پایگاه 598: رئیس جمهور حسن روحانی در یکی از تازه ترین اظهارات خود در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا (5/7/99 ) با اشاره به اقدامات خصمانه آمریکا علیه مردم ایران گفت:
«مردم برای کمبود و مشکلات در کشور اگر میخواهند لعن و نفرین کنند آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است، آدرس اشتباه کسی به آنها ندهد. یک عدهای به خاطر منافع غلط گروهی و باندی به مردم آدرس غلط ندهند. آدرس صحیح تمام جنایات و فشار بر مردم عزیز ایران واشنگتن دیسی، کاخ سفید است و آنهایی که داخل این ساختمان هستند این همه جنایات علیه ملت ایران روا داشتهاند و شما میبینید هر روز فشار و مشکلات است.» حسن روحانی در ادامه گفت : « ما لعن و نفرین و کینهمان را با آدرس صحیح و درست بفرستیم، آن کسی که جنایتکار است کاخنشین کاخ سفید است، منشأ تمام مشکلات مردم از صهیونیسم، ارتجاع و تندروهای آمریکاست، امروز فرمانده این کار در آمریکاست و دارد علیه مردم ایران جنایت میکند.»
درباره این مواضع اخیر جناب آقای روحانی چند نکته و انتقاد توام با مطالبه گری به نظر میرسد:
ارائه «آدرسهای غلط»؛ نقطه هدف «جریان تحریف»
«نفوذ»، «جریان تحریف»، «تخریب و اختلال در دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین» و مانند آن، کلید واژه هایی است که در چند سال اخیر در بیانات رهبر معظم انقلاب مرتبا تکرار و بازگویی شده، و نسبت به آن هشدار و انذارهای فراوان به مردم و مسئولین داده اند ،و توجهات را به این نکته معطوف ساخته اند که تلاش شبانه روزی دشمن با استمداد از غولهای رسانه ای و تبلیغاتی خود برای القاء ناامیدی، خودتحقیری، ضربه به اندیشه ها، دستکاری و تخریب دستگاه محاسباتی ملت شریف ایران بسیار جدی ،حساسیت زا و خطرناک است.
رهبر معظم انقلاب در بیاناتی به مناسبت عید سعید قربان (10/5/99 ) با تأکید بر اینکه «به موازات جریان تحریم، یک جریان تحریف حقایق و واژگون نشان دادن واقعیات هم وجود دارد»، فرمودند: «هدف این جریان، ضربه زدن به روحیه مردم و دادن آدرس غلط درباره علاج تحریم است».
تدقیق و تدبر در بیانات رهبری گویای آنست که «تحریمها و تهدیدها» بدون حمایتگرایی و پشتیبانی «جریان تحریف»، و بدون استعانت از مغالطه گریها و اغواگریها و پادویی های «جریان تحریف» و «جریان نفوذ» و «جریان لیبرالهای غربگرا» و «ستون پنجمی های دشمن» ناقص بوده و لنگ میزند. درست است که «تحریم ها و تهدیدها» معیشت و رفاه مردم را به گروگان گرفته است، اما این تنها نوک کوه یخ است. اصل کار و مأموریت بر دوش «جریان تحریفگران نفوذی» است که با ضربه زدن به روحیه «امید» و تضعیف «اراده ها» ، و با اغواگری و مغالطه کاری و دادن آدرسهای غلط به مردم و مسئولین، چنین القا کند که دستان شما بسته است و در شرایط بن بست قرار دارید ، و اگر میخواهید از فشار زانوی تحریمها و تهدیدها بر گردن خود خلاص شوید، چارهای جز پیمودن مسیر«مذاکره، سازش، تسلیم، استرحام، انظلام، عقبنشینی از حقوق هسته ای و امتیاز دادن یکطرفه به دشمن» نیست. اگر بخواهیم کمی تا قسمتی صریح و بی پرده سخن بگوییم باید اذعان نماییم که موکول کردن حل مشکلات اقتصادی به بیرون از مرزها ، بی توجهی به جوانان و توانمندیهای عظیم داخلی، چشم امید دوختن به «مذاکره و امضای توافق برجام بی فرجام با آمریکا» ، و «اعتماد کردن به غرب» در دولت «تدبیر و امید»، یک تحریف بزرگ و یک نمونه از آدرسهای غلط برای علاج تحریمها و تهدیها بود.
