سال 91 از سوی حضرت امام خامنه ای به سال ” تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ایرانی” نامگذاری شده است که برای تحقق این امر باید موانع سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و غیره ای که در اقتصاد کشور تاثیر دارند شناسایی و رفع گردد تا کشور آمادگی لازم را برای تحقق مطالبات مقام معظم رهبری را پیدا کند.

به گزارش سرویس سیاسی بی باک، بی شک یکی از موانع اصلی بر سر راه رشد و پیشرفت کشور، التهاب آفرینی و حاشیه سازی هایی می باشد که ثمره آن تنها عائد دشمنان نظام و انقلاب می گردد و دود آن بر چشم مردم و دلسوزان نظام خواهد رفت.

بی باک قصد دارد تا با بررسی حاشیه های سالهای اخیر  و آثار مخرب آن بر اقتصاد و پیشرفت کشور ، به مسئولین مربوطه در این زمینه هشدار دهد که خدایی نکرده بار دیگر موجبات شادی دشمنان مردم و نظام را فراهم نکنند.

در همین راستا سعی مان بر آن است تا طی سلسله گزارشات و تحلیلاتی به بررسی نقش افرادی چون هاشمی رفسنجانی، اسفندیار رحیم مشایی، سعید مرتضوی، محمدباقر قالیباف، احمد توکلی، علی مطهری و برخی دیگر از چهره های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی داخلی، در مانع تراشی برای روند رشد و پیشرفت کشور در سالهای اخیر و در زمینه های مختلف بپردازیم.

از آنجا که دولتمردان دهم حتی صنف منحرف شان را در این زمینه صبورتر از برخی اشخاص و مدعیان دیگر در زمینه نقد می دانیم، ابتدا از مرد اول حاشیه ساز دولت آغاز می نماییم تا قرعه به نام چه کسی افتد.

اسفندیار رحیم مشایی؛ مرد اول حاشیه های دولت

کافی است که دکتر احمدی نژاد کوچکترین اقدامی مخالف میل برخی از زیاده خواهان انجام دهد تا آنها بلافاصله هیاهو براه اندازند و آن اقدام را غیرکارشناسی و یا مضر به حال عمومی و نظام معرفی کنند و همچنین کافی است که ملت یا نخبگان بیش از حد نسبت به یک شخص در بدنه دولت حساس شوند تا آقای احمدی نژاد هیچ شخص لایقی در مملکت قحط الرجال(!) پیدا نکند که جایگزین آن فرد کند.

ماجرا از زمانی آغاز شد که آقای احمدی نژاد بدون اجازه سرکردگان برخی باندها، بساط برخی آقازاده ها و منسوبان به خاندان قدرت و ثروت را بهم ریخت. قطعا دست در لانه زنبور کردن ریسک بزرگی است و این موضوع برای احمدی نژاد تبعات سنگینی به همراه داشت و انصافا رئیس جمهور در این زمینه نسبتا مقاومت و پایداری مطلوبی نمود و از وحدت با زیاده خواهان و قدرت طلبان اجتناب نمود اگرچه برخی اشتباهات واضح وی در برخی مقاطع به هیچ وجه قابل توجیه نمی باشد و آسیب های زیادی را به آرامش مردم و کشور وارد کرد.

ماجرا به اینجا ختم نشد بلکه عروسکهای دست ساز باندهای قدرت و ثروت با برنامه ریزی های پیچیده و خاصی در دولت ظاهر شدند و خوش رقصی برای غرب و مافیای داخل و خارج و گروهک های فتنه و منحرف آغاز شد.

 حضور رحيم مشايي در مراسم رقصي در تركيه

در دیماه سال 85 بود که انتشار فیلمی از حضور اسفندیار رحیم مشایی در یک مراسم رقص ترکی برای وی دردسر ساز شد. ابتدا برخی آن عکس و فیلمها را مونتاژ دانستند اما نهایتا کشف شد که اصل ماجرا حقیقت داشته است و برخلاف عرف دیپلماتیک جمهوری اسلامی آقای مشایی این مراسم را ترک نکرده است.

اين فیلم مربوط به حضور رحيم مشايي در اجلاس گردشگران كشورهاي اسلامي است كه در آذر ‌ماه سال 84 در تركيه برگزار شد. در اين جلسه اسفنديار مشايي به عنوان معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان گردشگري در رديف جلو و روبروي محل رقص نشسته است.


