این خبر که توسط یک خبرگزاری رسمی و معتبر کشور منتشرشده است خود گویای بسیاری از موضوعات پشت پرده است:
1- اصلاحطلبان با توجه به شرایط وخیمی که در جذب و کسب آرای بدنه اجتماعی خود و آرای خاکستری جامعه دارند، ورود به صحنه رقابتهای انتخاباتی در این زمان را به صلاح نمیدانند زیرا این موضوع میتواند جریان رقیب را به یکزبان مشترک در مقابله انتخاباتی با اصلاحطلبان سوق دهد.
2- برخی نگرانیهای موجود در جریان انقلابی از بروز "سندروم تکلیف گرایی" قطعاً هم مردم و حامیان جریان ارزشی و انقلابی را نگران کرده و هم امید را در میان اصلاحطلبان و استحاله خواهان تقویت کرده است که در صورت صحت میتواند به چرایی سکوت اصلاحطلبان در این برهه پاسخ منطقی و درستی را ارائه دهد.
3- این سخنان منتسب به بهزاد نبوی نشان میدهد که خود اصلاحطلبان نیز در برزخ طاقتفرسایی دستوپا میزنند، به این معنا که اگر حتی همتی را هم بهعنوان کاندیدای اصلی خود در نظر داشته و در روزهای آخر تبلیغات انتخاباتی نیز با "تکرار میکنم " دیگری از او حمایت کنند اما بازهم استراتژی رحم اجارهای را نمیتوانند از خود دور کنند زیرا در میان کاندیداها فردی مانند محسن رضایی نیز وجود دارد که میتواند شرایط استمرار حضور در قدرتشان را فراهم آورد. یادمان نرود که در انتخابات رئیس مجلس دوران علی لاریجانی اصلاحطلبان با قربانی کردن محمدرضا عارف علی لاریجانی را مورد حمایت قرار دادند و استدلالشان نیز این بود که مزیت لاریجانی در این است که میتوان با او کار کرد و انعطاف لازم برای کار و همکاری را دارد و در ساختار قدرت نیز مقبولیت دارد. این وضعیت امروز نیز برای اصلاحطلبان مطرح است؛ زیرا همتی اگر هم بتواند مقبولیت سران اصلاحات را فراهم آورد معلوم نیست که مقبولیت عمومی را نیز کسب کند زیرا در دوران مدیریت او بود که فیشهای حقوقی بیمه افشا شد و در زمان مدیریت بانک مرکزی او بود که میلیونها نفر از سهامداران بورسی سرمایه خود را از دست دادند که همین تعداد بازندگان بازار بورس میتوانند برای پاسخ خشمگینانه خود به دولت حسن روحانی رئیس بانک مرکزی او را تنبیه نمایند. لذا سکوت و عدم موضعگیری بهترین راهحل ممکن خواهد بود.
4- روزنامه آرمان پیرامون شرایط انتخابات با گرامی مقدم، سخنگوی حزب اعتماد ملی گفتگو کرده است. وی میگوید: از آنجایی که طبع مردم ایران اصلاحطلبانه است در هر شرایطی میتوان امیدوار بود که با کنشگری فعال حتی در شرایط فعلی نیز مردم را سمت اصلاحات و کاندیدای احتمالی مورد حمایت اصلاحطلبان سوق دهیم.
یا در جای دیگری میگوید: مردم ایران ممکن است برای بر هم زدن شرایط انتخابات وارد عرصه رقابت و باعث افزایش مشارکت در انتخابات شوند. ما الآن نمیتوانیم بررسی دقیقی داشته باشیم. اگرچه الآن که در خدمت شما هستیم، مشارکت مناسب نیست، اما به نظرم سه چهار روز مانده به انتخابات میتوان برآورد دقیقی از مشارکت داشت. مردم ایران دارای فهم، شعور و آگاهی بالایی هستند و ممکن است کسانی را هم که به دنبال مشارکت حداقلی هستند، غافلگیر کنند آنهم نهتنها در داخل کشور بلکه خارج از کشور را هم ممکن است با یک مشارکت حداکثری غافلگیر کنند.
روز گذشته هم جواد امام، چهره نزدیک به خاتمی درباره انتخابات گفته بود: «هرعکسالعملی را میتوانیم احتمال بدهیم که از جانب مردم اتفاق بیفتد و ممکن است مردم هر واکنشی نشان بدهند
تمام این موارد نشاندهنده این موضوع هست که اصلاحطلبان هیچگونه استراتژی قدرتمندی در رزومه و عملکردهای خود ندارند تا به مردم ارائه کنند در نتیجه امید - (خواننده گرامی در این بند به سخنان گرامی مقدم و جواد امام دقت کنید تا به عمق ناامیدی و امید داشتن به فراموشی مردم خصوصاً 8 سال دولت روحانی در زمان رأی دادن پی ببرید) به فراموشی و حافظه کوتاه مدت مردم تنها راهکار انتخاباتی ایشان خواهد بود به همین خاطر همه کارهای خود را به روزها و ساعات آخر تبلیغات انتخابات محول کردهاند لذا فراخوانی به سکوت و عدم موضعگیری در تحریم یا فعال شدن در امر انتخابات و... بسیار طبیعی به نظر میآید. در نتیجه به نظر راقم مناظرات هفته آتی در به میدان کشاندن مردم و جذب آرای خاکستری و گرم شدن تنور انتخاباتی بسیار مؤثر بوده و اصلاحطلبان نیز به همین دلیل سکوت را پیشه کردهاند تا ببینند کدامیک از کاندیداها پیروز نفسگیر مناظرات خواهد بود تا میزان سود و زیان سیاسی حمایت یا بیطرفی احزاب مطرح اصلاحات آشکار شود.
* رضا احمد زاده