متأسفانه این تحریف بزرگ و خسارت آور، و این آدرس غلط «مذاکره و سازش»، با شعارها و مغالطات و اغواگریهایی مانند «آمریکا کدخداست»، «آمریکا میتواند تمام توان نظامی ما را ظرف ۵ دقیقه نابود کند»، «خزانه خالی است»، «رفع تحریمها و حل مشکل اشتغال و آب خوردن و آلودگی هوا منوط به مذاکره است»، «اوباما بسیار مؤدب است»، «نمیتوانیم با قهر و انزوا در دنیا زندگی کنیم»، «نباید با شعارهای توخالی مقابل قدرتها ایستاد»، «امکان ندارد آمریکای زیر تعهد بزند»، «اروپا با آمریکا فرق میکند و پای توافق میماند» و... دائما تشدید گردید، و تاسف بارتر آنکه در ذهن افکار عمومی این گونه آدرسهای انحرافی و غلط، گزاره هایی صحیح تلقی گردید، و به مردم اینگونه تلقین نمودند که کشور در شرایط بن بست قرار دارد، و چاره ای جز عقب نشینی از حقوق هسته ای ، بتون ریختن در قلب رآکتور هسته ای، بیکار ساختن دانشمندان جوان و پرانگیزه هسته ای، مذاکره با کدخدا، اعتماد به غرب ، و اتخاذ سیاست «سازش،تسلیم، دیپلماسی التماسی و استرحامی و انظلامی و انفعالی» نیست!!!
«جریان تحریف» به مثابه ویرروس کرونا، عامل تخریب و اختلال
با توجه به شرایط کرونایی کشور ، میتوان اینگونه تقریب به ذهن انجام داد که همانطور که ویروس حقیر و خطیر «کرونا» به صورت نامحسوس و نامرئی وارد دستگاه تنفسی انسان گردیده، و آن را دچار اختلال و تخریب مینماید، و به تدریج راه نفس کشیدن را بر آدمی سخت کرده ، مانع از تنفس سالم ، آزاد و راحت میگردد، «جریان تحریف» نیز که به مثابه «جریان منافق نفوذی» دشمن است، با اغواگریها و با آدرسهای غلطی که برای علاج و برون رفت از تحریمها و مشکلات اقتصادی میدهد، همچون ویروس منحوس کرونا، به صورت تدریجی و آهسته و نامحسوس به جامعه اسلامی ما نفوذ کرده ، افکار و اراده ها و روحیه ها را ضعیف و ناتوان و مختل میسازد.
رهبر معظم انقلاب نیز در بیاناتشان در تاریخ 8 آبان 98 ، تخریب دستگاه محاسباتی و اختلال در فرایند اتخاذ تصمیم های صحیح و واکنشهای خردمندانه را به «وارد کردن بدافزار به یک سیستم رایانهای و دستکاری اطلاعات و وارد کردن اطلاعات غلط» تشبیه کرده و فرمودند: «هدف از این طرح آن است که محاسبات گروههای مورد نظر به نحوی تخریب شود که منافع حقیقی و ملی خود را نتوانند بهدرستی تشخیص دهند.»
نمونه هایی از هشدارهای رهبری درباره خطر «جریان تحریف» برای ضربه به افکار و اراده ها
رهبر انقلاب در 16مرداد 91 نیز درباره طرح دشمن برای تغییر و تخریب دستگاه محاسباتی مردم و به خصوص مسئولان تصمیم گیر کشور ، که با پادویی «جریان تحریف» و «منافقین نفوذی ستون پنجمی» و «شبه روشنفکران لیبرال غربگرا» انجام میگیرد فرمودند:«برای او (دشمن) تنها راه، منحصر در این است که ملت و مسئولین ایران در نهایت به یک محاسبهای برسند که احساس کنند ادامه این راه [مقاومت و استقلال خواهی و استکبار ستیزی و عدالت طلبی و ایستادگی بر مکتب امام خمینی] به صرفشان نیست. دشمن میخواهد این محاسبه را بر ذهن شما تحمیل کند؛ میخواهد من و شما به این نتیجه برسیم که صلاح نیست در مقابل آمریکا، در مقابل استکبار، در مقابل دستگاههای سیاسیِ تابع کارتلهای گوناگون اقتصادی، خیلی هم بایستیم و خیلی هم مقاومت کنیم؛ از بعضی از حرفها باید دست بکشیم؛ کمااینکه گفتند دیگر. در یک برههای کسانی گفتند آقا ول کنید قضیه اسرائیل را، ول کنید قضیه فلسطین را، ول کنید قضیه عدالت در سطح جهانی و حمایت از ملتهای عدالتخواه را، رها کنید این حرفها را؛ چه کار دارید؟ به خودتان بچسبید. این همان تغییر محاسبات است.»