در همین بگو مگوها بود که كميسيون فرهنگي مجلس مشغول تهيه گزارشي از تخلفات و سوء مديريتهاي سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري شد.

 عضو كميسيون فرهنگي مجلس در آن زمان گفت: در اين گزارش به مباحث مختلفي از تخلفات در سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري، سوء مديريتها و مسائل مختلفي از جمله فيلم حضور رئيس اين سازمان در مراسم رقصي در تركيه اشاره شده است.

 وي در ادامه گفت: در اين جلسه‌ كه به نام اجلاس گردشگري كشورهاي اسلامي در كشور تركيه تشكيل شده و رحيم مشايي نيز تا پايان مراسم رقص و آواز حضور داشته است، هيچ شخصيت ديگري در حد معاون رئيس جمهوري و وزير از كشورهاي ديگر حضور نداشته است و وي مي‌توانسته جلسه اي را كه رسميتي نداشته است ترك كند.

عضو كميسيون فرهنگي مجلس ادامه داد: ممكن است رحيم مشايي بگويد، مطلع نبوده است كه چنين مراسمي برپا مي‌شود اما بعد از دقايقي از حضورش در مجلس كه متوجه فضاي حاكم بر آنجا شده است، مي توانسته جلسه را ترك كند.

وی اظهار داشت: وي به عنوان شخصيت رسمي در اين اجلاس شركت كرده و در جايي از اين فيلم نشان داده مي‌شود كه روباني توسط وي پاره مي‌شود. پس مشخص است كه به عنوان مقام رسمي از سوي آنها دعوت شده است. وي درباره دستگيري دو نفر از خبرنگاراني كه اين فيلم را منتشر كرده‌اند، گفت: اين دو نفر آزاد شده‌اند.اما منطقي نيست بعد از شكايت از فردي، به سرعت آن فرد دستگير شود، شكايت هم روالي دارد و معمولا ابتدا فرد را احضار مي‌كنند و در صورت عدم عكس‌العمل آنها را دستگير مي‌كنند.

29 تیر 87 آغاز جنجال آفرینی اصلی اسفندیار رحیم مشایی

در حالي كه بخش زيادي از محبوبيت دكتر احمدي‌نژاد در جهان عرب و اسلام، به دليل حملات وي به اسرائيل، زير سوال بردن هولوكاست و طرح از ميان بردن اسرائيل است، اسفندیار رحیم مشایی معاون رئيس‌جمهور و رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري در همايش نوآوري و شكوفايي در صنعت گردشگري كه در محل مركز همايش‌هاي صداوسيما و در روز بیست و نهم تیرماه 87 برگزار شد، طی اظهاراتی عجیب گفت: ايران امروز با مردم آمريكا و اسرائيل دوست است. هيچ ملتي در دنيا دشمن ما نيست؛ اين افتخار است. البته ما دشمن داريم و ناجوانمردانه‌ترين دشمني‌ها در دنيا به ملت ايران صورت مي‌گيرد. ما مردم آمريكا را از برترين ملت‌هاي دنيا مي دانيم.


مشایی: همین که گفتم / من از هیچ‌ کسی نمی‌ترسم

این سخنان جنجالی و بدون پشتوانه منطقی و علمی مشایی با واکنش مردم و نخبگان دینی،‏ فرهنگی و سیاسی کشور روبرو شد اما آقای مشایی همچنان بر سخنان غلط خود اصرار دارد.

 اسفندیار رحیم مشایی معاون رییس‌جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در مردادماه سال 87 و به‌ مناسبت روز خبرنگار با 75 دقیقه تأخیر در کاخ گلستان حضور یافت و به پرسش‌های خبرنگاران پاسخ داد و برای چندمین بار بر اظهارات غلط خود درباره مردم غاصب اسرائیل اصرار کرد.

به گزارش بی باک، اسفندیار رحیم‌مشایی در این جلسه گفت: « به‌ نظر من، مردم ایران با مردم آمریکا و اسراییل فرقی ندارند. من از هیچ‌ کسی نمی‌ترسم، چون اگر می‌ترسیدم، از این حرف‌ها نمی‌زدم».

رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری درباره نقل قولی که از او مبنی بر دوستی مردم ایران و اسراییل و برتر دانستن ملت آمریکا مطرح شده بود، گفت: « این جمله را به افتخار اعلام می‌کنم که مردم ایران به هیچ وجه دشمن‌پذیر نیستند و در میان مردم دنیا، دشمنی ندارند. مردم ما با همه مردم دنیا دوست هستند، حتی با مردم اسراییل».

