به گزارش
پایگاه 598 به نقل از رجانیوز: جهانگیری
که برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری در وزارت کشور حاضر شده بود
جلوی دوربینهای متعدد خبرنگاران بغض کرد و با صدای لرزان قسمتی از متن از
پیش آماده شده خود را قرائت کرد. زمانی که وی از
کولبری، سوختبری، فقر، رنج و تبعیض سخن
میگفت و وعده ساخت آینده را میداد با صدای لرزان و گریان توجهها را به
خود جلب کرد. او البته اشاره ای به نقش سیاستهای خودش در این وضعیت نکرد.
او چهار سال قبل هم این روش تکراری را به کار برد و در انتخابات 96 در دوربین نگاه کرد و با گفتن جملاتی چون : «همه دوست دارند در ایران فقیر نباشد» و «همه دوست دارند کسی به خاطر فقر کار خودش را تغییر ندهد» درخواست کرد همه به صحنه بیایند و به دولت روحانی رای دهند.
اما در فاصله بین دو گریه اسحاق جهانگیری که نفر دوم دولت روحانی بوده است وضعیت مردم و به خصوص فقرا چه تغییری یافت؟
آمار
و شاخصها نشان میدهد که وضعیت مردم به شدت پس از گریه اول جهانگیری در
چهار سال گذشته فاجعهبار و ناامیدکننده بوده است. شاخص فلاکت که از مجموع
نرخ تورم و بیکاری به دست میآید، در سال ۱۳۹۹ به بالاترین رقم در ۲٫۵دهه
گذشته افزایش یافت.
بر
این اساس، اواخر دولت روحانی در دهه ۹۰ مردم ایران شاهد بالاترین وضعیت
فلاکت در کشور بودهاند. بالا رفتن نرخ بیکاری و نرخ تورم در یک کشور
تبعات اقتصادی و اجتماعی غیرقابل اجتنابی خواهد داشت، یعنی فاجعهای که در
دولت روحانی رخ داده است.
اگر از سال ۱۳۷۵ به بعد، شاخص فلاکت را محاسبه کنیم، مشخص میشود که نرخ شاخص فلاکت در سال ۱۳۹۹ به بالاترین رقم خود رسید.
اگر
آمار نرخ بیکاری بر مبنای دادههای صندوق بینالمللی پول را مبنا قرار
دهیم، بالاترین شاخص فلاکت در ایران به سال ۱۳۷۴ مربوط میشود زیرا در آن
سال نرخ تورم به ۴۹٫۴ درصد و نرخ بیکاری به ۱۰ درصد رسید؛ بنابراین شاخص
فلاکت در سال ۱۳۷۴ بالغ بر ۵۹٫۴ درصد بود.
از
این رو میتوان گفت که دولت رفسنجانی بالاترین رکورد شاخص فلاکت را در
اختیار دارد و اکنون رتبه دوم در اختیار دولت روحانی قرار گرفته است.
همچنین
مقایسه عملکرد دولتهای هاشمی رفسنجانی، خاتمی، احمدینژاد و روحانی نشان
میدهد دولتهای هاشمی رفسنجانی و روحانی رکوردداران بدترین وضعیت فلاکت
بودهاند.
حقیقت
دیگر آن که دولت روحانی، کشور را با بدترین وضعیت شاخص فلاکت به دولت
آینده تحویل خواهد داد و از این حال حتی رکورد بدتری نسبت به رفسنجانی
دارد زیرا دولت رفسنجانی توانست در سال آخر کاری خود (۱۳۷۵) شاخص فلاکت را
به ۳۲٫۳درصد کاهش دهد اما دولت روحانی کشور را با شاخص فلاکت ۴۶درصدی به
دولت بعدی تحویل میدهد.
آنچه
مسلم است افزایش شاخص فلاکت در کشور بسیار نگرانکننده است چراکه بیکاری و
تورم با هم در این شاخص جمع میشوند و افزایش آن نشاندهنده وضعیت بد
اقتصادی خانوارها در ایران است که نتیجه سیاستهای اقتصادی دولت روحانی است
و دولت آینده باید در ابتدای کار خود چارهای اساسی برای بهبود وضعیت
اقتصادی ایران بیندیشد.
