواره جهانی به دست فراموشی سپرده و جشنوارهای با ردیف بودجهای جدید بروز و ظهور کرد. بودجه ای که با بخش ملی فجر برابری کرده و بدهی بسیاری را روی دست دولتهای وقت گذاشت.
در این جشنواره چهرههای مختلفی به سینمای ایران آمدند و همراهان جشنواره جهانی اینروزها به گونهای از این میهمانان یاد میکنند که گویی پیشتر جشنواره فیلم فجر رنگ و روی میهمانان بین الملل و مهم به روی خود ندیده است و متاسفانه عدهای تلاش میکنند با استفاده از فقدان حافظه تاریخی دست اندرکاران سینما، شوآف راه بیاندازند.
اختلاف بین دست اندرکاران ملی و جهانی
در طی این 6 سال در چشم برهم زدنی جشنواره جهانی فیلم فجر ساختار جشنواره ملی فیلم فجر را گرفت و حتی در بخشهای مختلفی چارت اداری پیشرفتهتری گرفت و هزینههای زیادی روی دست مدیران ماند اما به دلیل حمایتهای گسترده رسانههای همراه، صدای منتقدان درباره این رویداد و اشتباه استراتژیک جدایی جشنواره ملی از بینالملل شنیدهنشد.
این شرایط موجب شد دبیران این رویداد در برگزاری جشنواره دست به دامان شهرداری و اسپانسرهایی شوند که گاه حواشی متعددی را به دنبال داشته و برای دبیران و دست اندرکاران برگزاری این رویداد شائبه ایجاد کردند.
کار تا جایی پیش رفت که بیش از 8 میلیارد تومان بودجه صرف برگزاری جشنواره جهانی فیلم فجر شد و با توجه به میزان بودجه دو دستگی میان برگزارکنندگان بخش ملی و بینالملل ایجاد شد! دلیل این مدعا نامههای سرگشاده و مصاحبههایی است که مدیران هر بخش علیه یکدیگر میکردند و یا در فضای مجازی از خجالت یکدیگر در میآمدند و همدیگر را به عملیات تخریبی رسانهای از طریق کانالهای تلگرامی متهم میکردند.
البته پایان این دعوای زرگری، بودجهای بود که به افراد ذی نفع هر دو جشنواره میرسید. این دعواها منفعتی برای سینما دربرنداشت و تنها در لقای این شرایط، نام جشنواره فیلم فجر آسیب میخورد.
در ادامه و با برگزاری چند دوره از جشنواره جهانی فیلم فجر این رویداد به محملی برای نمایش فیلمهای توقیفی جشنواره و یا آثاری که در جشنواره ملی اجازه نمایش پیدا نکرده بودند تبدیل شد. این شرایط تا جایی پیش رفت که حتی در دورهای دبیر جشنواره جهانی برای نمایش یک فیلم مقابل رییس سازمان سینمایی وقت ایستاد و دعواهای داخلی شکل گستردهتری به خود گرفت.
همچنین عدهای از فیلمسازان که آثارشان در جشنواره ملی پذیرفته نشده بود در جشنواره جهانی پذیرفته میشدند تا اینگونه جایگاه داوریها در جشنواره فیلم فجر زیر سوال رفته و اینگونه استنباط شود که جشنواره جهانی رویدادی به حق و مقابل جشنواره ملی فیلم فجر است.
این تقابل در نهایت به صدور نامههای سرگشاده به مدیران وقت سینمایی منجر میشد و سینمای ایران در لقای تفکیک جشنواره جهانی از ملی در امان نبود.
تاریخ برگزاری بهانه است
سال 1400 بود که دست اندرکاران جشنواره جهانی فیلم فجر اعلام کردند این رویداد در فیاپ به عنوان یکی از رویدادهای الف جهانی ثبت شده است و بسیاری با مطرح کردن ایراد زمان برگزاری جشنواره فیلم فجر و همزمانی با برخی جشنوارهها، تغییر زمان این رویداد را مانع از ماندگاری دوباره در فیاپ به عنوان رویدادی الف عنوان کردهاند.
این در حالی است که سبقه جشنواره فیلم فجر به خودی خود بیش از سه دهه است و برخی با ارائه آدرسهای اشتباهی تلاش میکنند این مهم را القا کنند که بخش بینالملل سینمای ایران قرار است از بین برود.
تلاش دست اندرکاران و مدیریت سینما این است که با ادغام دوباره جشنواره فیلم فجر در بخش ملی و بین الملل، بار دیگر اعتبار این رویداد سینمایی را پس از 4 دهه باز گردانند و میتوان با کیفیت بهتر و در دورهای فشردهتر شاهد برگزاری جشنواره فیلم فجر در بخش بینالملل بود.
آدرس اشتباهی
این تصور که قرار است جشنواره فیلم فجر در بخش بینالملل یک تفریح و سرگرمی باشد و یا آنکه با حذف بخش بینالملل، شاهد خوشحالی رژیم صهیونیستی و عربستان باشیم چراکه این دو کشور میخواهند جشنواره بینالمللی راه بیاندازند آدرس اشتباهی است. جشنواره فیلم فجر در ریلگذاری جدید قرار است بار دیگر اعتبار جشنواره فیلم فجر را به رخ بکشد و عنوان این رویداد را برای کسانی که سالها پیش میهمان این رویداد مهم آسیایی بودند زنده کند.
آنچه در این سالها اتفاق افتاده از بین رفتن اعتبار بین الملل جشنواره فیلم فجر و ابداع چرخ از اول است. این ابداع از سوی دست اندرکاران جشنواره جهانی و مدیران وقت رخ داد و حال قرار است برای یکبار دیگر سینما و جشنواره فیلم فجر به ریل اصلی خود بازگردد.
نکته اصلی آنکه جابجایی این جشنواره به دلیل کرونا چگونه به اعتبار آن ضربه نزد اما امروز با ادغام و یکی شدن بسیاری از هزینهها از جمله ستاد برگزاری، تشریفات، امور رسانهای و کتاب و... به یکباره بخش بینالملل سینمای ایران از بین می رود؟
این پرسشی است که باید برخی منتقدان به آن پاسخ بدهند؛ منتقدانی که با جدایی بخش بینالملل از ملی، تیشه به ریشه جشنواره فیلم فجر زدند.