به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، «استیضاح روحانی» موضوعی که چند وقتی است در فضای سیاسی کشور خبرساز و حتی در مواردی حاشیهساز شده است. برخی مخالفان استیضاح معتقدند دولت ماههای پایانی عمر خود را سپری میکند و در این شرایط استیضاح دیگر بیمعنی است. برخی دیگر نیز این کار را مغایر با منویات رهبر انقلاب دانسته و میگویند دولت برآمده از رای مردم است و باید تا آخرین روزهای پایانی عمر خود، پابرجا باشد.
در همین خصوص «محمدصادق شهبازی» دبیر اسبق جنبش عدالتخواه دانشجویی در گفتوگو با پایگاه خبری 598، موضوع «استیضاح رییس جمهور»را در صورتی جایز میداند که استیضاح کنندگان با هدف «تغییر گفتمان»، مبادرت به انجام چنین کاری کنند.
این فعال عدالتخواه معتقد است که اگر ماجرا به این که یک سری از عناصر دولت مسئلهدار هستند و یا این که دولت کم کار است؛ تقلیل داده شود؛ انجام نشدن این استیضاح از انجام شدنش بهتر است.
متن اظهارات «محمدصادق شهبازی» در گفتوگو با پایگاه خبری 598 به شرح زیر است:
دولت حسن روحانی با گفتمان کلام غربگرایانه و گره زدن مسائل به خارج [از کشور] در همه عرصهها _ از اقتصاد کشور تا اداره کشور_ و سیاستهایی از قبیل سپردن اختیارات دولت به بخشهای خصوصی و ذینفعان و پُررنگ کردن نقش ذینفعان در ادارهی کشور، باعث ایجاد یک بن بست و بحران برای تامین معیشت و امنیت مردم شده است.
همینطور از زاویهی دیگر، دولت حسن روحانی با استفاده از اختیارات بیسابقهای که نظام به این دولت داده است (مثل شورای عالی هماهنگی اقتصادی) نظام تدبیر را هم در کشور با بحران مواجه کرده است. نظام تدبیر در کشور دور زده میشود و غالباً وظایف نهادهایی مثل مجلس به وسیلهی این نهادها و اختیارات موازی مورد بیتوجهی قرار میگیرد.
در مجموع دولت حسن روحانی، دولتی است که نه تنها شکست خورده است؛ بلکه با جهت گیریهای غلطی که در مورد نسبت ما با خارج [از کشور]، موضوع استقلال، عدالت اجتماعی و همینطور در مورد آزادی و نظام تدبیر در کشور دارد؛ کشور را دچار بحران کرده است.
طبیعتاً چنین دولتی هر دقیقهای که زودتر به کارش پایان داده شود، کشور تا حدودی میتواند از بحران خارج شود. اما مشکل اصلی ما در مورد آقای روحانی همین گفتمان و ایدهی کلی است و یک عده با ندیدن این ماجرا، همه چیز را به پُرکاری و کم کاری تقلیل میدهند؛ انگار که مشکل ما با آقای روحانی ساعات کاری دولت ایشان است. اینطور که یک عده میگویند که چرا مسئولین این دولت، ۱۰ صبح [به محل کار] میروند و ۵ عصر برمیگردند و اگر دولتی سر کار بیاید که ۵ صبح برود و ۱۰ شب برگردد مشکل حل خواهد شد!
استیضاح با گفتمان کمکاری و پُرکاری [دولت] مشکلی را از کشور حل نمیکند؛ اما اگر استیضاح با این منطق در جامعه هم جا بیافتد که مشکل آقای روحانی گره زدن مسائل به خارج [از کشور] و فراموشی سیاستهای عدالت خواهانه در داخل کشور است و این مسیر باید قطع شود؛ استیضاح می تواند به یک مسیر درست منتهی شود.
این بحثها که چند ماهی است در کشور مطرح میشود که اگر استیضاح [روحانی] صورت بگیرد؛ به تابستان سال بعد میرسد و مسائلی نظیر مشکل پُرکاری و کمکاری، فرعی و حاشیهای است. اصل ماجرا این است که دولتی با یک «ایدهی شکست خوردهی بحرانزا» وجود دارد و اگر استیضاح از این منظر انجام شود؛ مفید است ولو اینکه زمان استیضاح با روی کار آمدن دولت جدید یکی شود.
اما اگر استیضاح با ندیدن ضربهای که دولت آقای روحانی در فضای بین الملل و در نهضت جهانی اسلام با سیاستهایش به جمهوری اسلامی وارد کرده و [از طرف دیگر] با سیاستهای غرب گرایانه، اقتصاد کشور را دچار مشکل کرده است، اینها را بذاریم کنار و صرفاً ماجرا را تقلیل دهیم به این که یک سری از عناصر دولت مسئلهدار هستند و یا این که دولت کم کار است؛ انجام نشدن این استیضاح از انجام شدنش بهتر است.
من معتقدم که اصل ماجرا ایدهی رابطه با غرب ایدهای است که به محافظه کاری و سرمایه داری در داخل کشور دامن میزند و بقیه ماجرا در حاشیه هستند.