به گزارش
پایگاه 598، با وجود اوجگیری تعداد مبتلایان به ویروس کرونا و رکوردزنی قربانیان این
اپیدمی در ایران، ستاد ملی مقابله با کرونا، همچنان در مقابل گزینه «تعطیلی
دو هفتهای تهران» مقاومت میکند.
آن هم در شرایطی که گفته میشود شرایط تهران از نظر همهگیری این بیماری
«بحرانی» است و «تخت خالی» در بیمارستانها رو به اتمام است. اما به همان
اندازه که این هشدارها نسبت به وقوع یک سونامی بیماری در یکی دو ماه آینده
بیشتر میشود؛ گزینه «تعطیلی تهران» نیز از روی میز برداشته میشود.
چرا دولت - به عنوان مهمترین متولی کنترل این بیماری- در مقابل پیشنهاد
تعطیلی تهران برای قطع موقتی زنجیره بیماری مقاومت میکند؟ دلیل اظهارات ضد
و نقیض مسوولان وزارت بهداشت، ستاد مقابله با کرونا، نمایندگان مجلس و حتی
شورای شهر تهران درباره تعطیلی تهران چیست؟ چرا پس از یک ماه که این ایده
مطرح شده و گفته میشود این تعطیلی میتواند فرصتی بزرگ برای احیای کادر
درمان و بازیابی شرایط مقابله با همهگیری را ایجاد کند؛ همچنان خبری از
تعطیلی تهران نیست؟
به نظر میرسد پاسخ به این سوال، نیازمند نگاه «اقتصادی» به «زیان» بزرگی
است که تعطیلی دوهفتهای تهران به اقتصاد مهمترین استان کشور از نظر سطح
تولید ناخالص داخلی وارد میکند و در شرایط تنگنای مالی موجود، جبران این
زیان بزرگ کار سختی برای دولت است. اما پیش از آنکه میزان زیان اقتصادی
استان تهران با عدد و رقم توضیح داده شود؛ ابتدا باید به برخی تعاریف اشاره
کرد که در این گزارش کاربرد دارد.
چقدر زیان میبینیم؟
بنا به اطلاعاتی که معاونت اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی از «محصول
ناخالص داخلی و ارزش افزوده فعالیتهای اقتصادی» به قیمت بازار منتشر کرده،
استان تهران در سال گذشته بیش از ۷۴۰ هزار و ۶۵۶ میلیارد تومان تولید
ناخالص داشته است. عددی که البته با توجه به شیوع کرونا و تعطیلی کسب و
کارها، مسلما در سال جاری و در همین هفت ماه ابتدایی سال کاهش پیدا کرده
است. اما در این گزارش «مبنا»ی محاسبات ما قرار میگیرد و نشان میدهد اگر
قرار به تعطیلی تهران باشد؛ بیش از ۲ هزار و ۲۷ میلیارد تومان بطور روزانه
از تولید ناخالص داخلی این استان کاسته میشود. در واقع دو هفته تعطیلی
تهران نزدیک به ۲۸.۵ هزار میلیارد تومان زیان اقتصادی به تولید ناخالص
داخلی استان تهران وارد میکند.
این زیان بزرگ تقریبا با نرخ دلار بازار آزاد بیش از ۱.۵ میلیارد دلار
خواهد بود. اگر با نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی مقایسه شود؛ عدد بسیار بزرگتری به
دست میآید و به ۶.۷ میلیارد دلار خواهد رسید. حالا دلیل مقاومت دولت در
مقابل فشارها برای تعطیلی تهران، آن هم فقط برای دو هفته بهتر مشخص
میشود.
چه مشاغلی زیان میکنند؟
از فروردین ماه امسال، اتاق اصناف ایران فهرست مشاغل پرخطر در دوران شیوع
کرونا را منتشر کرده و همان زمان نیز اعلام کرد که «این مشاغل باید تا زمان
نامشخصی تعطیل باشند.» در آن زمان، تالارها، رستورانها، کافهها، استخر و
سونا، سالنهای زیبایی زنانه، مراکز تجاری و بازارهای سرپوشیده،
باشگاههای ورزشی و آموزشگاههای علمی از جمله مشاغل پرخطر شناخته شدند.
