یادمان نرود که در وقایع انتخاباتی سال 88 هم مدتها قبل از شروع روند قانونی انتخابات جناحهای سیاسی کشور هر یک به فراخور توان و قدرت مالی - سازماندهی فضای رسانهای و در نهایت هدایت افکار عمومی به روشهای مختلفی متوسل شدند که نتیجه این استراتژیها در کف خیابانها و بروز اغتشاشات خیابانی و تخریب و قتل و توهین به شعائر دینی خود را به نمایش گذاشت. لیکن گذشت زمان، براندازان و استحاله طلبان را از رویارویی مستقیم با انقلاب اسلامی و مردم و بکار گیری سرمایههای شناسنامهدار خود به موضوع نفوذ در ارکان نظام و استفاده از خود انقلاب و داشتههای آن برای نابودی نظام اسلامی کشاند بهطوریکه دستگیری عوامل نفوذی در تیم مذاکرات هستهای و دیگر ارکان نظام نشان داده که پروژه نفوذ تنها مربوط به امروز نیست و نگاهی به گذشته نهچندان دور و سوابق نفوذیهای دیروز که امروز آشکارا در خدمت اهداف و برنامههای دشمنان ایران هستند، عبرتی است برای کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه خطر نفوذ را جدی نمیگیرند.
این
موضوع از چنان اهمیتی برخوردار است که رهبر معظم انقلاب بارها نسبت به آن هشدار داده
و ابعاد مختلفی از این تهدید را گوشزد کردهاند.
ایشان در این خصوص فرمودند: "از همه مهمتر، نفوذ سیاسی و نفوذ فرهنگی است. دشمن سعی میکند در زمینه فرهنگی، باورهای جامعه را دگرگون کند؛ و آن باورهایی را که توانسته این جامعه را سرِپا نگه دارد جابهجا کند، خدشه در آنها وارد کند، اختلال و رخنه در آنها به وجود بیاورد. خرجها میکنند؛ میلیاردها خرج میکنند برای این مقصود؛ این رخنه و نفوذ فرهنگی است. نفوذ سیاسی هم این است که در مراکز تصمیمگیری، و اگر نشد تصمیم سازی، نفوذ بکنند. وقتی دستگاههای سیاسی و دستگاههای مدیریتی یک کشور تحت تأثیر دشمنان مستکبر قرار گرفت، آنوقت همه تصمیمگیریها در این کشور بر طبقِ خواست و میل و اراده مستکبرین انجام خواهد گرفت؛ یعنی مجبور میشوند. وقتی یک کشوری تحت نفوذ سیاسی قرار گرفت، حرکت آن کشور، جهتگیری آن کشور در دستگاههای مدیریتی، بر طبق اراده آنها است؛ آنها هم همین را میخواهند."
امروز هم نفوذ و نفوذیها با چهرهای موجه، یقههای بسته و
چهرههای مردمپسند دوباره در فضای رسانهها فعالشدهاند و کسانی که تا دیروز از ساختمانهای
دولتی هدایت فتنه گران میدانی را بر عهده داشتند امروز خود را داوطلبان انتخاباتی معرفی
میکنند که خواسته دیروز و امروزشان براندازی نظام جمهوری اسلامی و یا استحاله درونی
آن بوده است.
اگر بقول برخی ناظران آگاه، فتنهها را دورههایی دهساله بدانیم که با هر بار شکست در لاک خود فرو رفته و ده سال بعد سختتر و با شیوههایی پیچیدهتر پا به میدان میگذارند باشد میتوان اینگونه نتیجه گرفت که انتخابات ریاست جمهوری 1400 نیز بستر آمادهای برای فتنهای دیگر با عمق و وسعت بیشتر در بطن خود خواهد داشت چرا؟ به این دلایل که برایتان مختصر بازشماری میکنیم:
1- شکست دولت اعتدالیون یا رحم اجارهای اصلاحطلبان در دولتهای یازدهم و دوازدهم در سیاستهای داخلی خصوصاً اقتصادی
2- شکست شعار تعامل با دنیا با برجام برای برداشتن تحریمهای غربیها که نتیجه معکوس داده و به فشار کمرشکن رفاهی و معیشتی مردم انجامیده است.
3- حجم گسترده اختلاس و خیانتهای مالی و سیاسی و دستگیریهای قوه قضائیه در دو دوره گذشته که امکان وجود جریاناتی ازایندست برای عقبه فتنههای احتمالی دور از ذهن نیست.
4- اعلام آمادگی عناصر برانداز و تروریستهای فراری خارج از کشور برای انجام عملیات میدانی برای تحت تأثیر قرار دادن انتخابات.
5- فقدان نظارت و استراتژی حمایتی از اقشار مختلف مردمی در دولت تدبیر و امید! که باعث میشود تا فتنه گران نفوذی برای فتنههای خیابانی حداکثر فشار اقتصادی را به مردم وارد آورند.
6- همزمانی مذاکرات وین با طرفهای غربی با سقوط بورسهای مالی / ورشکستگی برخی صندوقهای سرمایهگذاری خصوصی و بی حرکتی دولتمردان در برخورد با این پدیدهها که به از بین رفتن سرمایههای مردم انجامیده باعث شد که در چند ماه گذشته تجمعاتی در جلوی سازمان بهابازار و برخی مراکز رخ دهد.
7- حملههای گسترده سیاسی به شورای نگهبان و نظارت استصوابی با حجمی بیشتر از فتنه 88 که تداعیکننده فتنههای احتمالی میتواند تلقی گردد.
درمجموع میتوان اینگونه نتیجه گرفت که بسترها و هشدارهای فتنه در فضای رسانههای مکتوب و مجازی بگوش میرسد و با مقاومت انقلاب اسلامی در مذاکرات وین که احتمالاً تا زمان انتخابات نیز با فراز و فرودهایی در شایع سازی شکست و موفقیت این مذاکرات همراه خواهد بود میتواند دوباره فتنه گران را به کف خیابانها بکشاند.
* رضا احمد زاده