به گزارش پایگاه 598-معصومه پورصادقی؛ رئیسجمهور آمریکا روز جمعه نشست
سهجانبهای را با رئیسجمهور صربستان و نخستوزیر کوزوو در واشنگتن برگزار
کرد. این نشست برای امضای توافق عادیسازی روابط کوزوو و صربستان بود. اما
دونالد ترامپ زمانی که در نشستی خبری درباره محتوای توافق سخن میگفت از
انتقال سفارت صربستان در رژیم صهیونیستی از تلآویو به شهر قدس اشغالی خبر
داد.
در همین لحظه رئیسجمهور صربستان کمی متعجب
شد و به حالتی که گویی از محتوای توافقی که امضا کرده اطلاع ندارد،
برگههای پیش روی خود را تورق و نگاه کرد.
او سپس با کنجکاوی به سمت راست خود نگاه کرد
و بعد سرش را به سمت پایین برگرداند و دستان خود را بر پیشانی و موهایش
کشید. واکنشهای گستردهای به این واکنش رئیسجمهور صربستان در شبکههای
اجتماعی مشاهده شد و تعداد زیادی از کاربران این رفتار مقام ارشد صرب را
نشانه به اطلاعی او تفسیر کردند.
اتفاق دیگری که افتاد این بود که ترامپ نشست
خبری را در اتاق خود برگزار کرد و در کنار میز اصلی خود دو میز ساده را
قرار داد و رئیسجمهور و نخستوزیر صربستان و کوزوو را پشت آن نشاند.تفاوت
میز او با مقامات مهمان بهگونهای بود که گویی آنها بهعنوان مترجم یا
دستیار کنار دست رئیسجمهور آمریکا نشستهاند. نکته مشهود دیگر در تصاویر
این نشست خبری این بود که پرچمهای صربستان و کوزوو به چشم نمیخورد و پشت
سر ترامپ فقط پرچمهای آمریکایی قرار داشتند.
اما اینها تمام برخورد توهینآمیز ترامپ با
رئیسجمهور و نخستوزیر کوزوو نبود. در تصویر دیگری که از دیدار
رئیسجمهورهای آمریکا و صربستان دیده میشود، ترامپ پشت میز ریاست جمهوری
نشسته و همتای صرب او در نقطه مقابلش مؤدبانه روی صندلی خالی نشسته است.
در خوشبینانهترین حالت، تصویری شبیه این
است که شاگردی مقابل معلمش به احترام نشسته باشد. کمی جدیتر که در تصویر
نگاه کنی، وضعیت جلسه به حالتی است که گویی رئیسجمهور صربستان متهم است و
به یک حاکم جواب پس میدهد.
اتفاقات روز جمعه، صرفنظر از محتوای آن، یک
نمایش و نمود تمامعیار از رفتار اربابورعیتی آمریکا با کشورهای دیگر
بود. میزانسن نشست و دیدار ترامپ با همتای صربستانی خود گویای بسیاری از
نکات پشت پرده بود.آنچه دیده شد بخش علنی و جلوی دوربین خبرنگاران بود،
طبیعتا آنچه در خفا و پشت درهای بسته بوده، باید چندین درجه بدتر باشد.
رئیسجمهور آمریکا هیچ ابایی برای انجام این
کار مقابل خبرنگاران ندارد. زمانی که خبرنگاری اولین سؤال را میپرسد، او
بدون اینکه به نخستوزیر کوزوو و رئیسجمهور صربستان اجازه دهد، خطاب به
رابران اوبرایان، مشاور امنیت ملی آمریکا که پشت سرشان ایستاده است، اشاره
میکند تا به سؤال جواب دهد.
شاید این سطح از اهانت و تحقیر ملی علیه
مقامات اول کشورهای دیگر آن هم در مقابل لنز دوربینها کمی عجیب و
غیرقابلباور باشد، اما پردهای از این واقعیت روز جمعه در مقابل دیدگان
همه جهانیان مشاهده شد و نکته مهمتر اینکه از این «مجمل» باید «حدیث
مفصل» خواند.
