با این مقدمه بحث اصلی در این یادداشت پیرامون موضوع مهاجرت ایرانیان را مورد ارزیابی قرار خواهیم داد و تلاش خواهیم کرد تا در یک اشاره جامع و اجمالی به تحلیل ابعاد آن بپردازیم.
از نظر آن دسته از پژوهشگرانی که در ارتباط با موضوع مهاجرت و دلایل مترتب بر آن مطالعاتی داشته اند مهاجرت در ایران را نه یک پدیده بلکه یک فراپدیده قلمداد می کنند. در واقع این پژوهشگران با طرح بسترهایی از علل مهاجرت از ایران تلاش دارند تا مهاجرت ایرانیان را سیاسی جلوه داده و عوامل تصمیم به مهاجرت در ذیل ابعاد زیستی – اقتصادی را نیز به ناکارآمدی مدیریت سیاسی کشور ربط دهند. از این رو آنچه در درون این تحلیل ها که درصدد سیاسی سازی مهاجرت ایرانیان از کشور هستند آنچه مغفول مانده و به آن توجهی نشده است تاب ها و بازتاب های مهاجرت در ذیل انگیزه مهاجران است. به عبارت بهتر آنچه به عنوان یک رویکرد انگیزشی در نزد مهاجران می تواند وجود داشته باشد متفاوت است. از این رو نسبت دادن همه آنها به عوامل سیاسی یا مرتبط با گزاره های سیاسی بیش از آنکه واقعیت محور باشد، فریب ساز و اغفال کننده است. چرا که استناد به مطلق اندیشی در تحلیل های موضوع مذکور و کنار گذاردن نسبیت و ارزش های نسبی در تحلیل بسترهای مهاجرت مبنای رویکردهای تحلیلی ذکر شده می باشد.
از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد که رابطه بین بازاندیشی در هویت وگرایش به مهاجرت از سوی مهاجران ایرانی از جمله مباحثی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بدان معنا که در میان مهاجران هستند کسانی که با پیوست های هویتی – معرفتی – تحصیلی فارغ از هرگونه جهت گیری سیاسی و چالش های مبتنی بر آن تصمیم به مهاجرت می گیرند. مضافاً اینکه گروهی دیگر از مهاجران هستند که مسخ فرهنگی غرب شده اند و با سودا و رویای زندگی بهتر اقدام به مهاجرت می کنند.
از این رو سیاه نمایی از موضوع مهاجرت از سوی کسانی که تلاش دارند مهاجرت در ایران را به وضعیت سیاسی و یا شرایط اقتصادی و مشکلات مربوطه نسبت دهند، بیش از آنکه علمی و منطقی به نظر برسد مغرضانه و با عنایت با جهت گیری های سیاسی می باشد. از سوی دیگر نیز باید خاطر نشان کرد که آنچه موجب شده است تا این گروه از افراد مهاجرت را به عنوان یک معضل جدید در ایران مطرح کنند و چالش و التهاب هایی را در این باره به جامعه ترزیق کنند، کم توجهی دستگاه های ذیربط به آن بوده است.
در واقع دستگاه های مربوط در این باره قبل از هرگونه اقدام و عملی باید به تنویر افکار عمومی از روند مهاجرت از ایران بپردازند. در گام دوم باید سازوکارهای مربوطه را در این باره طراحی کنند و به شناسایی دلایل مهاجرت و انگیزه های مهاجرین مبادرت ورزند، و سپس تلاش ها را در این باره بر مبنای بدیل های انگیزشی برای عدم مبادرت به مهاجرت یا انصراف از آنرا در اختیار آحاد جامعه قرار دهند. به علاوه اینکه ساختار تصمیم گیری و مدیریت شرایط اجتماعی – سیاسی در کشور ضمن انجام اقدامات ایجابی برای منصرف سازی افراد به مهاجرت باید بسترهای فعالیت و هم افزایی را توسعه دهند و با القاء و تزریق حس وطن دوستی و امید، روندهای مقابله با مهاجرت از کشور کلید بزنند.