به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، صبح ۲۷ دی ماه ۹۴ بود که پس از توافق برجام، رسانه های اصلاح طلب تیترهایی همچون «صبح بدون تحریم"، "فروپاشی تحریم"، "اینک بدون تحریم"، "تحریم رفت"، "ایران بدون تحریم"، "تحریم ها به تاریخ پیوست" را به روی دکهها بردند.
آن روزها اصلاح طلبان گمان نمیکردند که بر پایه تضمینهای ناکافی در توافق برجام، ۵ سال بعد جمهوری اسلامی ایران شدیدترین شرایط تحریمی خود را تجربه کند.
این روزها وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، یکی از بدترین شرایط خود را در چهار دهه گذشته تجربه میکند؛ ناکارآمدی دولت و تحریمها دو تیغه قیچیای هستند که این روزها سفره و عمرهای مردم را کوتاه و کوتاه تر می کنند.
حسن روحانی، که روزگاری خواستار چرخیدن همزمان چرخ اقتصاد و سانتریفیوژها بود حال به رفع تحریمهای تسلیحاتی افتخار می کند و آن را دستاورد بزرگ دولت خود میداند در حالیکه روزگار معیشتی مردم سیاه شده است و این موضوع از نکات قابل توجه این روزها است!
حال کاربران فضای مجازی به به راه انداختن هشتگ #روایت_تحریم، از تاثیر تحریمهای ظالمانه بر زندگی روزمره خود سخن میگویند تا در سالهای آینده رسانههای فارسیزبان ماهوارهای روایتی جعلی از این جنگ بیرحمانه را به مخاطبان ارائه ندهند.
یگانه خدامی: تحریم یعنی انسولینی که از نون شب برای ما واجبتره نیست و باید تنمون هربار بلرزه برای خریدنش. تحریم یعنی داروی صرعم نبود و نخوردم و تشنج شدید کردم. یعنی واکسن آنفولانزا برای من با این بیماریهایی که دارم پیدا نمیشه و نیست.
تحریم یعنی از فکر اینا یه شب راحت نخوابیدم.
فاطمه شفیعی سروستانی: #روایت_تحریم يعني براي كودكان مبتلا به سرطان در محك داروي هندي مصرف ميشه كه حتي پزشكان معترفند بيماري كودكان عود كرده و آرزوهاي كودكيشان با درد عجين مي شود. آنها واكسن آنفولانزا هم ندارند. يعني شربت فني توئين ضد تشنج توليدش متوقف شده. يعني تشنج بيشتر و بستري و عوارض مادام العمر.
فاطمه آل یاسین: #روایت_تحریم برای من خلاصه میشه تو انسولینی که خیلی وقتا نیست. کمه. توزیع نمیشه.
برای امثال من از اکسیژن واجبتره، ولی هر بار موعد دریافتش میرسه، باید با اشک دنبالش بگردیم.
کتایون لامعزاده: دخترخاله جوان من هفته پيش فوت كرد، بر اثر سرطان
دارويى ميخواست كه پزشكان گفتند پيدا نميشه و پيدا هم نشد.
شايد اگر آن دارو رو استفاده مى كرد الان در كنار دختر كوچكش بود نه زير يك خروار خاك سرد.
ساما: دوستی میگفت کارخانهٔ ساخت تشک با ششصد کارگر مواد اولیهاش از بلژیک وارد میشد. تحریمها مانع رسیدن مواد اولیه شد. یعنی ششصد خانواده بیکاری و ششصد خانواده گرسنگی و فقر و ششصد پدر و مادر شرمندهٔ کودکان.
حامیان تحریم، حامیان جنایتند، حامیان رنجدادن انسانهای بیگناهند.
اسپینوزا: شرمم میشه از #روایت_تحریم هایی که بر من خارج نشین میرود هم بنویسم، از بس در برابر بلاهای داخل ناچیز است. اما برای ثبت، لازم است که گفته شود تحریم علیه ایرانی حتی به داخل مرزها محدود نیست! همین دیروز برای انتقال ۳۰۰ دلار به حساب دوستی که شدیدن به آن احتیاج داشت، بانک موافقت نکرد!
سالار افشار: شاید فراموش کرده باشید ولی شرکت Mölnlycke صریحاً گفت محصولات خود را در ایران توزیع نمیکند. یعنی ما برای تأمین نیاز بیماران پروانهای باید سراغ دلالها برویم؛ که یعنی طی روندهای زمانبرتر، گرانتر، غیرشفافتر، فسادزاتر... آزار و شکنجهی یک ملت طور دیگری هم ممکن است؟
سیاوش فلاحپور: #روایت_تحریم هشتگ محترمی است.
اما راستش را بخواهید به این نتیجه رسیدهام که این قبیل کارها بی فایده است.
جهان ما کثیفتر از آن است که صدای مظلومان را بشنود.
همانطور که صدای عراقیها و یمنیها و... شنیده نشد.
صدای ایرانیانِ زیر فشار تحریم هم در پروپاگاندای سعودی-اسرائیلی گم میشود.
پوریا آسترکی: اهمیت ثبت و بازگویی #روایت_تحریم را از مستندهای بیبیسی در مورد جنگ میفهمیم، اگر امروز مظلومیت مردم و صلابت ایران ثبت نشود ده سال دیگر تحریف، هویتستیزی و ذلت را به عنوان تاریخ تحریم به خورد بچههایمان خواهند داد.
زینب کریمیان: تا حالا صد تا داروخانه رو با بغض گشتی دنبال داروی "وارفارین" برای پدرت که قلبشو عمل کرده! اگه نگشتی از تحریم حرف نزن!
علی قلیزاده: «باید آنقدر به ایرانیها فشار بیاوریم تا مثل لیمو آبشان درآید»
این اعتراف بولتون خواست تحریمگران است: تضعیف طبقه متوسط و به خیابان کشاندن طبقه فرودست
تضعیف طبقه متوسط که با تغییرات خشن و مداخله خارجی مخالف است، هدف غایی تحریم برای زمینهسازی فروپاشی/تجاوز نظامی است.