به گزارش پایگاه 598، نامه جدید موسویخوئینیها در رسانههای اصولگرا و انقلابی
بازتاب چندانی نیافت، اما اصلاحطلبان خود آن را نقد کردند. دیروز که
موسویخوئینیها برای رهبری و در نقد حکومت نامه نوشت، اصلاحطلبان استقبال
کردند، امروز که در نقد تحریم یا عدم مشارکت انتخابات نوشته و خود
اصلاحطلبان را مخاطب دانسته، برآشفتهاند که میخواهد جای محمد خاتمی را
بگیرد! یعنی نقد به حاکمیت و رهبری رواست، ولی کسی به اصلاحطلبان تحریمی
نگوید بالای چشم ابرویی هم دارند!
صادق زیباکلام از کسانی است که نامه موسویخوئینیها او
را آشفته کرده و همین باعث شده تا به موسویخوئینیها حمله کند. زیباکلام
در مصاحبهای گفته: «آقای موسویخوئینیها بههیچوجه نمیتواند در جایگاه
رهبری اصلاحات قرار بگیرد و اگر صدبار دیگر نامه بنویسید در این اصل تغییری
ایجاد نمیشود.» زیباکلام با فاجعه و عقبگرد توصیف کردن لیدری
موسویخوئینیها برای اصلاحات، گفته: «لیدری موسویخوئینیها تیر خلاص به
شقیقه جنبش اصلاحات است. بزرگترین خاستگاه اصلاحات، دموکراسیخواهی و
آزادیخواهی است، در حالی که خوئینیها در عمرش هیچگاه هیچ اعتقادی به
چنین مفاهیمی نداشته است. «زیباکلام که خیلی واضح از نامه خوئینیها عصبانی
به نظر میرسید، در پایان تأکید کرده که «آقای خوئینیها با هر انگیزهای
مردم را به مشارکت در انتخابات دعوت کرده باشد، بیتردید به دنبال توسعه
دموکراسیخواهی در ایران نیست، زیرا او بهطورکلی مقولهای به نام آزادی و
دموکراسی را درک نمیکند».
در واقع از نگاه زیباکلام، دعوت خوئینیها به حضور فعال
در انتخابات، گرچه در ظاهر برای حمایت از دموکراسی است، اما در باطن،
انتخابات و دموکراسی بهانه شده تا موسویخوئینیها جریان سازی برای لیدر
شدنش در میان اصلاحطلبان را رقم بزند.
روشن نیست تحلیل زیباکلام چقدر میتواند درست باشد، اما
موسویخوئینیها هم کسی نیست که ناگاه دلسوزِ جمهوریت نظام شود. رد
براندازی در نامه او هم میتواند به تلاش او برای ساخت وجههای دیگر از خود
در داخل نظام تعبیر شود. با این همه، هر کسی و با هر انگیزهای بخواهد
مدیریت متناقض خاتمی بر اصلاحات -یک روز رأی یواشکی دادن و روزی دیگر دعوت
به مشارکت فعال و روزی دیگر عدم ارائه لیست انتخاباتی- را خدشهدار کند یا
در روزهایی که اصلاحطلبان ادای اپوزیسیون را درمیآورند و دم از عدم حضور
در انتخابات میزنند، صحبت از مشارکت فعال کند، با حمله اصلاحطلبان
رادیکال مواجه میشود.
جوان