ایشان درباره لزوم مقاومت و بصیرت در برابر هجوم دشمن برای ایجاد اختلال و نفوذ ویروس فکری در اندیشه ها ، جهتگیریها ، تصمیم سازیها و موضعگیریها ، در 16 تیر 93 میفرمایند :«آنچه ما امروز در مجموعه رفتار دستگاه استکبار مشاهده میکنیم، همین است؛ هدف ایجاد اختلال در نظام محاسباتی و دستگاه محاسباتی من و شما است. در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است...نگذارید دشمن در دستگاه محاسباتی شما اثر بگذارد؛ نگذارید اغوا کند؛ نگذارید تطمیع او یا تهدید او اثر بگذارد.»
مقام معظم رهبری درس نگرفتن از تجربیات تاریخی ملتها را از پیامدها و نشانه های موفقیت دشمن در نفوذ فکری و اختلال در دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین قلمداد کرده و در بیاناتشان در اول مرداد 93 فرمودند : «هدف اساسی دشمن این است که در دستگاه محاسباتی ما اختلال ایجاد بکند. دستگاه محاسباتی وقتی دچار اختلال شد، از دادههای درست، خروجیهای غلط بهدست خواهد آورد؛ یعنی تجربهها هم دیگر به درد او نخواهد خورد. وقتی دستگاه محاسباتی خوب کار نکرد، درست کار نکرد و محاسبه درست انجام نگرفت، تجربهها هم دیگر به کار نمیآید.»
رهبر معظم انقلاب در ادامه انذارهای خویش برای مراقبت از دستگاه محاسباتی خود در برابر ویروسهای نفوذ فکری، و در برابر شبهه افکنی های «جریان نفوذی تحریف و نفاق داخلی و ستون پنجم دشمن» ، در تاریخ 15 مهر 94 فرمودند: «امروز یک فصل مهمّی از فعالیت دشمنان جمهوری اسلامی -که البته ما از آنها اطّلاع داریم و حواس ما هست که چهکار دارند میکنند- همین است که محاسبات مسئولین را تغییر بدهند و افکار مردم را دستکاری بکنند.»
همچنین رهبر انقلاب در 20 اسفند 94 درباره خطر نفوذ و نقش آن در تغییر و تخریب افکار و اراده ها فرمودند: «مسئولان آماج این نفوذند؛ برای چه؟ هدف چیست؟ هدف این است که محاسبات مسئولان را عوض کنند و تغییر بدهند؛ یعنی مسئول جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که با ملاحظه هزینه و فایده احساس کند که باید این اقدام را بکند، این اقدام را نکند؛ نفوذ برای این است به این نتیجه برسد که فلان رابطه را قطع کند، فلان رابطه را ایجاد کند؛ نفوذ برای این است که این محاسبات در ذهن مسئولین عوض بشود. آنوقت، وقتی نتیجه این بشود که فکر مسئولین و اراده مسئولین در مشت دشمن قرار بگیرد، دیگر لازم نیست دشمن بیاید دخالت مستقیم بکند؛ نه، مسئول کشور همان تصمیمی را میگیرد که او میخواهد.»
۲۹ فروردین سال ۱۳۹۷ نیز رهبر انقلاب اسلامی در دیدار وزیر، مسئولان و جمعی از کارکنان وزارت اطلاعات به روشهای مختلف جنگ پیچیده اطلاعاتی و رسانه ای دشمن اشاره کرده و یکی از این روشها را «تغییر محاسبات تصمیمگیران» عنوان کردند، که به دنبال آن تخریب و تضعیف اراده ها را نیز در پی خواهد داشت.