این فهرست بعدها «بهروز» شد و پاساژها و مجتمعهای تجاری و بازارهای
مسقف، آموزشگاههای رانندگی، طباخی و فستفود، قهوهخانه و چایخانه نیز به
آن افزوده شد.
البته با شروع فصل تابستان و این فرضیه که «در فصل گرما میزان سرایت بیماری
را کاهش خواهد داد» دولت نسبت به بازگشایی بسیاری از این مشاغل و کسب و
کارها اقدام کرد. تا فصل پاییز که بار دیگر محدودیت به فضای کسب و کار
تهران بازگشته و حتی کار به جایی رسیده که از روز گذشته، ساعت کاری شبکه
حمل و نقل عمومی تهران به ساعت ۲۰ کاهش یافته و پیشنهاد «منع تردد شبانه در
تهران» نیز روی میز استانداری قرار دارد.
بنابراین میتوان این موضوع را مطرح کرد که بیشترین سطح آسیبدیدگی از
تعطیلی دو هفتهای برای تهران، برای کسب و کارهایی است که در حوزه خدمات
فعالیت دارند. مطابق آمار موجود، این کسب و کارها در سال گذشته ۵۲۸ هزار
میلیارد تومان تولید ناخالص داخلی تهران را داشتهاند. بنابراین اگر این
آمار سال گذشته که آخرین آمار موجود نیز هست، مستند قرار گیرد؛ تعطیلی این
کسب و کارها روزانه حدود ۱.۴۶ هزار میلیارد تومان زیان اقتصادی میبینند.
بنابراین میتوان گفت که بیش از دو سوم زیان اقتصادی که به تولید ناخالص
داخلی تهران تحمیل میشود از محل بخش عمده و خردهفروشی و فعالیتهای
خدماتی مربوط به تامین جا و خوراکیهاست.
انتخاب بین هزینهها و شیوع گسترده
این اعداد و ارقام مربوط به سال گذشته است و بهطور قطع در سال جاری این
آمار قابل استناد نیست و فقط «برآوردی» است از آنچه یک تعطیلی دو هفتهای
بر فضای کسبوکارها میگذارد. دولت آقای روحانی در سالی که با شدت گرفتن
تحریمها، بسته شدن مرزها و سختتر شدن مراودات تجاری و فروش نفت، با
بحرانی به نام کرونا نیز روبرو شده، حالا برای تعطیلی دو هفتهای تهران با
هدف قطع یا کندتر شدن زنجیره شیوع کرونا نیز تحت فشار است.
افکار عمومی این سوال را میپرسد که «چرا دولت برای کاهش هزینههای بهداشت و
درمان و البته تعداد فوتیها و مبتلایان دست به تعطیلی نمیزند؟» برخی
نمایندگان مجلس از یک طرح «سه فوریتی» برای مجبور کردن دولت به تعطیلی دو
هفتهای صحبت میکنند و از شورای شهر تهران نیز هر روز یک نفر صحبت میکند و
از «لزوم تعطیلی» میگوید. در این میان هیچگاه از «بار مالی» سنگین چنین
تعطیلی سخن گفته نمیشود. اینکه با چه «سیاست جبرانی» قرار است یک قرنطینه
دو هفتهای به تهران وارد شود و چه تضمینی وجود دارد که این اقدام نیز
راهکار درستی باشد؟ تجربه ماههای گذشته نشان داده که دولت توان مالی لازم
برای اجرای سیاست جبرانی زیان اقتصادی کسب و کارها را ندارد و اگر هم
داشت، آنقدر سیستم بروکراسی ایران پیچیده و تو در تو هست که هیچیک از این
سیاستها به هدف واقعی خود نرسد.
نگاه کنید به طرح پرداخت وام ودیعه مسکن، بیمه بیکاری ناشی از کرونا و
چندین نمونه دیگر از آنکه این روزها فضای رسانهای، مملو از شکایتها و
گلایههایی است که از جانب مردم در این باره ارایه شده است. واقعیت همین
جاست. دولت برای جبران این زیان بزرگ «پول» ندارد یا به هر دلیلی،
اولویتهای دیگری دارد که تعطیلی دو هفتهای تهران، جزو آنها نیست.
اعتماد