شواهد و اتفاقات روز جمعه بهخوبی نشان
میدهد که مقامات آمریکایی در جلسات خود با مقامات مهمان برای آنها تعیین
تکلیف، و نه مذاکره، کردهاند. به همین دلیل است که از آن خروجی انتقال
سفارت صربستان به قدس اشغالی بیرون میآید. آنهم ظاهرا بدون اینکه مقام
اول کشور مقابل از آن اطلاعی داشته باشد.
اما چرا مقامات صربستان و کوزوو به رفتار
ترامپ نهتنها اعتراضی نکردند، بلکه گهگاه در تأیید سخنان او لبخندهای
مصنوعی بر لبان خود جاری کردند؟ احتمالا آنها دستان خود را زیر ساطور
آمریکا میدیدند، وگرنه پذیرش این میزان از تحقیر در مقابل رسانهها کار
آسانی نیست.
وابستگی به آمریکا در حوزههای امنیتی و
اقتصادی و سیاسی، ویروسی که بسیار پیشتر از ویروس کرونا به جان جهان غرب
افتاده است. برای همین است که رئیسجمهور فرانسه در خصوص تعامل اقتصادی با
ایران بهصراحت میگوید که بدون چراغ سبز آمریکا چنین کاری ممکن نیست.
شاید چنین مثالی کمی بهدوراز ادب باشد، اما
واقعیتی تلخ است که بهویژه اروپا و برخی متحدان منطقهای آمریکا با آن
دستبهگریبان هستند. آمریکا تحریمهای اقتصادی و تهدیدهای گاهوبی گاه خود را بهعنوان افساری برای تنظیم رفتار دوستان خود استفاده میکند که مبادا برخلاف میل واشنگتن، سرکشی کنند.
هویت و اعتبار ملی در چنین شرایطی، برخلاف
ویترین رنگی آن، به عینه رنگ میبازد. ترامپ کشورهای عربی را به گاو شیرده
تشبیه میکند و به آنها میگوید اگر آمریکا نباشد، آنها در عرض دو هفته
فارسی صحبت خواهند کرد. اما نهایت واکنش این دوستان آمریکا به تحقیرهای
سنگین، سکوتی عمیق و معنادار است.
اما نوع واکنش به اظهارات و تهدیدات و
اقدامات آمریکا در سوی دیگر منطقه کمی متفاوتتر است. زمانی که پهپاد
گلوبال هاوک آمریکا به حریم هوایی ایران تعرض میکند، بدون هیچ تعارفی
سرنگون میشود. ایران در واکنش به ترور ناجوانمردانه و بزدلانه شهید
سلیمانی، پایگاه عین الاسد را در میان حیرت جهانی موشکباران میکند.
در اینجا شاهد دو رفتار متفاوت در قبال
رفتارها و اقدامات قلدرمابانه آمریکا هستیم. دستهای از کشورها به دلیل
اینکه منبع قدرتشان ریشه در وابستگی به آمریکا دارد، نهایت قدرت مانورشان
این است که علیه دشمنان آمریکا بیانیه صادر کنند. اما دسته دیگر که قدرتشان
درونزا و منبعث از حمایت مردمی است، بیتعارف با آمریکا با زبان خودش
صحبت میکنند.
جبهه مقاومت ازجمله ایران در دسته دوم
میگنجند. سیاست مقاومت فعال ایران طی دهههای گذشته بهویژه سالهای اخیر
نشان داده است که هر گام به پس، ۱۰ گام بهپیش آمریکا خواهد بود و بالعکس.
اتفاقا سیاست مقاومت فعال بهترین تضمین برای منافع اقتصادی و ملی است.
همه آنچه گذشت به ما یادآوری میکند که نقش
استقلال و تمامیت کشور را دستکم نگیریم. کسانی که قائل به سازش بوده و
کوتاه آمدن از شعار استقلال را مطرح میکنند، اگر پشتصحنه رفتار آمریکا با
دوستانش را بهخوبی نمیبینند، خوب است که به پرده عیان آن در جلسه روز
جمعه نگاهی داشته باشند، قطعا آنها هم تمایل نخواهند داشت که لحظهای خود
را جای مردم آن رهبران بگذارند.
* رسالت