اینها تنها چند نمونه از هشدارهای صریح و مستقیم رهبر انقلاب طی چند سال اخیر درباره تلاش پرحجم و شبانه روزی دشمنان قسم خورده انقلاب، و پادوهای نفوذی و ستون پنجمی های آنها، بمنظور سست کردن عزم و اراده مردم، سیاه نمایی و تعمیم مشکلات، بن بست نشان دادن شرایط کشور، بزرگنمای تحریمهای آمریکایی، بزک سازی چهره پلید آمریکا و استکبار جهانی، منطقی وانمود کردن آدرس غلط «مذاکره و سازش و دیپلماسی التماسی استرحامی انظلامی»، و در نهایت ایجاد اختلال و تخریب در افکار و اراده ها صورت میگیرد.
تکرار مکررات و دفعات متعدد این هشدارها، نشانهای روشن و گویا از میزان اهمیت و اولویت آن بوده و نشان میدهد این طرح اغواگری و ارائه آدرسهای غلط برای عبور از تحریمها و تهدیدها، همچنان در دستور کار جدی دشمن و «جریان تحریف» قرار دارد. حتی باید گفت تلاش دشمن برای تغییر محاسبات مردم و مسئولان، محدود به مرزهای ایران نیست و دامنه این طرح فراتر از این مرزها بوده و کل منطقه غرب آسیا و حتی تمام ملتهای مستضعف را شامل میشود.
اگرچه این طرح در اشکال و قالبهای بسیار متنوع ، و با یک عملیات روانی رسانه ای پیچیده دنبال میشود اما کلیت آن را میتوان به زبان ساده اینگونه بیان کرد: دشمن درصدد است با کمک «جریان تحریف» و با پادویی «جریان نفوذیهای غربگرا» و با استعانت از «ستون پنجم» که همان «منافقین نقاب دار» هستند، به روحیه امید و خودباوری ملت آسیب رسانده، و با طرح یک سری آدرسهای غلط و اغواگریها، اینگونه به ملت انقلابی ایران القا کند که راه چهل ساله جمهوری اسلامی برای تحقق آرمانهایی نظیر «استقلالطلبی، استکبار ستیزی، عدالت خواهی، پیشرفت اقتصادی ، آزادیخواهی، خودباوری، احساس شخصیت نمودن ، اتکا به جوانان و ظرفیتهای داخلی، و ...» از ابتدا اشتباه بوده و نه تنها دستاوردی نداشته بلکه چالشزا و هزینهساز و بی فایده بوده است. با قبول این گزاره، اساساً حرکتی به نام انقلاب اسلامی و تلاش برای تحقق دولت جوان انقلابی و تشکیل جامعه و تمدن اسلامی، اشتباه بوده و نباید صورت میگرفته است، و اینک نیز چاره کار در پذیرش اشتباه و بازگشت از انقلابیگری و کنار گذاشتن آرمان خواهی است، و میبایست ملت ایران به جای «استکبار ستیزی»، سیاست «مذاکره، سازش، انظلام، انفعال» را در پیش گیرد، و باید «تعامل با دنیا» _ بخوانید عقب نشینی از حقوق هسته ای، و سازش ذلت بار با چند کشور مستکبر غربی_ را پیشه خود سازد، تا بلکه تحریمها برداشته شود و مشکلات معیشتی و اقتصادی آنها برطرف گردد.
از بی تدبیری ضربه میخوریم یا از تحریمهای واشنگتن دی سی؟!
مروری کوتاه بر تصمیمات نابجا و اقدامات غلط دولت موسوم به «تدبیر و امید» در هفت سال گذشته حاکی از آنست که هر چند تحریمهای ظالمانه واشنگتن و جبهه «غربی، عبری، عربی» فشارهایی به کشور وارد کرده است، اما به گواهی بسیاری از کارشناسان اقتصادی خسارت بیتدبیریهای داخلی و خودتحریمی عوامل دولتی و بدعملی واشنگتن دوستان و خیانت برخی از خواص ، بسیار بیشتر از خسارات تحریمهای واشنگتن دی سی و عاملیت خارجی بوده است.