رحیم‌مشایی بیان کرد: «رییس‌جمهور هم بارها تأکید کرده است که رژیم اسراییل اصلا فلسفه وجودی ندارد و ما با این رژیم جنگی نداریم، بلکه برای آزادی مردم مسلمان یهودی و مسیحی که تحت سیطره این رژیم زندگی می‌کنند، می‌جنگیم. بنابراین برای هزارمین‌بار اعلام می‌کنم که ما با مردم دنیا دوست هستیم، حتی با مردم آمریکا و اسراییل».

حضرت امام خامنه ای در نماز جمعه تهران: این حرف غلطی است

این اصرار مشایی بر اظهارات غلط خود باعث شد که بزرگان و نخبگان زیادی علیه وی موضع بگیرند اما در این میان عده ای نیز فارغ از محتوای سخنان مشایی صرفا فضا را برای ملتهب کردن کشور و تخریب دولت خدمتگزار آماده دیدند از همین رو هر روز به نوعی سعی در التهاب آفرینی جدیدی می کردند تا اینکه حضرت امام خامنه‌ای در واکنش به سخنان غلط مشایی درباره مردم اسرائیل و همچنین جنجال آفرینی برخی معاندان و مخالفان دولت،  در خطبه دوم نماز جمعه ۲۹ شهريور ۱۳۸۷ تهران و در جمع نمازگزاران روزه دار تهراني اظهار داشتند: دو سه مساله كوچك و كم اهميتي كه وجود دارد و از اينها سعي مي‌شود براي التهاب استفاده شود را عرض مي‌كنم براي اينكه درب گفتگوها بسته شود. يك نفر پيدا مي‌شود درباره مردمي كه در اسرائيل زندگي مي‌كنند يك اظهار نظر مي‌كند، البته اين اظهار نظر، اظهار نظر غلطي است. اينكه گفته شود ما با مردم اسرائيل هم مثل مردم ديگر دنيا دوستيم اين حرف درستي نيست، حرف غيرمنطقي است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی همچنین بيان داشتند: مردم اسرائيل مگر چه كساني هستند؟ همان كساني هستند كه غصب خانه، غصب سرزمين، غصب مرزعه و غصب تجارت به وسيله همين‌ها دارد، انجام مي‌گيرد. سياهي لشكر عناصر صهيونيست همين‌ها هستند. نمي‌شود ملت مسلمان نسبت به افرادي كه اينجوري عامل دست دشمنان اساسي دنياي اسلام هستند، بي تفاوت باشد، نه. ما با يهودي ها هيچ مشكلي نداريم، با مسيحي ها هيچ مشكلي نداريم، با اصحاب اديان در دنيا هيچ مشكلي نداريم، اما با غاصبان سرزمين فلسطين چرا، مشكل داريم. غاصب هم فقط رژيم صهونيستي نيست. اين موضع نظام است اين موضع انقلاب و موضع مردم است.

حضرت امام خامنه‌اي خاطر نشان كردند: حالا كسي حرفي مي‌زند اشتباه ، عكس العملي‌هايي هم در مقابل آن نشان داده مي‌شود. خوب مساله را بايد تمام كرد. اينكه يك روز يك نفر از اين طرف بگويد، يكي از آن طرف بگويد، يكي اينجور استدلال كند، يكي از آن طرف حرف بزند، اين درست نيست، اين التهاب آفريني است؛ حرفي بود گفته شد و اشتباه بود و تمام. موضع جمهوري اسلامي و موضع دولت جمهوري اسلامي هم اين نيست.

حضرت امام خامنه ای در ادامه تاكيد كردند: اين با كشورهاي ديگر فرق مي‌كند كه مردمش روي سرزمين غصبي ننشستند. شهرك هاي يهودي نشين امروز به وسيله همين مردمي كه گفته مي‌شود مردم اسرائيل، به وسيله همين‌ها پر شده. همين ها هستند كه دولت جعلي صهيونيست اينها را مسلح كرده است بر عليه مردم مسلمان فلسطيني كه فلسطيني ها جرات نكنند نزديك اين شهركها بشوند، همين هستند ديگر. خوب اين حرف خطايي بود، حرف درستي نبود. اين را نبايد وسيله التهاب قرار داد. من خواهش مي‌كنم از همه، اينجور مسائل كوچك و مسائل جزئي را، حرفي بر زبان كسي جاري مي‌شود، مطلبي گفته مي‌شود، اين را وسيله‌اي قرار ندهند براي اينكه مدتي جريان سازي و مساله آفريني بشود در سر تا سر كشور، يك عده موافق يك عده مخالف سر قضيه اي پوچ، خوب موضع نظام مشخص است، تمام شد.


