سينماي سال جاري از جرقه نخست متأسفانه (والبته
گاها خوشبختانه به دلايلي) با اتفاقاتي روبه رو شد كه بيش از همه "گيشه" را
در آينده مورد تشويش و اضراب قرار خواهد داد؛ از اين بابت كه هيچ فيلمي را
نمي توان داراي جايگاه مستحكمي بر پرده دانست و هر لحظه امكان سقوط فيلم
ها (به درستي و گاه نادرستي) وجود دارد.
اتفاقي كه نه بطور علني بلكه با نقطه سيبل قرار دادن فيلم هاي "گشت ارشاد" و
"خصوصي" طي اين چند روزه اكران نوروزي شكل گرفت و البته نه به اين "داغي" و
نه به هنگام "اكران"اما بايد پيش از اينها (از همان ابتداي صدور پروانه
ساخت) در مقام حداقل اعتراضي مكتوب قرار مي گرفتند.
اعتراضات مذكور "جدا" و "لازما" صحيح بوده و جاي شكي نيست اما اينكه اين
اعتراضات كِي باشد در مقام حلاجي است؛ وگرنه فيلمي كه با هزينه
چندصدميليوني و شايد ميلياردي ساخته مي شود، طبق قانون و مصوباتي از سوي
همان مرجع(در مظن اتهام) پيش توليد، توليد و نمايش را به خود ديده!
گرچه نبايد از قصور فيلمسازان اين دو فيلم بويژه "گشت ارشاد" گذشت كه هرچه
خواسته بر سر نمادهاي مذهبي آورده؛ تنها به خيال فروش هرچه بيشتر و بيشتر
در گيشه!
متأسفانه روند نادرست اعتراض و خواب زدگي متوليان امر و مسئول در اين زمينه
سرانجام باعث مي شود كه طيفي چه عام و خاص (از مردم و مسئولين) واكنشي
تند(و گاه افراطي) به اكران اين فيلم ها داشته باشند درحالي كه اين وظيفه
ابتدا بر عهده نهادهايي همچون اداره نظارت و ارزشيابي است كه با تصميمات به
جا، جلوي اين همه حيف و ميل شدن سرمايه هاي مالي را بگيرند.
اعتراضات و صدور بيانيه هاي موافقان و مخالفان در ارتباط با اكران اين دو
فيلم(و تشويش هاي احتمالي بر پرده جاري) اهم و اعم اتفاقات در ابتدا
خوشايند( گوشزد كردن به متوليان و مخالفت با هرنوع محتوايي در آثار
سينمايي)و سپس ناخوشايند(در معرض خطر بودن فيلم ها) در اكران نوروز امسال
است.
گرچه حاشيه هاي بوجود آمده از اين ماجرا از جمله اكران غيرمعمول و غيرمعقول
"نارنجي پوش" را مي توان به عنوان بدعتي براي تخريب آثارسينمايي ياد كرد
كه با هر عجله اي(بويژه اينكه متولي نهادي نيمه دولتي است) بي خيال از
اينكه هزينه-فايده را نتيجه خواهد داد يا نه! سعي در جايگزيني فيلم ها
دارند. (كه مطمئنا در مقام قياس با زمان مناسب اكران خود، بازدهي نخواهد
داشت)
چه بسا حتي اگر فيلم هاي مسئله دار ذكر شده با محدوديت سالن و سينما روبه
رو شده اند، مي توان از اين اتفاق به نحو درستي استفاده كرد و بجاي به باد
دادن برخي آثار (در مقام مثال؛ نارنجي پوش) همين فضا را عرصه اي بهتر براي
جولان فيلم -خوش ساخت و- در حال اكرانِ "انتهاي خيابان هشتم"
بگذارند!(درحالي كه شوراي صنفي و امثال آن حتي چنين تصميماتي به ذهنشان
خطور هم نكرده است)
اما جداي از تمام اين حواشي، شايد نقطه قابل اهميت اكران نوروزي را بتوان
روي فروش دو فيلم "گشت ارشاد"(جدا از ورود نامناسب فيلمسازِ مدعي ارزش گرا!
به محتوايي ناخوشايند و ساعي از آب گلالود ماهي گرفتن) و به خصوص "قلاده
هاي طلا" مانور داد كه اولين فيلم باشگاه ميلياردي هاي سينما در سال 91 نيز
لقب گرفت.
فيلم ابوالقاسم طالبي كه (به سبب تم به شدت سياسي) براي فروش در گيشه ريسكي
محسوب مي شد اما با وجود تمام سنگ انداختن اپوزيسون ها و بويژه ضد انقلاب،
استقبال جالب توجهي را ديده و همچنان هم فروشش افزون مي شود.
ساختن صفحات متعدد در فيس بوك، مصاحبه هاي برخي افراد مغرض از جمله خبرنگار
ضدانقلاب خارج نشين با اين كارگردان (كه سر و صداي بسياري نيز به نفع
فيلمساز و فيلم او به پا كرد)تا نقدها و يادداشت هاي شبكه هاي معاند و حتي
فحش ها و بي حرمتي ها به عوامل اين فيلم سينمايي براي "جلوگيري" از استقبال
از "قلاده هاي طلا" طي اين چند روز بارها اتفاق افتاده اند اما در روند
فروش بالعكس عمل كرده است.
از سوي گذري به تصميمات وارده بر اكران نوروزي از جمله افزايش قيمت بليت ها
گويا كمتر در روند فروش تأثيرگذاشته؛ البته نمي توان مدعي بود كه در روند
رجوع مخاطبان به سينماها ركودي نسبي را موجب نشده است؛ ادعايي كه مي توان
به خوبي شاهد آن بود.
در هر حال اتفاقات اين چند روز اكران نوروزي سينماي سال جديد، بسيار و در
عين حال پرسر و صدا بوده اند كه اميدواريم حداقل در مقام عمل و نه حرف،
بتوانند بر روند درست ورود فيلمساز به مضامين مورد قبول مردم، تصميمات
معقول متولي، كيفيت آثار سينمايي و استقبال بهتر مخاطب( و نه ركود و پس زدن
آنان) كارساز افتند.