به گزارش پایگاه 598، حمید رسایی درباره یادداشت آقای توکلی که باعنوان "ثروتمندان ناشناس، خطری برای زمامداران و روحانیون سرشناس" منتشر شده و در آن اتهاماتی متوجه مرحوم آیتالله مصباح یزدی شده و همچنین توضیحات روز گذشته ایشان، پس از اطلاع از واقعیت، نوشت:
۱. در یادداشت اول آقای توکلی بر اساس مقدمه کذب درباره آیتالله مصباح، تحلیلی بار میشد که یکی از نتیجه آن این بود: آیتالله مصباح یزدی هم از جمله علمایی بوده که با ثروتمندان ناشناس و ابر بدهکاران بانکی، ارتباط داشته است. همه استدلال توکلی برای متوجه کردن این اتهام یک نکته بوده: غسال آقای حقشناس یک ابر بدهکار بانکی به نام مطلبی کاشانی وغسل هم درمنزل وی انجام شده، غسال آیتالله مصباح و آیتالله حق شناس یک نفر بوده، پس همان فرد، غسال ایشان هم بوده و در منزل او انجام شده، پس این ابر بدهکار بانکی خودش را به آیت الله مصباح هم نزدیک کرده بوده و مراوداتی داشته!
۲. اتهامی که آقای توکلی متوجه مرحوم استاد کردند را تاکنون حتی دشمنان بیدین و بیانصاف هم ادعا نکرده بودند. پایکوبی رسانههای معاند و هرزههای سیاسی با ادعای دروغ توکلی شروع شد. برای همین دیروز قبل از تکذیب فرزند استاد که در رسانهها منتشر شد، بنده با آقای توکلی تماس گرفتم و مستنداً به وی گفتم که نتیجهگیری و خبر شما درباره غسال و محل غسل و داستان سرایی و نتیجهگیریتان درباره آیت الله مصباح غلط است. غسال ایشان، فرد مذکور نبوده و محل غسل هم منزل آقای محمدی عراقی (داماد آیتالله مصباح) بوده نه منزل آن ابر بدهکار بانکی. آقای توکلی که درباره هر دو مورد تردید داشت، سئوالاتی پرسید و پاسخش را شنید. تشکر کرد و گفت با فرزند استاد تماس خواهد گرفت که البته تماس هم نگرفتند!
۳. متاسفانه با اینکه متوجه اصل داستان و غلط بودن اخبار و برداشتهایش شده بود اما روز گذشته نه تنها عذرخواهی نکرد که در یادداشت دیگری، طلبکارانه تاکید کرد که آنچه درباره آیتالله مصباح ادعا کرده، "برگرفته" از لابلای سخنان آقای صدیقی بوده و سپس از مخاطب خواسته بود که با طرح یک مساله فرعی، از اصل داستان غفلت نکنند و "فریب نخورند".
۴. با این یادداشت مشخص شد که وی در انتساب این اتهام زشت به آیتالله مصباح یزدی، صرفا به شنیدهها و برداشتهای غلطش از صحبت آقای صدیقی اکتفا کرده است. درحالی که معمولا غسل میت را دو نفر انجام میدهند. آقای صدیقی هم در صحبتش (که بعدا بابت آن عذرخواهی کرد و آن را غیردقیق دانست) از فرد غسال اسم نبرده. پس نمیتوان از صحبت ایشان نتیجه گرفت که غسال آقای حقشناس و آقای مصباح الزاما یک نفر (همان ابر بدهکار بانکی) بوده. منتها آقای توکلی برای اثبات ادعای خودش (ارتباط ثروتمندان ناشناس با روحانیون سرشناس) نیاز به مصداق تراشی داشته، برای همین به گمان و خیال متوسل شده تا آیتالله مصباح یزدی را هم به لیست اضافه کند!
۳. نکته قابل تامل دیگر، تفاوت برخورد آقای توکلی با آقای صدیقی پس از اطلاع از یک اشتباه است که یکی با التفات به خطایی که کرده، صراحتا عذرخواهی میکند و دیگری، عذرخواهی که نمیکند، طلبکار هم میشود. همین بزنگاههاست که بخشی از واقعیتهای درونی افراد را نشان میدهد و خدا ما را عاقبت به خیر کند.
این نوع رفتارها و بی دقتیها البته در آقای توکلی سابقه دارد. در زمانی که در مجلس برای مقابله با تحمیل ننگنامه برجام خون دل میخوردیم و میجنگیدیم و در برابر حملات ناجوانمردانه روحانی و اذنابش پا پس نمیکشیدیم، توکلی از برجام تعریف میکرد و پای این ننگنامه را امضا کرد و بعدا که بوی تعفن برجام بلند شد، گفت: من برجام را نخوانده بودم و دفاع کردم!
در دولت دهم برای استیضاح وزیر خارجه وقت و رفتارهای توهین آمیزی که در مجلس با رییس جمهور وقت شد، رهبر معظم انقلاب، هیأت رییسه و رؤسای کمیسیونهای مجلس نهم را احضار کردند و سخنان تند و بی سابقهای (که هرگز علنی پخش نشد) به آنها گفتند از جمله فرمودند: با این قضایا دو جور میتوان برخورد کرد؛ یکی علاججویانه و یکی کینه ورزانه و بعد رو به آقای توکلی گفتند: رفتار شما این نوع دوم است.
جناب توکلی! با ادعای دروغتان درباره مرحوم استاد و اصرار بر این گناه، مصباح را خاموش نکردید، آن عالم مجاهد در دوره حیاتش مظلوم بود و روشنگر، پس از ارتحالش هم مظلوم است و روشنگر. تعابیر رهبر معظم انقلاب در باره آن عالم بصیر در دوره حیات ایشان و پیام و نماز بیسابقه رهبری بر بدن مطهر این عالم مجاهد، یکی از صدها دلیل بر پاکی آن عالم ربانی است.
شما البته با ادعای کذبتان فقط سبب هتک حرمت و دریدهگویی جماعتی به یک عالمِ مجاهدِ انقلابی شدید و حتماً این چیزی نیست که نزد خدای ناظر و عادل، بیجواب بماند.