نامه اسفندیار رحیم مشایی به ولی امر مسلمین

در پي سخنان مقام معظم رهبری، حضرت امام خامنه ای در نماز جمعه تهران، اسفنديار رحيم‌مشايي طی نامه ای به حضرت امام خامنه ای ضمن اعلام تبعيت كامل خود از ديدگاه معظم له ، موضع خود را درباره سرزمين هاي اشغالي در چارچوب سياستهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي كه از سوي ولي امر مسلمين تعيين و تبيين مي‌گردد، دانست.

متن كامل اين نامه بدين شرح است:

محضر رهبر بزرگوار انقلاب اسلامي حضرت آيت الله العظمي خامنه اي دام عزه العالي
سلام عليكم

با احترام به استحضار مي رساند نظر به بيانات روشنگر حضرتعالي در خطبه هاي امروز نماز جمعه تهران كه مانند هميشه فصل الخطاب بوده و خواهد بود، اينجانب ضمن اعلام تبعيت كامل خود از ديدگاه آن حضرت در موضوع مردم سرزمين هاي اشغالي تاكيد مي نمايد كه به عنوان سربازي كوچك در دولت خدمتگزار تمامي مساعي خود را در چارچوب سياستهاي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران كه از سوي حضرت ولي امر مسلمين تعيين و تبيين مي گردد، به كار خواهم بست، بديهي است كه موضع اينجانب در موضوع مبارزات ملت مظلوم فلسطين و رژيم غاصب و جنايتكار اشغالگر چنانكه در سخنراني‌ها و مصاحبه هاي فراوان از ابتداي پيروزي انقلاب اسلامي آشكارا بيان كرده ام، ادامه مبارزات حق‌طلبانه مردم فلسطين و بازپس گيري سرزمين هاي اشغالي است.

اينجانب به نابودي صهيونيسم جهاني يقين دارم و آن را در دسترس مي دانم و پيروزي نهايي حق‌طلبان را نزديك دانسته و براي آنان و ملت شريف و مومن و انقلابي ايران در سايه سلامت و بقاي عزتمند حضرت مستطاب عالي در ظل توجهات حضرت ولي عصر(عج) بهترين و خالصانه ترين ادعيه را به درگاه خداوند متعال عرضه مي نمايم.

ارادتمند رحيم مشايي معاون رئيس جمهور و رئيس سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري.

ماجرای اسفندیار رحیم مشایی و هدیه تهرانی
 
در دیماه سال 88 بود که رسانه ها اعلام کردند؛ اسفندیار رحیم مشایی با هدیه تهرانی دیدار کرد.

مشایی که  به دنبال انتصابش به عنوان رئیس کمیسیون فرهنگی دولت، به فرد اول تصمیم گیر برای مسائل فرهنگی کشور تبدیل شده بود،  با حضور جنجالی خود در خانه هنرمندان از نمایشگاه عکس هدیه تهرانی بازیگر مشهور سینما دیدن کرد و شام را مهمان وی بود.

بیش از اصل این دیدار انتشار تصویر صمیمانه مشایی و هدیه تهرانی و ماجرای وام مشایی به این هنرپیشه سینما جنجال به پا کرد.




معاون اولی مشایی و آغاز پروژه فتنه در فتنه

بعد از نامه اسفندیار رحیم مشایی به حضرت امام خامنه ای امید می رفت که وی عملا مطیع محض دستورات ولی امر مسلمین باشد و دیگران نیز از جنجال سازی های سیاسی و مضر به حال مردم  اجتناب نمایند اما متاسفانه آقای احمدی نژاد در اقدامی اشتباه به توصیه های دلسوزان نظام گوش نداد و اقای مشایی را به سمت معاون اولی خود منسوب کرد تا اینکه بار دیگر عده ای سیاست زده جنجال آفرینی در کشور را سرلوحه کار خود قرار دهند و فضا را برای التهاب آفرینی آماده ببیننند و در آن ایام حساس بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 ، عده ای ایجاد فتنه جدیدی ـ که همان اختلاف افکنی  بین نیروهای ارزشی بود ـ را در دستور کار خود قرار دهند.

