طبق آخرین نتایج نظرسنجی ملی ایسپا در اسفند ۱۳۹۸، ۶۸ درصد افراد بالای ۱۸ سال در ایران حداقل از یک شبکه اجتماعی استفاده میکنند. ۵۱ درصد مردم از واتساپ، ۴۲ درصد از تلگرام و ۳۵ درصد از اینستاگرام استفاده میکنند. در مقایسه با دادههای ایسپا در اسفند ۹۷، روند استفاده از تلگرام ۱۴درصد کاهش و در مقابل استفاده از واتساپ ۲۶ درصد افزایش داشته است. این نتایج به خوبی جایگاه شبکههای اجتماعی خارجی را در سبد مصارف مجازی خانوارهای ایرانی نشان میدهد.
با این همه، هنوز نه آلترناتیو قدرتمندی برای این سلطه خارجیها در فضای مجازی ایران ارائه شده است و نه خارجیها قواعد حضور و فعالیت در اتمسفر ایرانی را پذیرفته و رعایت میکنند. این ولنگاری فضای مجازی بهعلاوه انفعال نهادهای تصمیمگیر و سیاستگذار، تا حدی است که محتوای تولیدشده توسط کاربر ایرانی، تصاویر و نوشتههای بارگذاری شده، همه باید از فیلتر قواعد و قوانین آن مجموعه بدون درنظر گرفتن حق آزادی مخاطبان ایرانی بگذرد.
احتمالا این چند روز دوباره با ماجرای تکراری و قدیمی حذف پستهای اینستاگرامی مواجه شدهاید. بعد از ترور دانشمند شهید، محسن فخریزاده، کاربران ایرانی با بارگذاری تصاویر و نوشتههایی از این شهید بزرگوار، ناگهان با اخطارها و اولتیماتومهایی از سوی اینستاگرام مواجه شدند و پست و محتواهای آنها حذف شد. حتی صفحههایی هم در این راستا بسته و دسترسی کاربران آنها به اینستاگرام مسدود شد. دقیقا همان اتفاقی که پیشتر و در وقایع و اتفاقات مشابه هم رخ داده بود و بارها کاربران ایرانی این اتفاق تلخ را تجربه کردند. پیرو همین مساله و آسیبشناسی آن بهمنظور ارائه راهکار با مسئولان و کارشناسان این حوزه گفتوگویی انجام دادیم...
کیوان نقرهکار، کارشناس فضای مجازی:
ضعف در مدیریت و نظارت بر پلتفرمهای مجازی جهانی است
درباره این موضوع که مثلا اینستاگرام پستی را حذف میکند یا آزادیهای افراد را سلب میکند باید بگویم متاسفانه این پلتفرمها میتوانند تصمیمگیریهای خاص خود را یا جهتگیریهای خود را داشته باشند که بعضا در زمینههای مختلف آن را دیدهایم. از حذف اپلیکیشنهای ما در بزرگترین استوریهای اپلیکیشنی تا بحث اینستاگرام که در مقاطع خاص عکس و تصاویر را نهتنها حذف کرده بلکه کاربرانی را که از آنهاستفاده کردند یا آن تصاویر رابارگذاری کردند جریمه کرده است.
اگر بخواهیم بگوییم این شرکتها در کشوری هستند، پس دولت آن کشور باید ناظر باشد که عملا این محدودیت وجود دارد، اگر بخواهیم بگوییم نهادهای جهانی و... یا مواردی از این دست، قدرت لازم را ندارند یا در قوانین آنها متصور نیست. بنابراین همین موضوع اختیاراتی را به این نوع پلتفرمها میدهد که در مقاطع خاص رفتارهای خاص و محدودکنندهای برای کاربران خود داشته باشند.
گاهی شرکتها ابزاری برای اعمال قدرت سیاسی هستند
برچسبگذاری که در توئیتر میشود را ببینید، حتی برای رئیسجمهور آمریکا هم این برچسبگذاری انجام میشود. البته این برچسبگذاری با محدودیت و حذف متفاوت است و شاید میتواند برای هر محتوایی تصمیم بگیرد که برچسب بزند که نادرست و خلاف است یا متناسب سن و سالی باید تعریف شود، این روالی است که از سوی آن پلتفرم امکانپذیر است اما آنچه ما شاهد هستیم، محدودیت و حذف است که تفاوت دارد.