حقیقت
دیگر درباره عملکرد فاجعهبار دولت روحانی این است که در ۵ مورد رتبه
بالای شاخص فلاکت کشور، سه سال در دولت روحانی رخ داده و دو سال در دولت
رفسنجانی.
سقوط معیشت مردم در دولت روحانی و جهانگیری
معیشت
مردم نیز به شدت در زمان دولت کنونی آسیب دیده است. تا جاییکه بسیاری از
اقلام همچون گوشت قرمز از سفره بسیاری از مردم حذف شده است. قبلا مشرق در
گزارشی نوشت: برآورد مرکز آمار از مقدار مصرف سرانه کالاهای اساسی در کشور
بیانگر سقوط معیشت مردم در دولت روحانی به علت گرانی شدید مواد خوراکی است.
گزارش
مرکز آمار نشان میدهد با افزایش شدید قیمت مواد خوراکی ضروری در دولت
روحانی، اکثر مردم کشور به ناچار خرید این مواد خوراکی را کاهش دادهاند به
طوری که مصرف گوشت قرمز نسبت به پایان دولت دهم تقریبا نصف شده است.
افزایش
چند برابری قیمت گوشت قرمز در ۷ سال اخیر موجب شده تا اقشار متوسط و
کمدرآمد جامعه کمتر توان خرید آن را داشته باشند و به تدریج از سفره آنها
حذف شده است. بدین ترتیب میانگین مصرف گوشت قرمز کشور نزدیک به نصف شده
است.
با
افزایش شدید قیمت گوشت قرمز، اقشار متوسط و کمدرآمد به ناچار گوشت مرغ را
جایگزین آن کردند که سبب شد سرانه مصرف آن از ۳۱ کیلوگرم در سال ۱۳۹۰ به
۳۵ کیلوگرم در سال ۱۳۹۸ افزایش یابد اما گرانی گوشت مرغ در سال جاری سبب
کاهش مصرف این ماده خوراکی هم شد به طوری که سرانه مصرف آن امسال به ۳۳
کیلوگرم کاهش یافته است.
قیمت
ماهی و آبزیان هم در دولت روحانی افزایش چند برابری پیدا کرده و به همین
دلیل مصرف آن در کشور نصف شده است. در پایان دولت دهم مصرف سرانه ماهی و
آبزیان در کشور ۴ کیلوگرم بود که امسال به ۲ کیلوگرم نزول کرده است.
افزایش
قیمت مواد لبنی هم تاثیر خود را بر سفره مردم گذاشته است به طوری که
۱۶.۵درصد مصرف سرانه آن نسبت به پایان دولت دهم کمتر شده است. در سال ۱۳۹۰
سرانه مصرف مواد لبنی در کشور ۱۲۷ کیلوگرم بود که امسال به ۱۰۶ کیلوگرم
رسیده است.
برنج
که قوت غالب مردم کشورمان محسوب میشود هم از گرانیهای دولت روحانی در
امان نمانده است. متوسط قیمت برنج در سال ۱۳۹۰ حدود ۲۰۰۰ تومان بود که
امسال به بیش از ۲۰هزار تومان افزایش یافته است. این گرانی ۱۰ برابری،
تاثیر خود را بر قدرت خرید مردم گذاشته و سبب کاهش ۲۵درصدی مصرف سرانه آن
شده است.
در سال ۱۳۹۰ سرانه مصرف برنج در کشور ۴۴ کیلوگرم بود که امسال به ۳۳ کیلوگرم سقوط کرده است.
بدین
ترتیب در بین مواد خوراکی ضروری خانوارها، در دولت روحانی فقط مصرف سرانه
مرغ اندکی بالا رفته و مصرف سرانه سایر مواد غذایی اصلی سقوط کرده است.
البته
آمار فوق بر مبنای متوسط مصرف کل خانوارهای کشور است و سقوط مصرف این مواد
غذایی در بین دهکهای متوسط و کمدرآمد خیلی بیشتر بوده و با توجه به مصرف
بالای اقشار پردرآمد، این آمار تعدیل شده است.