رئیس‌جمهور در اولین سفر اعضاء هیئت دولت پس از انتخابات ریاست جمهوری در مشهد مقدس و درست در ایامی که کشور درگیر اغتشاشات خیابانی فتنه گران بود و حدود یک ماه قبل از زمان بررسی وزرای پیشنهادی دولت در مجلس، 3 معاون جدید خود را معرفی کرد.

انتصاب مشایی به معاون اولی رئیس جمهور زنگ خطر فتنه ای جدید را به صدا در آورد و در شرایطی که کشور برای خواباندن فتنه معاندان نظام در تکاپو بود و سعی  دلسوزان نظام بر این بود تا با رهنمودهای خود فریب خوردگان را از اغتشاشگران جدا نمایند و یکپارچگی و وحدت مردم و نخبگان در کشور حفظ گردد، برخی تمام هم و غم خویش را بر آن داشتند تا در آن شرایط نه تنها وحدت عمومی را بر هم زنند بلکه زمینه اختلاف و تفرقه در بین نیروهای انقلابی و ارزشی را نیز رقم زنند که در این میان اشتباه آقای احمدی نژاد در انتصاب مشایی به معاون اولی بهترین بهانه در دست این افراد بود.


واکنش به انتصاب اسفندیار رحیم مشایی بعنوان معاون اول

رئیس فراکسیون روحانیون مجلس شورای اسلامی با انتقاد شدید از معرفی رحیم مشایی به عنوان معاون اول رئیس جمهور ، از احمدی نژاد خواست تا اصلاح و بازنگری جدی در این خصوص انجام دهد.

حجت الاسلام محمد تقی رهبر انتخاب اسفندیار رحیم مشایی از سوی رئیس جمهور به عنوان معاون اول را بر خلاف انتظار دلسوزان نظام دانست وافزود: مراجع عظام ، علما وبسیاری از علاقه مندان احمدی نژاد این مسئله را برنخواهند تابید.

وی با تاکید بر اینکه در این انتخابات سرمایه گذاری عظیمی شده است ، عنوان کرد: رئیس جمهور با انتخاب نامناسب رحیم مشایی به عنوان معاون اول ، موقعیت دولت دهم را تضعیف کرد.

نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه مشایی از جایگاه مطلوبی برخوردار نیست ، متذکر شد: بودن مشایی در سمت معاون اولی برای دولت دهم چالش برانگیز خواهد بود.

وی مشاورین احمدی نژاد را ناکارآمد توصیف کرد ویادآور شد: این موضوع به جایگاه دولت دهم لطمه خواهد زد.


نامه رهبر معظم انقلاب به رئیس جمهور پیرامون عزل مشایی

 موج اعتراضات به این انتصاب گسترده تر شد تا اینکه حضرت امام خامنه ای ضروری دیدند که برای نجات کشور از جنجال ها و اختلافات داخلی طی نامه ای به آقای احمدی نژاد، دستور عزل مشایی را صادر کرد.

متن كامل اين نامه بدين شرح است:

بسمه تعالی
جناب آقای دكتر احمدی نژاد، رياست محترم جمهوری اسلامی ايران
با سلام و تحيت

انتصاب جناب آقای اسفنديار رحيم مشايی به معاونت رئيس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی ميان علاقمندان به شما است.

لازم است انتصاب مزبور ملغی و كان لم يكن اعلام گردد.
سيدعلی خامنه‌ای
27 /4/ 88

مشایی بعد از چند روز استعفا داد

 اسفندیار رحیم مشایی به دنبال انتشار نامه رهبر معظم انقلاب، در نامه ای به دکتر احمدی نژاد کناره گیری خود را از این مسئولیت اعلام کرد.

 متن نامه به شرح زیر است:

برادر ارجمند جناب آقای دکتر احمدی نژاد

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

با سلام و دعای توفیق

در پی صدور نامه مقام عظمای ولایت که امشب از صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد کناره گیری خود از مسوولیت معاون اول رییس جمهوری را به استحضار می رساند.