امروز در شرایطی به سر میبریم که بیش از هفت سال از عمر دولت جناب آقای روحانی میگذرد؛ دولتی که با شعار «چرخیدن همزمان چرخ سانتریفیوژهای صنعت هستهای و چرخ اقتصاد» روی کار آمد، و ریشه مشکلات را در تحریمهای ظالمانه آمریکا معرفی و القاء میکرد، و لاجرم وقتی ریشه را در واشنگتن میدید، کلید و راهکار ریشه ای را هم در مذاکره با کدخدا میدید. هفت سال پیش بود که دولتمردان «تدبیر و امید» با رایی ضعیف و شکننده و لب مرزی بر سر کار آمدند و با تسلطشان بر مقدرات اجرایی کشور، آدرس انحرافی و غلط «مذاکره» را به ملت دادند، و دراز کردن دست توسل و نیاز به سمت کدخدا را بر دراز کردن دست حاجت به نزد خدا و اتکا به جوانان و فعال سازی ظرفیتهای عظیم داخلی ترجیح دادند، و با اتخاذ راهبرد «سازش، دیپلماسی انفعالی و استرحامی و انظلامی»، مسیر عقب نشینی از حقوق هسته ای و امتیاز دادنهای یک طرفه را آغاز نمودند. ولی این روزها متاسفانه شاهد هستیم که اوضاع و احوال هستهای و اقتصادی کشور، نه تنها خوب نیست، بلکه نشاندهنده عدم تحقق آن وعدههای پر از خالی جناب رئیس جمهور است، و حتی کار به جایی رسیده که بازگشت به بسیاری از گرانیهای آن روزها تبدیل به آرزوهای محال و دست نیافتنی این روزهای ملت ایران شده است. متاسفانه باید بگوییم که راهبرد فریبکارانه «تنش زدایی» و «تعامل با دنیا» و «اعتماد به غرب»، نه تنها مرهمی بر دلار سه هزار تومانی نگشت، بلکه قیمت آن را به سی هزار تومان ارتقاء منزلت داد! و قیمت سکه و مسکن و سایر مایحتاج مردم را چندین برابر نمود!
توقعی نه چندان زیاد از رئیس جمهور
بنابراین با توجه به بیانات رهبری در سخنرانی 10/5/99، به نظر میرسد که «جریان تحریف» و «جریان منافقین نفوذی» نقش مکمل و متمم را برای «تحریمهای واشنگتن» بازی میکند. در واقع «جریان تحریم» در پرتو اغواگریها و اغفال سازیها و دروغ پراکنیهای «جریان تحریف و منافقین نفوذی ستون پنجمی» همانند دو لبه یک قیچی هستند که معیشت و اقتصاد مردم را قطع نموده، تا با رساندن آستانه تحمل اقشار ضعیف جامعه به نقطه جوش، استحاله و براندازی نرم انقلاب اسلامی را هدف گزاری نمایند. از این رو میتوان گفت که جریان تحریف و منافقین نفوذی داخلی با ارائه آدرسهای غلط و با ایجاد اختلال در دستگاه محاسباتی مردم و مسئولین تصمیم گیر کشور، تلاش میکنند تا ریشه مشکلات اقتصادی را در «تحریمهای واشنگتن» جستجو کرده، و طبیعتا راهکار درمان و برون رفت از مشکلات را نیز در نیویورک و لوزان و ژنو به دنبالش بگردند.
لذا به نظر میرسد که رئیس جمهور محترم شایسته است که در گفته ها و سخنرانیها و مواضع و رویکردهای خود یک تامل جدی بفرمایند، و خدای نکرده هم راستا با جریان تحریف و منافقین نفوذی، حرفی بر زبان جاری نکنند، و اقدامی انجام ندهند که ناخواسته پازل نقشه دشمن را تکمیل نمایند، و موجبات خرسندی استکبار جهانی را فراهم آورند، و ناامیدی مردم از انقلاب و نظام اسلامی را بستر سازی کنند. آیا این خواسته زیادی از رئیس جمهوری است که قسم خورده حافظ انقلاب و پاسدار امنیت و خدمتگزار محرومین و مدافع معیشت و رفاه و اسایش مردم کشورش باشد؟!
* تألیف و تنظیم: رسول رضایی؛ طلبه سطح 3 حوزه علمیه اصفهان