نکته دیگر اینکه شاید این محدودیتها چه از لحاظ دولتی و چه از لحاظ شرکتی اعمال میشود که برای رقبای اقتصادی آمریکا همچون هوآوی و... وجود داشته است که ویدئوهای طولانی بارگذاری نمیشد یا محدودیتهایی از این دست وجود داشت که به نظر میرسد تصمیمگیرنده آن کلانتر از شرکتها هستند و صرفا این شرکتها ابزارهایی در دست افراد و سازمانها هستند که اینگونه از آنها استفاده میکنند. من فکر میکنم نگاهها سیاسی و تبعات سیاسی باشد. ممکن است در جایی جنگ اقتصادی هم باشد ولی درنهایت آن نگاه سیاسی وجود دارد و تعیینکننده است.
لطفالله سیاهکلی، نماینده مردم قزوین و نایبرئیس فراکسیون فضای مجازی مجلس:
نمیتوان مردم را برای استفاده از پلتفرمهای خارجی مقصر دانست
پلتفرمهای داخلی باید قابلیت رقابت با خارجی را داشته باشند. بالاتر از آنها نباشند حداقل همتراز آنها باشند. اگر نباشند جذابیت لازم را برای مخاطب ندارند و مخاطب ترجیح میدهد از پلتفرم خارجی استفاده کند. خیلی از مخاطبان ما مضرات استفاده از پلتفرمهای خارجی را نمیدانند. تقصیری هم ندارند و مخاطب خدماتی که ارائه میدهند، هستند.
مخاطب ویژگیهای برنامه را میبیند و برای او جذابیت دارد، کاراست، بهرهوری او را بالا میبرد، کیفیت بهرهمندی افزایش مییابد و مضرات این را نمیداند که این پلتفرم چه سوءاستفادههایی از دادههای او میکند. بنابراین نمیتوانیم خیلی مردم را در این زمینه مقصر بدانیم که چرا از پلتفرمهای خارجی استفاده میکنند. باید معادل آنها یا بالاتر از آنها پلتفرمی ارائه دهیم و درنتیجه هر لذتی پلتفرم خارجی دارد، داخلی هم داشته باشد و خدمات و امنیت و سرویسدهی هم مشابه باشد. درنهایت مخاطب از پلتفرم داخلی استفاده کند.
وضعیت فعلی ناشی از کمکاری مجموعهای از نهادها و متولیان است
این ماجرا در حوزه زیرساخت مربوط به وزارت ارتباطات است اما در حوزه سرویسها و خدمات و بخشهای دیگر کشور باید وارد شوند؛ سازمان صداوسیما، وزارت ارشاد، سازمانهای تولیدکننده محتوا، دارندگان خدمات و... وارد شوند. مثلا خدمات سلامت، خدمات حملونقل، خدمات بانکی و... ربطی به وزارتخانه ارتباطات ندارد و خدمات دست همه سازمانها و حتی دست مردم است. باید خدمات بر این بستر قرار گیرد تا مردم بتوانند استفاده لازم را در جهت کاهش هزینهها ببرند.
در ارتباط با اینکه آیا میتوان با این مجموعهها و شرکتهای رایزنی کرد یا خیر هم باید بگویم بله. حتما این امکان وجود دارد. آنها بهدنبال افزایش کاربران خود هستند. وقتی این جمعیت کاربر را در ایران داریم، میتواند ابزار گفتوگو و دیپلماسی آنها باشد و از این ظرفیت استفاده و آنها را وادار کند که همکاری بیشتری داشته باشد. بیشتر از آنکه آنها را وادار به همکاری کنیم باید خود ارتقا یابیم.
در هر صورت آن پلتفرمها خارجی است و مثلا پستهایی که فکر میکنند با ارزشهای آنها همخوانی ندارد را حذف میکنند، اگر ما در کشورمان این کار را انجام دهیم میگویند اینها سانسور میکنند. چطور آنها پستهایی که با ارزشهای خود همسان نمیبینند را حذف میکنند و ایرادی هم ندارد؟ هر سیستم و پلتفرمی یک قواعد و مقرراتی دارد که تحتمقررات کاربران کار میکند و هیچ پلتفرمی خارج از مقررات کار نمیکند یا اینکه بدون مقررات و آزاد باشد. چنین چیزی را در دنیا نداریم که بگوییم مثلا فلان سایت آزاد و بیقید و شرط است.