در این گزارش آمده:
* با خط نه چندان خوشی نوشته است: «حساب نان وایی»! آخرین صفحه دفتر حساب را با خودکار آبی به دو نیم کرده و ردیفهای طولانی اسم است که پشت هم قطار شدهاند.
* یکی 15 هزار تومان بدهکار است و دیگری فقط 3 هزار تومان.
* بدهی یکی به 70 هزار تومان میرسد و نانوا را شاکی کرده است. نانوایی که خودش یکی از اهالی قصرقند است.
* قصرقند سیستان و بلوچستان که حالا اهالیاش نان را نسیه میخرند و نانوای فقیر میگوید که دستان خودش هم تنگ است و آنقدرها نمیتواند نسیهفروشی کند.
* نانواهایی در زابل سیستان و بلوچستان یا حتی رودان هرمزگان و دشتی بوشهر وجود دارند که نان را قسطی میفروشند.
* بعضیهایشان کارت ملی مشتریها را گرو گرفتهاند و بعضی هم به حساب آشنایی و همسایگی کار میکنند.
* رحیم پرموته، نانوای سیستان و بلوچستانی: اینجا خانوادههای زیادی هستند که تنها منبع درآمدشان یارانه است.
* اقتصاد به گل نشسته حالا بزرگترین مجتمعهای صنعتی منطقه را هم مجبور به تعدیل نیرو کرده است.
* خالد شفیعی که در مجتمع پتروشیمی توسعه نگین مکران باغبان بوده، جز همین اخراجیهاست.
به گفته او سواحل مکران فقط در اخبار رنگ و لعاب دارد و در واقعیت چیزی جز فقر و محرومیت نیست.
* البته چندان بیراه نمیگوید چرا که در لایحه بودجه سال 1400، اعتبار صدا و سیما 2.6 برابر اعتبار توسعه سواحل مکران در نظر گرفته شده است!