به گزارش پایگاه 598، به نقل از رکنا: پسر جوان که همراه عروس خانواده عمویش دست به قتل مادربزرگ و پسر عمویش زده بود پس از 5 سال همراه با زن جوان اعدام شد.
23 آبان ماه سال 94 ماجرای قتل زنی 78 ساله به نام شمسی و نوه 29 سالهاش به ماموران کلانتری 123 نیاوران مخابره شد و ماجرای این قتل هولناک را داماد شمسی که در خانه پسرش رقم خورده بود به پلیس گزارش داد.
مرد میانسالی که با پلیس تماس گرفته بود به ماموران گفت: مادرزنم در طبقه دوم ساختمان و پسرم محمد و همسرش شیرین که یکسال است ازدواج کردهاند در طبقه پایین همین ساختمان زندگی میکنند. پسر و عروسم مدتی است با هم اختلاف دارند. پسرم چند روزی بود به خانه مان آمده بود اما صبح زود برای برداشتن لباس تمیز به خانهاش برگشت. او با من تماس گرفت و گفت همسرش که او هم از چند روز قبل قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود به خانه برگشته و در را قفل کرده است.
پسرم میخواست در را با پیچ گوشتی باز کند و وارد خانه شود که به او گفتم چند دقیقهای صبر کند تا خودم را به خانه او برسانم. اما وقتی به خانه آمدم با در باز روبه رو شدم. جنازه خونین پسرم و مادر همسرم در خانه افتاده بود. به دنبال اظهارات این مرد فرضیه جنایت از سوی عروس خانواده قوت گرفت. تلاش برای ردیابی شیرین آغاز شده بود که پلیس دریافت این زن همراه پسر عموی 18 ساله شوهرش به نام هومن ناپدید شده اند.
در حالی که فرضیه دست داشتن هومن در جنایت خانوادگی قوت گرفته بود، شیرین و هومن که به شمال کشور گریخته بودند ردیابی وپس از 14 روز وقتی برای برداشت پول به یک بانک در منطقه دارآباد رفته بودند دستگیر شدند.شیرین در بازجوییها گفت: دو هفته بعد از ازدواج با همسرم متوجه بد رفتاریهای او شدم. من و محمد با هم تفاهم نداشتیم و مدام درگیر بودیم 23 آبان ماه صبح زود به خانهام برگشتم و با پسر عموی شوهرم تماس گرفتم تا او هم برای میانجیگری به خانه مان بیاید. اما حدود ساعت 7 صبح بود که یکباره متوجه شدم شوهرم مقابل در خانه آمده است.
من و هومن در را قفل کرده بودیم ولی شوهرم با پیچ گوشتی در را باز کرد. او به محض اینکه من و پسرعمویش را در خانه دید به رویم چاقو کشید. من هم چاقو را از دستش گرفتم و یک ضربه به چشم او زدم. همان موقع هومن که برای دفاع از من وارد دعوا شده بود ضربههای متعددی را به شوهرم زد. مادر بزرگ شوهرم که سر و صدا را شنیده بود به طبقه پایین آمد و من از ترسم دستمالی را مقابل دهانش گذاشتم و او را با چند ضربه چاقو کشتم. ولی باور کنید ضربهای که به شوهرم زدم کشنده نبود.هومن شوهرم را کشت و به همین خاطر هم دستانش در این درگیری به شدت زخمی شد. متهم 18 ساله اما منکر قتل پسرعمویش شد و گفت: من برای پایان دادن به دعواهای پسرعمویم و همسرش به خانه آنها رفته بودم. اما وقتی محمد و شیرین با هم درگیر شدند من با چاقو یک ضربه به گردن محمد زدم. میخواستم ضربه بعدی را به او بزنم که چاقو از دستم لیز خورد و دستم به شدت آسیب دید.
به همین خاطر سایر ضربهها را شیرین به شوهرش وارد کرد. من در قتل مادربزرگ نیز نقشی نداشتم. ما بعد از کشته شدن محمد و شمسی بلافاصله به بانک رفتیم و پس از برداشت پول به شمال کشور فرار کردیم. به دنبال اعترافهای تکاندهنده این زن و مرد و بازسازی صحنه جرم برای شیرین به اتهام مشارکت در دو قتل و برای هومن به اتهام معاونت در قتل محمد و مشارکت در قتل شمسی کیفرخواست صادر شد. آنها در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور یک مستشار در حالی پای میز محاکمه ایستادند که اولیای دم برای آنها حکم قصاص خواستند.سپس شیرین در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من از همان دوران عقد با شوهرم اختلاف داشتم. شوهرم ماجرای اختلاف هایمان را با پسرعمویش در میان گذاشته بود به همین خاطرآن روز بعد از یک هفته به خانه برگشتم تا وسایل ضروریام را بردارم.
همان موقع با هومن تماس گرفتم تا به خانه مان بیاید. میخواستم بدانم شوهرم چه حرفهایی درباره اختلافهای ما با هم به خانوادهاش گفته است. دقایقی از آمدن هومن نگذشته بود که شوهرم مقابل درآمد و متوجه قفل بودن در شد. او در را با پیچ گوشتی باز کرد و ما با هم درگیر شدیم. همان موقع مادر بزرگ شوهرم که سر و صدا را شنیده بود هم سر ر سید.هومن و شوهرم با هم گلاویز بودند که من با چاقویک ضربه به کتف و گردن شوهرم زدم. چون او مرد چشم چرانی بود یک ضربه هم به چشم او زدم.وی ادامه داد: مادربزرگ شوهرم با دیدن این ماجرا فریاد میکشید که یک ضربه هم با چاقو به او زدم. من از خانه خارج شدم تا ماشین را روشن کنم. اما هومن چند دقیقه بعد ازمن از خانه خارج شد. گمان میکنم در این مدت هومن ضربههای بعدی را به شوهرم و مادربزرگ او زده باشد.سپس در ادامه جلسه هومن روبه روی قضات دادگاه ایستاد و گفت: شیرین دروغ میگوید. بعد از قتل،ما با هم از خانه خارج شدیم و من خودم پشت فرمان ماشین نشستم.
شب قبل از این ماجرا من و محمد تا ساعت 3 نیمه شب در قم بودیم. محمد با من که دانشجوی رشته مهندسی برق بودم درد دل میکرد و از اختلافهایش میگفت. صبح ساعت نزدیک 7 صبح بود که به خانه شیرین رفتم اما 10 دقیقه بعد پسر عمویم سر رسید. یکباره شیرین گفت باید شوهرش را بکشم. من مخالفت کردم اما او با چاقو به شوهرش حمله کرد و به تنهایی 10 ضربه به محمد زد.من فقط یک ضربه به گردن پسرعمویم زدم. مادربزرگ محمد را هم شیرین کشت.
در پایان جلسه هیئت قضائی وارد شور شد و هومن را به جرم کشتن پسرعمویش و مشارکت در قتل مادر بزرگ وی به دوبار قصاص و شیرین را به جرم مشارکت در قتل مادر بزرگ همسرش به یکبار قصاص محکوم کرد.روز 4 اردیبهشت 97 حکم قصاص هومن و شیرین در شعبه 27 دیوان عالی کشور تایید شد و زن و پسر جوان در یک قدمی چوبه دار قرار گرفتند. با گذشت 5 سال از این جنایت خانوادگی در منطقه جماران، حکم اعدام شیرین و هومن اواخر هفته گذشته به اجرا در آمد و با اعدام 2 محکوم اعدامی پرونده خونین جماران مختومه شد.