به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، بالاخره اصلاح طلبان و شکست خوردگان انتخابات گذشته بهانه و خوراک پرواگاندای رسانه ای خود را پیدا کردند که آن هم کسی نبود جز دکتر علیرضا زاکانی چهره مطرح انتخابات یا همان بولدوزر ویا تانک معروف که در جریان مناظرات انتخاباتی براحتی از روی کاندیداهای اصلاحاتیون و اعتدالیون گذشت و بعنوان چهره الگو این دوره از انتخابات مطرح شد.
با موضوع روند انتخاب شهردار تهران کاری نداریم که علی رغم اینکه نقدهایی به آن وارد است اما شکل قانونی خود را طی کرد و وزیر کشور دولت سید ابراهیم رئیسی نیز انتخای شورای شهر تهران را صادر و ابلاغ نمود.
آغاز انتصابات مدیران شهرداری تهران را باید بنوعی شروع نگرانی برای این چهره دانشگاهی و فساد ستیز در عرصه سیاست نیز دانست. موضوع انتصاب مدیران در هر مجموعه ای امری عادی و روزمره در جریان جابجایی قدرت است اما زمانی این امر مهم می شود که آقای زاکانی خلاف گفته های قبلی خود اقدام می کند و از روشی استفاده می شود که در دولت قبل از محورهای اساسی نقد کردن رفتار و عملکرد دولتمردان وقت باشد.
ماجرا از این قرار بود که: طی حکمی از سوی شهردار تهران، حسین حیدری به عنوان مشاور و دستیار ویژه شهردار در حوزه هوشمندسازی، فناوریهای نوین و نوآوری شهری منصوب شد. این انتصاب سبب شد تا برخی نسبت به این انتصابات فامیلی انتقاد کنند. و در اثر فشارهای رسانه خود دکتر زاکانی نیز در صفحف شخصی خود نوشت که: جهت پاسخگویی خدمت عزیزان: آقای مهندس حیدری هیچ رابطه استخدامی با شهرداری و دریافتی از آن نخواهد داشت و صرفا از تجربه و دانش علمی ایشان در حوزه هوشمندسازی تهران استفاده خواهمکرد. این امر غیرقانونی نبوده و این حکم صرفا برای اشراف و نظارت دقیق بنده ازطریق ایشان در این پروژه مهم صادر شده است.
صدور حکم و تبعات بعدی آن شهردار تهران را به عکس العمل واداشت لاکن بنظر می آید آنانی که قصد ماهیگیری از این آب را داشتند کار خود را کردند و بعنوان کسی که فضای رسانه را دائما رصد می کند می بیند که توضیح هر چه بیشتر در این باره به توجیه موضوع و رفتار دوگانه از طرف شهردار تهران تلقی می گردد، لذا شایسته بود:
1- قبل از هر اقدامی در این باره نسبت به تبعات موضوع مدائقه بیشتری بعمل می آمد و ایشان خود را در موضع اتهام قرار نمی دادند زیرا بسیار واضح و آشکار بود که اصلاح طلبان و حامیان دولت قبلی برای همسان سازی رفتاررهای دو دولت روحانی و سید ابراهیم رئیسی دنبال مستمسک هایی از این قبیل بوده و هستند.
2- پاسخ دکتر زاکانی به منتقدان در باره استفاده از تخصص دامادشان بدون بار مالی برای شهرداری تهران عذر بدتر از گناه شد زیرا با توجه به فضایی که در این باره بوجود آمده است هر چه بیشتر این پاسخ را دلیلی برای درستی نظرات منتقدان و توجیه کار اشتباه شهردار محترم تهران قلمداد و القا کردند.
3- اصولا اگر قرار بود از تخصص دامادشان در امر تسهیل امور جاری شهرداری بهره ببرند بدون اینکه حقوقی به ایشان پرداخت گردد چه نیازی به اعلام عمومی آن در رسانه ها بود. در جایی که مشاورانی به مراتب متخصص تر و کاراتر در جامعه بیکار هستند و می توانستند حتی با پرداخت حقوق خانواده ای را از نگرانی معاش خارج کنند بدون اینکه این حجم از انتقادهای تند منتقدان و حتی حامیانشان را در پی داشته باشد آیا با منطق سیاسی امروز جامعه که بقول امام راحل(ره) در آن مردم بخوبی تمام موضوعات سیاسی را رصد می کنند همخوانی دارد یا خیر؟
4- امروز برخی ها بر این عقیده اند که اگر حتی بپذیریم که اقدام شهردار محترم تهران در بکارگیری دامادشان در جایگاه مشاوره امری ضروری و پسندیده و بدون حقوق هم بوده باشد لاکن افکار عمومی این امر را نوعی امتیاز و سکوی پرش فرد مورد نظر و در واقع نوعی رزومه سازی برای وی تلقی کرده است که در آتیه می تواند در مراتب بالای شغلی مدعی تجربه و تخصص مرتبط نیز باشد.
5- بعنوان آخرین و مهمترین نکته در این مبحث استناد به یک ابلاغیه دکتر زاکانی که در 28مهر ماه سال جاری توسط خبرگزاری ایسنا به کد خبری: 1400072820768 منتشر شده است یک گلایه و پارادوکس بزرگ را در کارنامه ایشان قرار می دهد . متن ابن بخشنامه این است: "جذب و بکارگیری نیروی انسانی جدید تحت هر عنوان و با هر نوع وضعیت استخدامی اعم از (تمام وقت، نیمه وقت و پاره وقت، پیمانکاری، شرکتی، مشاوره ای، حق الزحمه ای، ساعتی و پروژه ای و ... حتی انجام خدمت به طور رایگان یا افتخاری) ممنوع بوده و بر حسب ضرورت هر نوع درخواست می بایست با هماهنگی و اخذ مجوز از سوی حوزه معاونت برنامه ریزی، توسعه سرمایه انسانی و امور شورا اقدام شود.