کد خبر: ۴۸۲۶۳۸
زمان انتشار: ۱۳:۲۰     ۱۷ دی ۱۳۹۹
پسر 43ساله وقتی دید مادرش حاضر نیست ماشینش را در اختیار او قرار دهد عصبانی شد و در در‌گیری با مادرش او را به قتل رساند.

به گزارش پایگاه 598، همشهری نوشت: پسر 43ساله وقتی دید مادرش حاضر نیست ماشینش را در اختیار او قرار دهد عصبانی شد و در در‌گیری با مادرش او را به قتل رساند.

ظهر دوشنبه 15دی‌ماه مردی با اورژانس تماس گرفت و گفت که حال مادرش خوب نیست. وقتی امدادگران به خانه آنها حوالی خانی آباد رفتند معلوم شد که زن 79ساله جانش را از دست داده است. پسرش اصرار داشت که مادرش به‌دلیل کهولت سن جان باخته، اما مرگ وی مشکوک بود و به همین دلیل ماجرا به پلیس و قاضی وهابی، کشیک جنایی تهران گزارش شد.

تیم تحقیق با حضور در محل حادثه و بررسی‌های اولیه متوجه لکه‌های خون روی فرش خانه شدند. از سوی دیگر مشخص شد که پسر متوفی قسمتی از دست و گردنش را با پارچه‌ای پوشانده است. بازپرس جنایی که به وی مشکوک شده بود از پسر جوان خواست پارچه‌ها را کنار بزند و پس از آن آثار خراشیدگی روی گردن و دست پسر 43ساله هویدا شد. زخم‌ها تازه بود و وقتی بازپرس جنایی از او دلیل زخم‌ها را پرسید، وی گفت: مادرم پیر و بیمار بود. وقتی حالش بد شد و نفس اش بالا نیامد ناگهان نقش بر زمین شد و من وحشتزده به او نگاه می‌کردم.

وقتی دیدم مادرم جان باخته و کاری از دستم برنمی‌آید، از شدت عصبانیت چاقویی برداشتم و خودم را زخمی کردم. گفته‌های پسر 43ساله متوفی، مشکوک و پر از تناقض بود. از سوی دیگر مشخص شد که وی معتاد به مواد‌مخدر است و سابقه خرید و فروش مواد‌مخدر دارد. علاوه بر این مشخص شد که ساعتی قبل از حادثه، همسایه‌ها صدای فریاد و درگیری‌های مادر و پسر را شنیده‌اند.

من قاتلم

وقتی جسد به پزشکی قانونی منتقل شد، پزشکان اعلام کردند که آثار کبودی و خراش روی بدن متوفی وجود داشته که این نشان می‌داد وی به قتل رسیده است. همین باعث شد تا بازپرس جنایی دستور بازداشت پسر جوان را صادر کند. اگرچه متهم بازداشت شده اصرار داشت که نقشی در مرگ مادرش ندارد، اما وقتی شواهد را علیه خود دید، دیروز نزد بازپرس جنایی راز جنایت را فاش کرد و با اعتراف او به قتل مادرش، برای وی قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.

گفت‌وگو با متهم

انگیزه‌ات از قتل مادرت چه بود؟

او مرا قبول نداشت. هر وقت می‌خواستم ماشینش را در اختیارم قرار بدهد جواب منفی می داد.

یعنی به‌خاطر ماشین او را کشتی؟

مادرم یک خودرو پژو داشت که هر وقت برادرم از او ماشین می‌خواست در اختیارش قرار می‌داد. حتی برادرم با ماشین او کار می‌کرد اما کافی بود من بگویم که ماشینش را برای چند ساعت به من بدهد. صد تا بهانه می‌آورد که آن را به من ندهد. می‌دانید چرا؟ چون معتاد بودم و به من اعتماد نداشت. بارها مقابل دوستانم به‌خاطر عدم ‌اعتماد او سنگ روی یخ شدم. چون نوبت به من می‌رسید که ماشین ببرم و با دوستانم تفریح کنیم، مادرم حاضر نمی‌شد ماشینش را بدهد. این رفتار او باعث شده بود که دلخور شوم و مدام با هم درگیری داشته باشیم.

از روز حادثه بگو.

روز حادثه هم دوباره از مادرم خواستم که ماشین را به من بدهد اما او قبول نکرد. هر چقدر اصرار کردم فایده‌ای نداشت تا اینکه عصبانی شدم و با چاقو خودزنی کردم، اما باز هم فایده‌ای نداشت و با هم درگیر شدیم. از شدت عصبانیت در درگیری او را خفه کردم. بعد که به‌خودم آمدم خیلی پشیمان شدم. من قصد کشتن مادرم را نداشتم، اما از ترس زندان تصمیم گرفتم داستانسرایی کنم.

سابقه داری؟

سابقه خرید و فروش مواد‌مخدر دارم، اما حالا اتهام قتل در پرونده‌ام ثبت شده است، آن هم قتل مادرم که سال‌ها برایم زحمت کشیده بود.


نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها