هم اندیشی - مجتبی خالصی: "الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم ولا هم یحزنون"
"الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ألا تخافوا ولا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون"
اگر به تاریخ انقلابهای جهان بدون درنظرگرفتن خطمشی و رویکردهای آن، مروری گذرا داشتهباشیم، در مییابیم که هر حرکت مردمی و انقلابیِ دارای مبنای فکری و اعتقادی در مسیر حرکت خود همواره تغییر و تحولاتی در رجال و موسسانش را مشاهده می کند.
این مسئله در انقلابهای با دو خصوصیت "مردمی و ضد استکباری" که دارای بعد معنوی و رهبری الهی نبوده، همواره طی گذشت زمان موجب انحراف و یا تحلیل قدرت و تغییر مسیر آن انقلابها شده است.
اما در انقلابهای با خصوصیات مذکور ولی دارای بعد الهی و رهبری معنوی و پشتوانه مردمی، این گونه تحولات در افراد نه تنها موجب انحراف انقلاب نشده بلکه موجب رویشهای بیشتر و نفوذ هرچه بیشتر ریشه های آن انقلاب و استحکام شالوده آن شده و تنها بعد منفی آن البته از دید افراد، ریزش آنها بوده و همانطور که گفته شد به صورت مضاعف در مقابل آن رویشهایی صورت میگیرد.
این مقدمه بیان شد تا به مخاطبین عزیز این نکته را متذکر شوم که انقلابهای در مسیر حق، حتی در رأس آنها انقلاب اسلامی ایران از این قاعده مستثنی نیست که "ادل دلیل علی وجود شیء وقوعه"
اگر به سه دهه تاریخ انقلاب اسلامی ایران مروری داشته باشیم به نمونه های متعددی از رجال سیاسی ایران بر میخوریم که از قطار انقلاب پیاده شده و یا به تعبیر دیگر، انقلاب آنها را قی نموده و موجب رفع ثقالت و کندی حرکت انقلاب شده و به نوعی موجب رفع موانع حرکت انقلاب شده است.
لذا فرد یا شخص با تمام رفعت سمت و جایگاهی که دارد، نمیتواند دلیل بر شاخص قرار گرفتن وی شود.
البته استثناء این مسئله ولی فقیه است. چون ولی فقیه همان عاملی است که انقلاب اسلامی را از دیگر انقلابها مستثنی نموده و موجب شده تا این تحولات فردی و شخصی در مسیر انقلاب موجب انحراف آن نشود. پس باید با دقت بیشتری به این نکته توجه نمود و از آن غفلت نشود.
در سالهای اخیر مصادیق متعددی از این مسئله برای انقلاب اسلامی رخ داده که در راس آن فتنه 88 یعنی سران، حامیان و ساکتین آن هستند.
سران و حامیان آن تا حدودی از قطار انقلاب پیاده شده و دیگر جایگاهی در آن ندارند و ساکتین فتنه نیز هر لحظه در معرض سقوط از قطار انقلاب هستند.
برخی پس از گذشت 2 سال از فتنه 88 هنوز با دمیدن نفس مصنوعی و ریختن نفت بر خاکستر فتنه سعی در احیاء آن برای رسیدن به اهداف خود دارند.
بحث ارتباط با آمریکا که در چند روز اخیر، مستندات متعددی در رسانه ها مبنی بر مخالفت صریح و تند حضرت امام راحل(ره) با آن منتشر شده است، نوشته و شعار پرچم پوسیده اصلاح طلبان خود فروخته و اصحاب فتنه بوده و هست که اخیرا برخی از حامیان فتنه با دم زدن از آن و طرح آن سعی در احیاء شخصیت سوخته و دفن شده خود دارند.
من بجای آنکه گفتههای دشمن شادکن این شخص را تکرار کنم و ادعای مستند بودن آن که کذبی بیش نیست را بیان کنم، از این مقام گریزی به تناقض رفتاری یک سازمان فرهنگی خواهم داشت.
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) موسسه ای است که کوچکترین کلام، پیام، ادعای مربوط به امام، موضعگیری و . . . منتسب به امام راحل(ره) قبل از طرح و انتشار آن بایستی مهر تایید این موسسه را با خود همراه داشته باشد.
حتی در بعضی موارد که برخی دولتمردان مواضع و بیاناتی را به امام منسب نموده که از دید این موسسه به نوعی نسبت ناصحیح به امام بوده، این موسسه به شدت در مقابل آن موضع گرفته و حتی بحث را به مرحله های قضایی می کشاند.
البته فلسفه وجودی این موسسه غیر از این نمی تواند باشد.
ولی به نظر در اظهارات اخیر برخی از آقایان در رابطه با رابطه با آمریکا و همچنین ادعای رضایت امام راحل (ره) با این مسئله که به اعتراف مستندات تاریخی، انتساب کذب محض به امام است، این موسسه سکوت نموده و هیچگونه عکس العملی و برآشفتگیی! از این موسسه دیده نمی شود.
آیا این رفتار برخواسته از سیاسی کاری و رابطه های پنهان سیاسی مخالف با مصالح نظام نیست؟!
البته با شناختی که از مسئولین این موسسه وجود دارد، بیش از این نمی توان از آنها انتظار داشت و طرح آن توسط ما تنها به این دلیل است که به این آقایان گفته شود که گوشها و چشمها و به عبارت دیگر عقل و ذهن جامعه را نمی توان از آنها سلب نمود و مطمئنا خواسته یا نا خواسته در مورد شما قضاوت خواهندنمود.
در انتها از خدا می خواهم که ما را در مسیر حق انقلاب اسلامی ثابت قدم قرار دهد.
"الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ألا تخافوا ولا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون"
اگر به تاریخ انقلابهای جهان بدون درنظرگرفتن خطمشی و رویکردهای آن، مروری گذرا داشتهباشیم، در مییابیم که هر حرکت مردمی و انقلابیِ دارای مبنای فکری و اعتقادی در مسیر حرکت خود همواره تغییر و تحولاتی در رجال و موسسانش را مشاهده می کند.
این مسئله در انقلابهای با دو خصوصیت "مردمی و ضد استکباری" که دارای بعد معنوی و رهبری الهی نبوده، همواره طی گذشت زمان موجب انحراف و یا تحلیل قدرت و تغییر مسیر آن انقلابها شده است.
اما در انقلابهای با خصوصیات مذکور ولی دارای بعد الهی و رهبری معنوی و پشتوانه مردمی، این گونه تحولات در افراد نه تنها موجب انحراف انقلاب نشده بلکه موجب رویشهای بیشتر و نفوذ هرچه بیشتر ریشه های آن انقلاب و استحکام شالوده آن شده و تنها بعد منفی آن البته از دید افراد، ریزش آنها بوده و همانطور که گفته شد به صورت مضاعف در مقابل آن رویشهایی صورت میگیرد.
این مقدمه بیان شد تا به مخاطبین عزیز این نکته را متذکر شوم که انقلابهای در مسیر حق، حتی در رأس آنها انقلاب اسلامی ایران از این قاعده مستثنی نیست که "ادل دلیل علی وجود شیء وقوعه"
اگر به سه دهه تاریخ انقلاب اسلامی ایران مروری داشته باشیم به نمونه های متعددی از رجال سیاسی ایران بر میخوریم که از قطار انقلاب پیاده شده و یا به تعبیر دیگر، انقلاب آنها را قی نموده و موجب رفع ثقالت و کندی حرکت انقلاب شده و به نوعی موجب رفع موانع حرکت انقلاب شده است.
لذا فرد یا شخص با تمام رفعت سمت و جایگاهی که دارد، نمیتواند دلیل بر شاخص قرار گرفتن وی شود.
البته استثناء این مسئله ولی فقیه است. چون ولی فقیه همان عاملی است که انقلاب اسلامی را از دیگر انقلابها مستثنی نموده و موجب شده تا این تحولات فردی و شخصی در مسیر انقلاب موجب انحراف آن نشود. پس باید با دقت بیشتری به این نکته توجه نمود و از آن غفلت نشود.
در سالهای اخیر مصادیق متعددی از این مسئله برای انقلاب اسلامی رخ داده که در راس آن فتنه 88 یعنی سران، حامیان و ساکتین آن هستند.
سران و حامیان آن تا حدودی از قطار انقلاب پیاده شده و دیگر جایگاهی در آن ندارند و ساکتین فتنه نیز هر لحظه در معرض سقوط از قطار انقلاب هستند.
برخی پس از گذشت 2 سال از فتنه 88 هنوز با دمیدن نفس مصنوعی و ریختن نفت بر خاکستر فتنه سعی در احیاء آن برای رسیدن به اهداف خود دارند.
بحث ارتباط با آمریکا که در چند روز اخیر، مستندات متعددی در رسانه ها مبنی بر مخالفت صریح و تند حضرت امام راحل(ره) با آن منتشر شده است، نوشته و شعار پرچم پوسیده اصلاح طلبان خود فروخته و اصحاب فتنه بوده و هست که اخیرا برخی از حامیان فتنه با دم زدن از آن و طرح آن سعی در احیاء شخصیت سوخته و دفن شده خود دارند.
من بجای آنکه گفتههای دشمن شادکن این شخص را تکرار کنم و ادعای مستند بودن آن که کذبی بیش نیست را بیان کنم، از این مقام گریزی به تناقض رفتاری یک سازمان فرهنگی خواهم داشت.
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) موسسه ای است که کوچکترین کلام، پیام، ادعای مربوط به امام، موضعگیری و . . . منتسب به امام راحل(ره) قبل از طرح و انتشار آن بایستی مهر تایید این موسسه را با خود همراه داشته باشد.
حتی در بعضی موارد که برخی دولتمردان مواضع و بیاناتی را به امام منسب نموده که از دید این موسسه به نوعی نسبت ناصحیح به امام بوده، این موسسه به شدت در مقابل آن موضع گرفته و حتی بحث را به مرحله های قضایی می کشاند.
البته فلسفه وجودی این موسسه غیر از این نمی تواند باشد.
ولی به نظر در اظهارات اخیر برخی از آقایان در رابطه با رابطه با آمریکا و همچنین ادعای رضایت امام راحل (ره) با این مسئله که به اعتراف مستندات تاریخی، انتساب کذب محض به امام است، این موسسه سکوت نموده و هیچگونه عکس العملی و برآشفتگیی! از این موسسه دیده نمی شود.
آیا این رفتار برخواسته از سیاسی کاری و رابطه های پنهان سیاسی مخالف با مصالح نظام نیست؟!
البته با شناختی که از مسئولین این موسسه وجود دارد، بیش از این نمی توان از آنها انتظار داشت و طرح آن توسط ما تنها به این دلیل است که به این آقایان گفته شود که گوشها و چشمها و به عبارت دیگر عقل و ذهن جامعه را نمی توان از آنها سلب نمود و مطمئنا خواسته یا نا خواسته در مورد شما قضاوت خواهندنمود.
در انتها از خدا می خواهم که ما را در مسیر حق انقلاب اسلامی ثابت قدم قرار دهد.
اخبار ویژه
نظرات بینندگان
ارسال نظرات
۱۴:۲۸ - ۲۴ فروردين ۱۳۹۱
جدیدترین اخبار پربازدید ها
