فارس، نماینده دادستان در ادامه قرائت کیفرخواست صادره علیه متهم اظهار داشت: «الف.ش» در اعترافات خود گفته خسروی به من زنگ زد و گفت هرچه پول در حسابها است به چک بانکی تبدیل کنید. خسروی به همراه خزانهدار گروه به دفتر من آمد و چکها را که به مبلغ ۶۰ میلیارد تومان بود گرفت و آنجا بود که مشخص شد آقای «ک» در اهواز دستگیر شده است.
وی ادامه داد: طبق گفته متهم، خسروی بعد از آن به دیدن خاوری رفت تا با او صحبت کند.
نماینده دادستان خاطرنشان کرد: متهم در اعترافات خود گفته، ۱۶ مرداد سال ۸۹ خسروی مرا به دفترش فراخواند. به من گفت با خانوادهات به برزیل برو و ما هم همه تقصیرات را گردن تو میاندازیم تا مشکلات برطرف شود. روز ۱۴ مرداد پارسال خسروی با من تماس گرفت و من آمدم تهران. همه آشفته بودند و قرار شد فورا به اهواز برویم. آنجا فهمیدم که برای مهرگان، برادر مهآفرید بلیطی به مقصد ترکیه تهیه شده است. بعد از شام بود که سفر به اهواز کنسل شد و جلسه در دفتر تهران مهآفرید برگزار شد.
طبق گفته نماینده دادستان، متهم در اعترافاتش اظهار داشته است: وقتی به این معاونت آمدم در جریان صوری بودن قراردادها بودم اما به من گفتند کاری به این کارها نداشته باش و کار خودت را انجام بده.
نماینده دادستان در نهایت با اشاره به مدارک موجود در پرونده برای متهم تقاضای اشد مجازات کرد.
در ادامه قاضی سراج اتهامات متهم را برای وی تفهیم کرد که متهم در پاسخ گفت: به هیچ عنوان اتهامات را قبول ندارم. من نه وام دادهام و نه وام گرفتهام. سندی را هم امضا نکردهام.
در ادامه متهم قصد داشت درباره مسئولیت خود در گروه آریا توضیح دهد که قاضی ممانعت کرد و گفت: آقای ریاحی در جلسه قبل اینها را گفت و وقت دادگاه را گرفت. اگر درست از خود دفاع و دادگاه را قانع نکنی، به ضرر خودت است.
متهم گفت: من تمام موارد اتهامی را رد میکنم زیرا اصلا با من ارتباطی ندارد. یک زمان ۹۰ میلیارد تومان به حساب من آمد اما مدتی بعد از حسابم خارج شد. ۳۰ میلیارد تومان آن هم از حساب اسپادانا بود و از آنجا هم به حساب اعضای هیئتمدیره بانک آریا رفته است.
وی با بیان اینکه خانمها «ج.الف» و «م.ز» دروغ میگویند ادامه داد« نه آنها را آوردهام و نه به آنها گفتم کاری بکنند. علت واریز ۳۰ میلیارد تومان به حساب من این بود که خسروی نمیخواست کسی بفهمد هیئتمدیره از کجا پول آورده است.
متهم در حین اظهارات خود مدام به وکیلش نگاه میکرد که قاضی سراج خطاب به او گفت« اینقدر به وکیلت نگاه نکن قایدهای ندارد.
متهم گفت: من یک مدیر بودم که باید دستورات را اجرا میکردم. اصلا جعلی در گروه آریا صورت نگرفت. اگر گرفته بود، چرا ممیز مالیاتی ایرادی به صورت های مالی نگرفته است. من فقط یک بار امضای خسروی را جعل کردم و آن هم با اجازه خودش بود.
متهم در پاسخ به این سوال قاضی که هرکس بگوید امضا کن تو هم امضا میکنی گفت: او رئیس من بود و با اطلاع خودش این کار را میکردم. من بیشتر از هر متهمی با بازجوها همکاری کردم و حدود یک هزار صفحه بازجویی شدم.
وی افزود: به یکی از شرکتها ۷ میلیارد تومان داده بودند و معلوم است که با این پول، فاکتور هم صادر میکنند. به هر کس این مبلغ داده شود برایشان پشتک هم میزند.
قاضی از ۹۰ میلیاردی که به متهم داده شده بود سخن گفت که متهم در جواب او اظهار داشت: ۹۰ میلیارد تومان آمد و رفت اما یک ریال آن هم به من نرسید. ما هنوز کیفش را نکردهایم اما کتکش را خوردهایم.
قاضی سراج درباره خودرویی که به مبلغ ۱۴۰ میلیون تومان به نام متهم خورده است از او سوال کرد که وی در جواب گفت: قرار بود پول آن را قسطی برگردانم که یک ماه بعد از تحویل گرفتن آن بازداشت شدم.
وی گفت: اسناد را به ساختمانی در خیابان سهروردی منتقل کردم اما مدتی بعد «ب.ب» با پولی که به فردی داده بود اسناد را به جای دیگر منتقل کرد.
بعد از اینکه «الف.ش» تأکید کرد از صوری بودن اسناد باخبر نبوده است، قاضی سراج گفت: شما مواردی به روشنی را هم تکذیب میکنی و تقصیر را گردن «ع.ر» و «س.ک» میاندازی. میخواهی جلوی خودشان بگویم چه گفتی تا همه چیز مشخص شود؟
در ادامه جلسه، «ع.ر» در جایگاه قرار گرفت و گفت: بعد از خصوصیسازی، مدیریت منابع مالی و نقدینگی در تهران انجام میشد. مدیریت امور مالی در اهواز از تهران انجام میشد. یک دستورالعمل هم طی نامهای که در اختیار وکیلم قرار دارد درباره گشایشها صادر شده بود.
وی افزود: درباره اقدامات «الف.ش» هم بعد از اینکه متوجه حجم گشایشها شدم، به دفترش در تهران آمدم و دلیل این حجم از گشایشها را پرسیدم که گفتند مهم نیست خسروی در جریان است. من هم دیگر امضا نکردم.