۵ اردیبهشت ۱۳۵۹ ؛ «شن‌ها مامور خدا بودند»

امریکایی‌ها در پنجم اردیبهشت سال ۱۳۵۹ تصمیم داشتند در عملیات طبس با نام پنجه عقاب، ۵۳ امریکایی گروگان گرفته شده در تسخیر لانه جاسوسی را آزاد کنند. در محاسبات ارتش امریکا، با ورود نیرو‌های دلتا این عملیات با موفقیت انجام می‌شد و گروگان‌ها به خانه می‌رفتند. این عملیات نخستین تجربه عملیاتی نیروی دلتا بود و آن‌ها امید زیادی به موفقیت در این عملیات داشتند.

دولت امریکا که در آزادسازی گروگان‌ها به بن‌بست خورده و نتوانسته بود در صحنه سیاسی موفقیتی کسب کند به فکر گزینه‌های دیگر افتاده بود. گزینه دیگر امریکایی‌ها در بیشتر مواقع عملیات نظامی است و در این رابطه هم خیلی زود، گزینه نظامی را انتخاب کردند. سیاستمداران امریکایی با اتکا به قدرت ارتش این کشور، امید زیادی به موفقیت در عملیات داشتند و به همین دلیل جیمی کارتر رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده امریکا دستور انجام عملیات آزادسازی را صادر کرد.

شکست عملیات

ژنرال جونز، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا چهارم اردیبهشت ماه را مناسب‌ترین زمان شروع عملیات اعلام کرد. اما این عملیات زودتر از آن چیزی که دشمن فکر می‌کرد با شکست مواجه شد و هشت نفر از نظامیان امریکایی را به کام مرگ کشاند. هنگام اجرای عملیات با ورود به حریم هوایی ایران یکی از بالگرد‌ها در ۱۲۰ کیلومتری راور کرمان دچار نقص فنی می‌شود و به اجبار فرود می‌آید و سرنشینان آن به بالگردی دیگر منتقل می‌شوند و همان بالگرد نیز دچار نقص فنی شده و به ناچار به ناو هواپیما‌بر بازمی‌گردد. شش هواپیما و شش بالگرد دیگر خود را به طبس می‌رسانند و در تاریکی شب در منطقه‌ای دور افتاده بدون متوجه شدن نیرو‌های نظامی ایرانی فرود می‌آیند.

حین سوختگیری یکی دیگر از بالگرد‌ها دچار نقص فنی می‌شود و عملیاتی که هنوز آغاز نشده بود سه فروند بالگردش را از دست می‌دهد. پس از تماس با مرکز عملیات، کارتر دستور بازگشت نیرو‌ها را می‌دهد ولی هنگام برخاستن هواپیما‌ها و بالگرد‌ها طوفان شن آغاز می‌شود و یک هواپیمای سی ۱۳۰ و یک بالگرد سی‌اچ- ۵۳ به هم می‌خورند و هر دو آتش می‌گیرند که در این حادثه هشت نفر از نیرو‌های امریکایی در آتش می‌سوزند و چهار بالگرد ناتوان از پرواز روی زمین باقی می‌مانند. نیرو‌ها با پنج هواپیما خود را به ناو هواپیمابر نیمیتز می‌رسانند و بدین‌ترتیب عملیات به‌طور کامل شکست می‌خورد.

امداد غیبی

عملیات «پنجه عقاب» در ذهن طراحانش ایده‌آل و موفقیت‌آمیز بود ولی این عملیات خیلی ساده و راحت و با دخالت عوامل غیرانسانی به شکست انجامید. امریکایی‌ها بدون شناخت درست از جغرافیا و آب و هوای ایران نقشه شان را طراحی کردند و فکرش را هم نمی‌کردند که دانه‌های شن، اینگونه آن‌ها را به زمین بزند.

طوفان شن به عنوان سلاحی از دید طراحان نظامی امریکا پنهان مانده و در نهایت کار خودش را کرد و چریکی‌ترین عملیات نظامی ارتش امریکا در خاک ایران را خنثی کرد و حکومت نوپای جمهوری اسلامی تنها با دادن یک شهید (شهید محمد منتظر قائم) شکست تلخی را برای امریکا رقم زد.

البته در همین راستا «مایلزکاپلند» یکی از مأموران سابق سرویس اطلاعاتی امریکا و از دست اندرکاران کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ در ایران معتقد است: «هدف از تهاجم طبس تنها آزادی گروگان‌ها نبود بلکه کودتا برای سرنگونی رژیم ایران هدف اصلی این عملیات بود.»

حضرت امام خمینی (ره) در همان ایام طی پیام مهمی که در خصوص حمله آشکار نظامی امریکا صادر کردند به این نکته ظریف چنین اشاره نمودند: «نباید بیدار شوند، آن‌هایی که توجه به معنویات ندارند و به این غیب ایمان نیاورده‌اند؟ نباید بیدار شوند؟ چه کسی این هلیکوپتر آقای کارتر را که می‌خواستند به ایران بیایند ساقط کرد؟ ما ساقط کردیم؟ شن‌ها ساقط کردند. شن‌ها مأمور خدا بودند. باد مأمور خداست. قوم عاد را باد از بین برد؛ این باد مأمور خداست. این شن‌ها همه مأمورند. تجربه بکنند باز.»