به گزارش پایگاه 598 به نقل از حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در یادداشتی تحت عنوان «برادرانه با آقای توکلی»، نوشت:
۱- یادداشت برادر عزیزمان جناب آقای احمد توکلی که در آن آورده بود پیکر
مطهر حضرت آیتالله مصباحیزدی را یکی از کلانسرمایهداران و
اَبَربدهکاران بانکی غسل داده است، برای تمامی کسانی که آیتالله مصباح را
از نزدیک میشناختند و یا حتی از دور با ویژگیهای آن فقیه وارسته و زاهد
آشنا بودند، تعجبآور بود و از جناب توکلی که دیانت و سلامت نفس ایشان بر
کسی پوشیده نیست دور از انتظار بود.
ایشان نوشته بودند، پیکر مرحوم آیتالله مصباحیزدی را شخصی بهنام«رضا
مطلبیکاشانی» که یکی از اَبَر سرمایهداران است غسل داده است و نسبت به
نفوذ کلانسرمایهداران در بیوت آقایان علما هشدار داده بودند.
فردای آن روز، حجتالاسلام والمسلمین علی مصباحیزدی فرزند حضرت آیتالله
این ادعا را تکذیب کرده و نوشت «آقای توکلی اشتباه میکنند و این اطلاعات
غلط است. بنده این موضوع را تایید نمیکنم. فردی که مدنظر ایشان و دیگران
است غسال حاج آقا نبودند».
بعد از این تکذیب، انتظار آن بود که آقای
توکلی به اشتباه خود اذعان نموده و به خاطر آزردگی خاطری که برای خانواده و
شاگردان حضرت آیتالله و تودههای عظیم دوستداران ایشان پدید آورده بودند،
صمیمانه و خاضعانه عذرخواهی کنند. این انتظار اما، برآورده نشد.
برای نگارنده با شناختی که از برادر عزیزم آقای دکتر توکلی دارم و سوابق
درخشانی از تواضع آمیخته به شجاعت ایشان را بارها شاهد بودهام، خودداری آن
جناب از عذرخواهی قابل فهم نبود! و با عرض پوزش، هنوز هم نیست! چرا که،
ماجرا کمترین نقطه ابهامی ندارد. ایشان مدعی شدهاند که فلان اَبَر بدهکار
بانکی حضرت آیتالله را غسل داده است و فرزند آیتالله مصباح ادعای ایشان
را نفی کرده است.
بنابراین چرا جناب توکلی به خاطر اشتباه خود و اطلاعات غلطی که ارائه کرده است، پوزش نمیخواهد و عذرخواهی نمیکند؟!
ظاهراً ادعای آقای توکلی با استناد به گفته
یکی از طلاب علوم دینی بهنام آقای صدرالساداتی مطرح شده است و حال آنکه
آقای صدرالساداتی بعد از یادداشت آقای توکلی اعلام میکند که ادعایش درباره
غسال مرحوم مصباحیزدی اشتباه بوده است و از اینکه آقای توکلی با قطعیت از
مطلبی به عنوان غسال آیتالله مصباح یاد کرده ابراز تعجب میکند.
۲- آقای توکلی بعد از یادداشتی که در آن، ادعای کذب غسل آیتالله مصباح
توسط یک اَبَرسرمایهدار را مطرح کرده بود، دو یادداشت کوتاه دیگر نیز
مینویسد که نشان میدهد به اشتباه خود پیبرده است ولی همچنان این پرسش را
بیپاسخ میگذارد که چرا به صراحت از اشتباه خود یاد نمیکند و از پوزش
صریح که وظیفه شرعی، قانونی و ملی ایشان است خودداری میورزد؟!
ایشان در یکی از یادداشتها به دُمل چرکین فساد اشاره میکند و میپرسد آیا
«به این بهانه واهی که هرچه بگوییم بالاخره درونش مستمسکی پیدا خواهند
کرد، باید سکوت کنیم و چشم بر این دمل چرکین فساد که هر روز بزرگتر میشود
ببندیم؟»! که باید گفت:
الف- آقای توکلی توضیح نمیدهند که اولاً چه کسی گفته است چشم بر دُمل چرکین فساد ببندید؟
ثانیاً - باز هم با عرض پوزش- چرا تصور میکنید که مجموعه تحت مدیریت جنابعالی یگانه کانون پیگیری فساد است؟!
و ثالثاً؛ همه این موارد چه ربطی به ادعای غیر واقعی شما دارد که غسل حضرت آیتالله مصباح را به یک اَبَر سرمایهدار نسبت دادهاید؟!
رابعاً؛ وقتی با صراحت به اشتباه خود اعتراف نمیکنید و در همان حال از
آنچه نوشتهاید با عنوان «نوک کوه یخ»! یاد میفرمائید، این تصور غلط را
برتوهم قبلی میافزایید که انگار «غسل آیتالله مصباح توسط آن اَبَر
سرمایهدار، فقط اندکی از بسیارهاست که فرمودهاید!!
