کد خبر: ۴۹۱۴۴۹
زمان انتشار: ۰۹:۳۵     ۱۰ شهريور ۱۴۰۰
تجربه برجام و سنگینی بار این مذاکرات وزارت خارجه را کلا از ریل وظایف ذاتی خود خارج ساخت و چنان تمام ماموریت هایش را تحت الشعاع قرار گرفت که مردم به شوخی وزارت خارجه را وزارت برجام نامیدند.

مقصد آینده پرونده هسته‌ای ایران کجا خواهد بود: وزارت خارجه یا شورای عالی امنیت ملی؟!به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، در سال ۱۳۹۲ دولت حسن روحانی روی کار آمد. این دولت شعاری که بسیار روی آن مانور داد شعار تعامل و ارتباط با جهان بود و در اولین گام نیز پرونده هسته‌ای ایران را در یک فرآیند غلط از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه انتقال داد.

۱- پرونده‌ای را به وزارت خارجه فرستاد که در آن اهمیت موضوعات نه در حد وزارت خارجه که باید سیاست‌های مرتبط با آن توسط مجموعه حاکمیتی اعمال می‌شد و سیاست گذاری‌ها نیز در همین راستا تدوین می‌گردید.

۲- باری را بر دوش وزارت خارجه گذاشتند که نه توان حمل آنرا داشت و نه وزیر وقت و نه دیپلمات‌های آن در رزومه کاری خود پرونده‌ای در این حجم از اهمیت که با منافع ملی و حیثیتی در ارتباط بود داشتند. در روند مذاکرات هم دیدیم که بدلیل کم تجربگی آقایان و اعتماد بیجا به طرف‌های غربی که نشات گرفته از بستر تحصیلات آکادمیک اعضای تیم مذاکره کننده و غرب گرایی افراطی ایشان بود، چنان سیاستمداران و دیپلمات‌های غربی را انگشت به دهان کردند که ایشان را به طمع گسترش و عمق بخشی به خواست‌ها و تحمیل فرا هسته ای، چون موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای و جهانی کشور نیز انداخت که پس از امضای برجام چنان عمق فاجعه تعهدات آقایان بالا بود که تمام موارد را محرمانه سازی کردند و تا به امروز شاید کمتر سیاستمدار و منتقدی توانسته است به اصل برجام دسترسی پیدا کند که امید است در دولت جدید این مهم تحقق یابد.

۳- سومین دلیل در اشتباه بودن واگذار کردن پرونده هسته‌ای ایران این بود که کانال‌های سهل الوصول نفوذ جاسوسان را به ساختار سیاسی کشور خصوصا وزارت خارجه گشود. نفوذ افرادی مختلفی، چون:رضائیان و موسی پور و ... که در فیلم گاندو بخوبی توصیف شده است همگی بواسطه محدود کردن میدان امنیتی پرونده هسته‌ای ایران در وزارت خارجه رخ داد آنچنان که نفوذی‌ها در بالاترین ارکان تیم هسته‌ای ایران بعنوان مشاوران و معاونان تیم مذاکره کننده ضمن خط دادن به ایشان گزارشات دست اولی از میزان توانایی و قدرت چانه زنی طرف ایرانی را به طرف‌های غربی ارسال کردند و بر عمق فاجعه افزودند. امروز تعدادی از این نفوذی‌ها در زندان و برخی نیز به خارج کشور فرار کردند و از دسترس خارج شدند.

۴- چینش تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران نیز اشتباه فاجعه بار دیگری از تبعات انتقال پرونده هسته‌ای ایران از شورای عالی امنیت ملی به وزارت خارجه بود. اصولا در سیاست خارجی که درآن طرفین برای بدست آوردن بیشتر منفعت در منافع ملی و کمترین ضرر در تعهدات خارجی تلاش می‌کنندترکیب رزومه و شغل و دیدگاه تک تک اعضای تیم مذاکره کننده مورد ارزیابی طرف مقابل قرار می‌گیرد. بسته به شغل اعضای تیم که سیاستمدار باشند یا نظامی و یا اقتصاد دان و ... باشند طرف مقابل را در اتخاذ تصمیماتش هدایت و به تصمیم یا تردید می‌رساند. ترکیب تیم هسته‌ای ما نشان داد که ایشان صرفا مذاکره را برای مذاکره می‌کنند. به این معنا که مذاکره می‌کنند که توافق را به هر قیمتی بدست آورند در این حالت دیگر ترکیب سیاستمداری تعامل گرا یا نظامی اقتدار گرا برای حفظ منافع ملی اهمیت چندانی ندارد که نتیجه برجام صحت این امر را تایید کرد

با در نظر گرفتن موارد یاد شده، تجربه برجام و سنگینی بار این مذاکرات وزارت خارجه را کلا از ریل وظایف ذاتی خود خارج ساخت و چنان تمام ماموریت هایش را تحت الشعاع قرار گرفت که مردم به شوخی وزارت خارجه را وزارت برجام نامیدند. امروز سفارت خانه‌های ایران از فقدان کارآیی رنج می‌برند، ثانیا: بنا به ذات مذاکرات برجامی تمام توجهات این وزارت خانه مهم فقط معطوف به اروپا و آمریکا شد و از ظرفیت‌های کشور‌های دیگر از جمله کشور‌های همسایه غافل گردید. این در حالی بود که تحریم‌ها با شدت ادامه یافت و بستر توانایی‌های کشور که به اقرار خود آمریکایی‌ها در حال فرو پاشیدن تحریم‌ها و خنثی کردن آن‌ها بود بود بشدت تضعیف شد و بعضا از بین رفت. کارخانجات بسیاری خوابید و بنام خصوصی سازی در اختیاز رانت خواران و اشراف سالاران قرار گرفت و بیکاری و غیره بشدت گسترش یافت؛ لذا در شرایط فعلی بازگرداندن وزارت خارجه به وظایف ذاتی خود و برگشت دادن پرونده هسته به شورای عالی امنتی ملی برای حمایت همه جانبه نهاد‌های حاکمیتی که برای پرونده‌ای با این حجم و اهمیت جهانی واجب و ضروری بنظر می‌رسد.

* رضااحمدزاده

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها