عیسی که حالا 31 سالگی را آغاز کرده است، زندگی اش همیشه به خوبی این روزها که در پرسپولیس حضور دارد، نبوده؛ احتمالا مثل خیلی از فوتبالیست ها. کودکی اش را در محله «میانرود» که واقع در جنوب دزفول است، سپری کرد و به ادعای اعضای خانواده و بچه محل ها، از همان زمان عضو تیم پرسپولیس محلشان هم بود! آنطور که آن ها گفته اند، در محلات دزفول یک تیم پرسپولیس و یک تیم استقلال بود و عیسی در تیم قرمزها بازی میکرد. او از همان زمان رویای بازی در تیم سرخ پایتخت را در سر میپروراند.
محمود آل کثیر برادرش در این باره به ما میگوید: «نام محله ما میانرود یا ساسا است و از همان زمان عیسی به همراه ما در تیم پرسپولیس همین محله بازی میکرد و بعد از گلزنی هم شادی هایی مثل چیزی که دیروز دیدید را انجام میداد. من و بقیه دوستانش البته در سطح محلات باقی ماندیم اما خدا را شکر او رفت و به آرزویش رسید. ما همیشه با یک توپ پلاستیکی مثل بقیه بچه های ایرانی بازی میکردیم و اصلا امکانات آنچنانی هم نداشتیم.»
چندی پیش عکسی از حضورش در ورزشگاه آزادی منتشر شد در حالیکه او مشغول تماشای بازی پرسپولیس بود؛ خانواده اش میگویند این تصویر متعلق به 8 سال پیش و یکی از بازی های آسیایی پرسپولیس است، در زمانی که مهاجم کنونی سرخ ها پیراهن پیکان را بر تن داشت و فاصله خود را تا پرسپولیس خیلی زیاد میدید. اما درخشش در آلومینیوم هرمزگان و کسب کفش طلای لیگ یک سبب شد تا او به لیگ برتر بیاید و در تیم های نفت تهران، پیکان و صنعت نفت بازی کند و از پرسپولیس پیشنهاد بگیرد و به رویای کودکی اش برسد.
گلی که آل کثیر به ثمر رساند، یک فرصت طلبی بی حد و حصر بود که از روز گذشته توجه بسیاری را به خود دید اما باید اذعان داشت که توجه ویژه، به سوی شادی پس از گل این مهاجم اهل دزفول و آمادگی بدنی فوق العاده او بوده است. آل کثیر که فصل گذشته با 12 گل سومین گلزن برتر فوتبال ایران شد، سیکس پک خود را در حالی به نمایش گذاشت که به نظر میرسد زندگی در فضای غیرشهری، کار سخت و تغذیه روستایی بیشترین تاثیر را در این آمادگی بدنی گذاشته است.
اما با این حال آنچه ماجرای درخشش آل کثیر در پرسپولیس را ویژه تر کرده، انتشار تصاویری از مادر اوست که در حال راز و نیاز دیده میشود؛ تصویری وایرال شده در شبکه های اجتماعی که روز گذشته هم به شکلی شدیدتر تکرار شد. برادر آل کثیر در این باره توضیح میدهد: «مادر است و این احساساتش، نمیدانم چه بگویم. مادر ما همیشه حرص ما را خورده و نگرانمان بوده و برای عیسی هم همینطور است. او نه تنها بازی های لیگ برتر را نگاه میکند بلکه یک آنالیزور حرفه ای هم هست! باور کنید در بازی قبلی پرسپولیس ما اصلا حواسمان به فوتبال نبود و فقط مادرمان را نگاه میکردیم که با ذوق و شوق بازی را دنبال میکرد و خداراشکر که عیسی هم گلزنی کرد.»
او درباره بازی السد هم میگوید: «دیروز یک روز عجیبی بود، اگر همه هواداران پرسپولیس مشغول بگو و بخند و شادی بودند، ما گریه میکردیم، منظورم اشک شوق است. از بچه 4-5 ساله تا مادر 60-70 ساله همگی از شوق اشک میریختیم و یک چیز دیگری بود. کل طایفه ما پرسپولیسی است و الان هم بهترین روزهایمان را سپری میکنیم.»
یکی از دلایل این خوشحالی گل، فشاری است که او پس از دو فرصت سوزی داشت و به این شکل به آن واکنش نشان داده است.
علت شادی گل این چنینی آل کثیر، فشاری بود که او پس از دو فرصت سوزی و ضربه به تیرک دروازه تحمل میکرد.
آل کثیر مثل خیلی از فوتبالیست های ایرانی، از خانواده ای کم برخوردار اما
شلوغ برخاسته و توانسته خود را به سطح اول فوتبال ایران برساند. اما در
خانواده او دوگانگی «درس - فوتبال» کمتر وجود داشت و اعضای خانواده عیسی را
آزاد گذاشتند تا راه خود را انتخاب کند؛ راهی که حالا به حضور در پرسپولیس
رسیده است. مهاجم شماره 72 پرسپولیس با انگیزه بسیار زیادی پیش میرود و
میخواهد تا روز آخر تورنمنت این اشک شوق را به خانواده و لبخند شادی را به
هواداران پرسپولیس هدیه کند. تردیدی نیست که از ته دل آرزو میکند که ای
کاش پدرش آقاعیدان هم میبود و این روزهای استثنایی را میدید...
ستاره شماره 72 پرسپولیس در رختکن رو به دوربین گفت که این گل را به مادرش تقدیم میکند؛ در همان لحظات بود که یزله و اشک شوق فضای خانه پدری عیسی را پر کرده بود.