ب- برادر عزیزمان آقای دکتر توکلی در یادداشت دوم، اندکی روشنتر به موضوع
پرداختهاند ولی کماکان از اعلام صریح اشتباهی که مرتکب شدهاند و
عذرخواهی در قبال آن خودداری ورزیدهاند!
ایشان در یادداشت دوم مینویسند: «مقصود ما این مقدسسازیهای ویرانگر بود
نه علامه مصباح (!)» و ادامه میدهند « وقتی هشدار دادیم که علما و امراء
از ثروتمندان ظاهرالصلاح بپرهیزند، کدهایی به اصحاب ثروت و قدرت دادیم.
ممکن است برای عموم مردم، گرفتن پیام آنها مشکل باشد، اما آنها که بسان
موریانه از درون در حال جویدن پایههای اقتدار حکومت هستند، خوب متوجه
هستند و باید حواسشان را جمع کنند»!
خُب جناب توکلی عزیز! این هشدار جنابعالی قابل
تقدیر است ولی به ادعای خلاف واقع شما درباره غسل پیکر مطهر حضرت آیتالله
مصباح چه ربطی دارد؟! حضرتعالی با آن ادعای کذب، به ساحت پاک و مقدس حضرت
ایشان اهانت کردهاید و آن فقیه وارسته و عالم زاهد و برجسته را به همسویی
با کلانسرمایهداران متهم کردهاید! آنوقت میفرمایید «مقصود ما این
مقدسسازیهای ویرانگر بود نه علامه مصباح»!
ج- برادر گرامی، جناب آقای دکتر توکلی، امام راحل ما -رضوان الله تعالی
علیه- که میدانم از دلدادگان حضرتش هستید، میفرمودند «چه کسی گفته است
حرف مرد یک کلام است». انسان آزاده وقتی مرتکب اشتباهی میشود، به خاطر آن
با صراحت و شجاعت از مردم پوزش میخواهد.
۳- درباره شخصیت برجسته مرحوم حضرت آیتالله مصباحیزدی و سجایای اخلاقی و
جایگاه علمی کمنظیر آن فقیه وارسته و انقلابی فداکار و همیشه پای کار،
گفتنیهای فراوانی هست که متاسفانه تاکنون آنگونه که باید، گفته نشده است
ولی در آن سوی ماجرا، دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها، از هر فرصت و
بهانهای برای حمله به آن بزرگوار و دروغپردازی و شایعهسازی علیه ایشان،
استفاده کردهاند، که شرح آن مثنوی هفتاد من کاغذ است ولی در این وجیزه به
چند نمونه از ویژگیهای حضرتش که با موضوع پیشگفته بیارتباط نیست اشاره
میکنیم. بخوانید!.
مرحوم آیتالله مصباحیزدی هیچ کمک مالی از
سوی هیچکس را نمیپذیرفتند. ایشان حتی از پذیرش وجوه شرعی نیز اجتناب
میکردند و مراجعهکنندگان را به دفتر رهبر معظم انقلاب ارجاع
میدادند.(نظر فقهی مرحوم آیتالله مصباحیزدی آن بود که وجوهات شرعی باید
در اختیار ولی فقیه باشد).
فقیهی زاهد و به شدت سادهزیست بودند تا آنجا که در زندگی ایشان نه فقط هیچ
نشانهای از زرق و برق دنیایی دیده نمیشد، بلکه در مواردی، از حداقلها
نیز پرهیز داشتند.
آیتالله مصباح امور زندگی روزمره خود را با حقوق معمولی و اندکی که مانند
سایر کارکنان موسسه امام خمینی(ره) به ایشان تعلق میگرفت، میگذراندند و
از این روی معیشتی آمیخته به تنگدستی داشتند. مرحوم آیتالله مصباحیزدی،
آثار علمی فراوانی داشتند و کتابهای بسیاری تالیف کرده بودند که ردیف کردن
نام و عناوین آنها نیز، فهرست بلند بالایی است.
مرحوم مصباحیزدی حتی یک ریال از درآمد حاصل از چاپ و انتشار آثار خویش را
دریافت نمیکرد و به دستور ایشان تمامی درآمد آن به صندوقی با نام مبارک
حضرت ابوالفضل علیهالسلام واریز میشد و از آنجا به عنوان قرضالحسنه و یا
کمک مالی بلاعوض در اختیار افراد نیازمند قرار میگرفت.
حضرت آیتالله سفارش کرده بودند که اگر وام گیرندهای، اقساط وام دریافتی
را پرداخت نکرد، حتی به او گوشزد هم نکنید چرا که حتماً توان پرداخت نداشته
است و گوشزد کردن شما باعث شرمندگی او خواهد شد.
۴- به یقین برادر عزیزم آقای دکتر توکلی از سجایای اخلاقی و مراتب علمی
حضرت آیتالله مصباحیزدی بیخبر نیستند و این نکته به وضوح از متن
یادداشتی که در آن به شخصیت برجسته علامه مصباح اشاره کردهاند، قابل درک
است. آنچه میماند که انشاءالله نماند، توضیح صریح برادر توکلی درباره
اشتباه ناخواستهای است که داشتهاند.