در روایتهای تاریخی آمده است که اگر میخواستید رضاخان خوشحال شود، درجه بدهد، مقام بدهد، یا پیشنهادی را تصویب کند، قبل از شروع، نام چند ملک را با مشخصات و قیمت آن مطرح میکردید و مطمئن بودید که کارتان انجام میشود.همزمان با هفتاد و نهمین سالروز فرار «رضا میرپنج» از کشور، برخی در شبکههای اجتماعی به دنبال تهدید جمهوری اسلامی و سفیدنمایی دوران منحوس پهلوی هستند. این مساله باعث شد که کاربران فعال فضای مجازی با #ایرانخوار به بازخوانی دوران پهلوی بپردازند. یکی از کاربران در این مورد نوشت: «شاید ندونید اما پدر زمینخواری ایران رضاخان بود. او پیش از سلطنت در خانه اجارهای زندگی میکرد اما قبل از فرار ذیلانهاش، بیش از 44 هزار سند به نام خود زد؛ در واقع همه را بهزور تصاحب کرده بود.»
«آسید» با انتشار مطلبی از رضاپالانی گفت: «درآمد رضاخان از یک ونیم میلیون هکتار اراضی کشاورزی و جنگلی، مراتع، باغات و شکارگاهها در سراسر ایران به سالانه 700 میلیون تومان میرسید. این درآمد رضاپالانیست که پیش از قدرتگرفتن با کمک انگلیسها، آهی در بساط نداشت.»
«علی بازگشا» با اشاره به لقب جانور برای رضاشاه، نوشت: «عجیب نیست که به رضاشاه لقب جانور زمینخوار داده بودند. سال1311 سفارت انگلستان در گزارشی نوشته بود رضاشاه حرص غریبی به زمین دارد، طوری که همه خانوادهها را روانه زندان میکرد، مگر اینکه با فروش املاکشان به وی موافقت کنند.»
کاربری دیگری هم در کنایه به برخی اکانتهای جنجالی توییتر افزود: «یه حسی میگه "رضا شَته" زمیناشون رو خورده بوده. اشرف پهلوی: زمان پدرم مردمی که در تهران پرسه میزدند، خوش نمیگذراندند، بلکه بیشتر متحمل بود آنها را در قهوهخانهها یا شیرهکشها پیدا کرد که در آنجا میکوشیدند برای مدتی شرایط نکبتبار زندگیشان را بدست فراموشی بسپارند.»
«سلمان امیری» در این باره نوشت: «رضاپهلوی طی 16 سال سلطنت، توانست 44 هزار سند به نام خودش بزند؛ به نقل از مورخان، تقریباً تمامی مازندران و اراضی مرغوبش و بخشهای بزرگی از گرگان و گیلان متعلق به وی بوده است.»
«یرواند آبراهامیان» در کتاب ایران بین دو انقلاب درباره ثروت رضاپالانی هنگام فرار از کشور مینویسد: «رضاشاه در زمان کنارهگیری از سلطنت، سرمایهای در حدود 3،000،000 پوند و بیش از 3،000،000 اکر (هر اکر معادل 4047 متر مربع) زمین به ارث گذاشتو این زمینها که در استان حاصلخیز مازندران واقع شده بود از طریق مصادره مستقیم، فروشهای اجباری و طرح ادعاهای مشکوک مبنی بر تعلق زمینها به املاک سلطنتی که در سدهگذشته مرسوم نبود، به دست آمده بود.»
«ماه بانو» با اشاره به میل سیریناپذیری رضاپالانی به غصب مستغلات گفت: «زنندهترین نقیصه اخلاقی رضاشاه میل سیریناپذیر او به تملک زمین بود؛ اگر در زمینی به چاه آب میرسیدند، شاه فوراً فرمان ثبت ملک به نام خودش را صادر میکرد؛ ببه این ترتیب رضاشاه مالک بیش از 2167 روستا و... بود.»
«رضا تقیپور» در این باره نوشت: «رضاشاه در شهرستان گرگان 125 پارچه روستا را تنها به قیمت 75 هزار تومان تصاحب کرد؛ تنها سه پارچه از آن آبادیها، 225 هزارتومان ارزش داشت.»
رضاشاه با تصاحب اراضی مرغوب به دنبال دستیابی به خواسته دیرینهخود یعنی رسیدن به موقعیتی به مراتب فراتر از زمینداران و خوانین محلی و منطقهای بود. خواستهای که ریشههای آن را در تنگدستی دوران جوانی او و پیشینه خانوادگیش میتوان یافت. به همین دلیل، رضاخان تمام تلاش خود را کرد تا با غصب اراضی مرغوب کشاورزی به بزرگترین زمیندار ایران تبدیل شد.
اما خیانتهای رضاپالانی فقط در مصادره اراضی مرغوب مردم خلاصه نمیشود؛ بخشی از این خیانتها در دوره اول پهلوی به شرح زیر است؛
- جدایی رشته کوههای آرارات و بخشیدن آن به ترکیه
- کشتار و تبعید بیش از ۲۴ هزار نفر از مردم ایران
- جدایی دهکده توریستی فیروزه در خراسان شمالی و اعطای آن به روسیه که امروز جزو قلمرو ترکمنستان محسوب میشود.
- امضای قرارداد ننگین سعدآباد با کشورهای همسایه عراق ، ترکیه و افغانستان و جدایی بخشهای زیادی از ایران
- بخشیدن اروند رود به عراق که سالها بعد در جنگ تحمیلی تاوانها دادیم
- جدایی مناطق «بولاغباشی»، «جوزر»، «قوریگل» ایران توسط ترکیه در زمان رضاشاه
- جدایی روستاهای «سیرو» و «سرتیک» و برخی مراتع متعلق به کردهای «جیکانلو»ایران توسط رضاشاه
- جدایی دشت ناامید در سیستان به مساحت ۳ هزار کیلومتر در سال ۱۳۱۷
- اعطای امکانات به باستان شناسان آمریکایی برای کاوش در تخت جمشید و تاراج آثار تخت جمشید توسط این باستان شناسان
- غاصب۲۱۶۷ از روستاهای کشور و صدور سند این روستاها به نام خود
«سیدپیام حسینی» هم با انتشار عکسی از خیانتهای رضاخانی نوشت: «یکی از خیانتهای رضاشاه اسکان اجباری عشایر بود که به کشتار و درگیری بسیاری از ایلات با قوای دولتی منتهی شد. فقط در یک فقره 300 خانوار از طایفه لرها به قزوین انتقال داده شدند که در طی مسافت تعدادی از کودکان مردند و 8000 گوسفند تلف و در نهایت در قزوین آواره رها شدند.»
کاربر دیگری هم با کنایه به دوران شکوهمند رضاخانی گفت: «کاردار سفارت آمریکا در گزارشی در زمانرضاشاه نوشته: اعطای امکانات به باستانشناسان آمریکایی بخشی از سیاست رضاشاه برای جلب حمایت دولت آمریکا از پهلوی بود. کوروش کجایی؟!»
«محمد خراسانیزاده» هم با اشاره به قدرت پوشالی ارتش رضاخانی نوشت: «انگلیسها او را به پادشاهی منصوب کردند و خودشان عزلش کردند تا ایران در عمل مستعمره انگلیس باشد.»