1- این دو نفر خیر الموجودین اصلاحطلبان هستند که در کنار رد صلاحیت کاندیداهای دارای سوابق براندازی و استحاله طلب و فاقد مدیریت میدانی و کارایی مناسب میتوانند در مقطع زمانی فعلی اصلاحطلبان را نمایندگی کنند.
2- به یاد داشته باشیم اصلاحطلبان و دولتمردان در این دوره قطعاً با نمایندگان خود آمدهاند نه با رحم اجارهای دیگران. کسانی که در حد رئیس بانک مرکزی مورد اعتماد این جریان بوده است به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری هم میتوانند مورد اقبال این جریان باشند و به نظر می رسد در ادامه جریان سیاسی مذکور پشت کاندیدای خود تمام قد بایستد.
3-تمام تلاش اصلاحطلبان و اعتدالیون امروز
بر این پایه قرارگرفته است که خود را از اتهام "مسببان وضعیت موجود اقتصادی
" در افکار عمومی دور کنند. خاتمی، سید حسن خمینی و... از شاخصترین افرادی بودند
که ملت را تهییج به دادن رأی به روحانی در دو دوره گذشته کرده بودند و امروز میخواهند
این امر را در افکار مردم کمرنگ کنند.
4- سخنان محمود علیزاده طباطبایی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران، در رابطه با "حمایت حزب کارگزاران از عبدالناصر همتی" در انتخابات 1400 میتواند زوایای پنهان این موضوع را روشن سازد. وی در مصاحبهای گفته است که اگر اصلاحطلبان به جمعبندی برسند و با همه نیرو وارد عرصه انتخابات شوند گمان میکنم که شانس بیشتری خواهند داشت و در صورت اجماع بر سر آقای همتی احتمال پیروزی میرود، زیرا فضا با فضای سال ۹۲ خیلی متفاوت نیست.
و درباره مواضع خاتمی در تکرار میکنم فاجعه بار دیگری نیز اینگونه بیان نموده است که: قطعاً آقای خاتمی از جمعبندی نهاد اجماع ساز حمایت میکند و پیشبینی من این است که جمعبندی بر سر آقای همتی خواهد بود، زیرا تجربه موفقتری دارد. آقای همتی در ثبتنام خود با حزب کارگزاران مشورتی نداشته و هنوز صحبتی با او صورت نگرفته است. حتی اگر نهاد اجماع ساز از آقای همتی حمایت نکند حزب کارگزاران از او حمایت خواهد کرد.
5- اصلاحطلبان که تا دیروز میگفتند کاندید نداریم حالا به یکباره افتادند دنبال همتی، در نتیجه حمایتهای احتمالی افرادی مانند: خاتمی، ابطحی، محمد هاشمی و دیگران که به آرامی حرکت خود را آغاز و در زمان تبلیغات انتخابات امواج حمایتی آنان ارتفاع خواهد گرفت دور از انتظار نیست. استفاده از جایگاه سیاسی مرحوم هاشمی حتی در دوران فوت ایشان نیز امروز کاربرد دارد و همان سخنان معروف هاشمی درباره حمایتش از روحانی و انتخاب وی را تداعی میکند به این سخنان محمد هاشمی توجه کنید: آقای دکتر همتی را آقای هاشمی سال ۹۲ به آقای روحانی پیشنهاد دادند که ایشان را برای بانک مرکزی بگذارید اما ایشان قبول نکردند و عدهای هم نگذاشتند این اتفاق بیفتد، زمانی آقای همتی را در رأس بانک مرکزی قرار گرفت که دلار ۲۰ هزار تومان بود، وی دلار را تا مرز یازده هزار تومان هم آورد،
6- کارنامه اقتصادی نسبتاً افتضاح دولتِ روحانی مخصوصاً در حوزه نقدینگی، تورم، ارز، بورس و ... موجب شده تا همتی برای فاصلهگیری از دولت، تلاش کند و احتمالاً با همین فرضیه هم سناریوی برکناری از سوی روحانی توسط مشاوران او کلید زده شده است. آنهم درحالیکه همتی بهعنوان رئیس کل بانک مرکزی نقش مستقیم در سیاستهای پولی و ارزی داشته و آنچه امروز در حوزه تورم و ارزی داریم، بخشی از آن ماحصل سیاستهایی است که او مستقیماً مجری آنها بوده است.
در نتیجهگیری باید گفت که امروز اجریان اصلاحات به رهبری خاتمی و حتی منافقین متواری و تروریست هماهنگ با هم درباره پیروزی انقلابیون اظهار نگرانی کرده و اگر همراهی با همتی را سرلوحه و سرفصل این همکاریها بدانیم تجمع تمامی اپوزیسیونهای استحاله طلب و برانداز قدیم و جدید و افراد پشیمان از گذشته در پشت سر همتی قابل توجیه خواهد بود البته شاید خواسته خود همتی این نباشد اما توجه به حمایتها و تفکرات پشت سر این حامیان بدون شک ریزش آرای همتی را به دنبال خواهد داشت.