پیشتر نیز که ملاحظه فشارها به آنجناب – که بویژه با توجه به مسوولیت های سنگین اداره کشور – بر حقیر بسیار دشوار بود، درخواست واگذاری این مسوولیت را از حضرتعالی داشتم. در هر حال با قلبی مالامال از عشق به ایران عزیز و نظام – جمهوری اسلامی، ضمن آرزوی پیروزی های بیشتر و بزرگتر برای ملت شریف ایران، خود را همواره سرباز دولت مردمی ، عدالت جو و مهرورز جنابعالی و نظام  ولایی دانسته و در مسیر اسلام و انقلاب از هیچ تلاش و خدمتی دریغ نخواهم کرد.

با احترام فراوان

اسفندیار رحیم مشایی

نامه های آن ایام دکتر احمدی نژاد

برخی معتقدند که عده ای در رسانه ای کردن این نامه محرمانه مقام معظم رهبری مقاصد سیاسی خاصی را دنبال می کردند اما به هر حال تاخیر آقای احمدی نژاد در اجرای این دستور صریح حضرت امام خامنه ای اولین زمینه سرخوردگی نیروهای انقلاب و حامیان آقای احمدی نژاد را رقم زد.

اگرچه پس از رسانه ای شدن نامه حضرت امام خامنه ای به رئیس جمهور درباره عزل مشایی، دکتر احمدی نژاد طی نامه اي به محضر مبارك رهبر معظم انقلاب از اجراي دستور ايشان مبني بر كناره گيري رحيم مشايي خبر داد اما این امتثال امر توسط آقای احمدی نژاد با اشکالاتی غیرقابل اغماض همراه بود که در ادامه به  آن اشاره می شود.


متن نامه به شرح زير است:

ايام عزت مستدام
محمود احمدي نژاد
 

در همین حال دکتر احمدی نژاد در نامه ای به آقای مشایی ضمن اظهار علاقه و تقدیر از بزرگواری وی خطاب به وی این گونه نوشت:

 با تقدیر فراوان از بزرگواری و پذیرش مسئولیت معاونت اولی که علی رغم میل شخصی جنابعالی و با اصرار اینجانب انجام شد مجددا تاکید می نمایم که شما را انسانی خود ساخته، مومن و دلباخته حضرت ولی عصر(عج) و با تعهدی عمیق و آگاهانه به خط نورانی ولایت و مبانی جدی اسلامی و خدمتگزاری توانمند و صدیق به ملت الهی و عزیز ایران می شناسم.

طی یک هفته اخیر نیز امیدوار بودم که با رفع برخی تبلیغات منفی فشارها و جوسازیهای بعضی رسانه ها و جریانهای سیاسی، دولت بتواند از خدمات شما در جایگاه معاون اولی برخوردار بماند.

با پذیرش کناره گیری شما از مسئولیت مذکور مطمئن هستم همواره در خدمت ملت و انقلاب اسلامی خواهید بود .

از خدای متعالی برای حضرتعالی موفقیت و عزت روز افزون مسئلت دارم. 


نکاتی قابل توجه و اساسی پیرامون ماجرای عزل مشایی

در باره عزل مشایی و نیز نامه مقام معظم رهبری حضرت امام خامنه ای در خصوص برکناری مشایی نکات برخی نخبگان و رسانه ها قابل توجه است:

1- یکی از ویژگی های احمدی نژاد ، توصیه ناپذیری وی در تصمیمات حوزه اختیارات ریاست جمهوری از جمله در انتصابات است و این ، فی نفسه ، رویکرد خوبی است ، اما ماجرای انتصاب مشایی به سمت معاونت اولی ریاست جمهوری ، برغم مخالفت های همگانی در همه سطوح از مراجع تقلید گرفته تا سیاستمداران و حتی اطرافیان رئیس جمهور و نیز نخبگان و عامه مردم ،این نگرانی را تشدید می کند که خدایی نکرده مرزهای بین قاطعیت در تصمیم گیری (که امری پسندیده است) و تک روی و مشورت گریزی (که مخرب و مذموم است) از بین رفته باشد  و این امر ، نه فقط در انتصابات که در تصمیم سازی های کلان مملکتی می تواند برای کشور ، بسیار هزینه زا باشد.

2- از چند روز قبل استعفای مشایی ، برخی چهره ها از ابلاغ کتبی دستور مقام معظم رهبری به احمدی نژاد مبنی بر کنار گذاشتن مشایی خبر دادند و این موضوع در سایت دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری نیز منتشر شد .

انتظار می رفت ، بلافاصله بعد از این موضوع ، احمدی نژاد که همواره بر ولایتمداری و تبعیت از رهبری تاکید دارد ، رسماً و صراحتاً و البته فوراً ، برکناری مشایی را اعلام کند ولی در کمال شگفتی ، از ادامه فعالیت مشایی در سمت معاونت اولی خبر داد به گونه ای که بسیاری گمان بردند که خبر مربوط به نظر رهبری در این خصوص ، نادرست بوده است و الا مگر می شود رهبر انقلاب دستوری دهند و احمدی نژاد عکس آن را طرح کند!

ولی اتفاقی که رخ داده ، این است که مقام معظم رهبری در تاریخ 27 تیر ، دستور لغو حکم مشایی را صادر کرده اند و احمدی نژاد در 30 تیر ، در جمع خبرنگاران ، از ادامه فعالیت مشایی در سمت معاونت اولی خبر داده است!!
یکی از توجیهاتی که می توان برای این موضوع مطرح کرد این است که نامه به دست احمدی نژاد نرسیده بود و او از نظر رهبری بی اطلاع بوده است! که البته ، این توجیه نیز نمی تواند قابل قبول باشد چه آن که مگر می شود نامه  شخص اول کشور به شخص اول دولت ، پس از 3 روز نرسیده باشد و مگر می شود ، همه و حتی رسانه ها از آن آگاه شوند ولی مخاطب نامه ، آخرین نفری باشد که از آن خبر دار می شود؟!!

جالب اینجاست که بعد از یک هفته از نگارش نامه مقام معظم رهبری به احمدی نژاد که متن آن در رسانه ها منتشر شد ، نه احمدی نژاد و نه مشایی ، اولین واکنش را نشان ندادند بلکه ، این ثمره هاشمی بود که به نقل از مشایی گفت: آقای رحیم مشایی دقایقی پس از «انتشار نامه مقام معظم رهبری» در «گفتگو با اینجانب» اظهار داشت که با حکم رهبری ، خود را معاون اول نمی داند (این نقل قول هم یک هفته پس از دستور رهبری و آن هم بعد از انتشار عمومی نامه طرح شد!) این در حالی است که در متن نامه صراحتاً آمده است: "لازم است انتصاب مزبور ملغی و كان لم يكن «اعلام» گردد."

البته در اینجا شاید بتوان توجیه کرد که آقای احمدی نژاد همانطور که بعضا گفته شد، سعی داشتند تا در اینباره حضورا با رهبر معظم انقلاب موضوع را بررسی کنند و تصمیم بگیرند که این موضوع نیز دارای اشکالاتی می باشد.

3- اما درباره نامه رهبر معظم انقلاب نکاتی چند قابل توجه است:

3-1) اگر در این انتصاب تا بدین حد کج سلیقگی و مقاومت در برابر "همه" وجود نداشت ، نیازی به ورود رهبری و هرینه کرد از ایشان پیش نمی آمد.

3-2) نامه حضرت امام خامنه ای نه تنها متضمن لغو حکم معاونت اولی مشایی است ، بلکه به نوعی بر ممنوعیت انتصاب وی به معاونت های دیگر ریاست جمهوری نیز دلالت دارد کما این که در متن نامه انتصاب مشايی به «معاونت رئيس جمهور» بر خلاف مصلحت عنوان شده و نه فقط معاونت اولی وی.

بنابراین ،مشایی حتی در پست قبلی اش نیز قادر به کار نخواهد بود و ناگزیر از تنزل رتبه است هر چند که با دستور رهبری ، تصمیم احمدی نژاد مبنی بر صدور حکم جدید برای مشایی با حساسیت های بیشتری مواجه خواهد بود که متاسفانه سمت های بعدی آقای مشایی در این باره شائبه های زیادی را ایجاد کرد و همانطور که رهبر معظم انقلاب تصریح کردند  بر خلاف مصلحت رئیس جمهور و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی ميان علاقمندان به رئیس جمهور شد.

3-3) نکته بسیار مهم و جالب توجه در نامه رهبر معظم انقلاب ، دلیل لغو حکم است : «انتصاب جناب آقای اسفنديار رحيم مشايی به معاونت رئيس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی(احمدی نژاد) و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی ميان علاقمندان به شما است.»

بی شک این حاشیه سازیها و التهاب آفرینی ها نقش زیادی در عدم تکرار موفقیت های دولت نهم آقای احمدی نژاد در دولت فعلی داشت که امیدواریم درس عبرتی برای دولتمردان در ادامه راه باقی مانده باشد.

این گزارش ادامه دارد ....