بولتن نیوز: در راستای احترام به نظرات مخاطبان قصد دارد در سلسله مقالاتی به بررسی عملکرد صدا و سیمای جمهوری اسلامی بپردازد . سازمان بزرگی که به باور بسیاری از منتقدان هنوز نتوانسته است جایگاه اصلی خودش را در میان مخاطبان ایرانی پیدا کند و با همه اعتبارات بی حد و حصر خود تنها در برخی موارد رضایت مخاطبان را جلب می کند . در بخش اول این بررسی نگاهی اجمالی به دستاوردهای کلی صدا و سیما می پردازیم .
بودجه سالانه صدا و سیمای ایران هر سال در قانون بودجه کل کشور مشخص میشود. فروش زمان پخش رادیو و تلویزیونی به تبلیغات بازرگانی، دریافت هزینه آبونمان از تمام مشترکان برق در ایران و دریافت مبلغی با عنوان عوارض توسعه شبکه صدا و سیما از فروش هر دستگاه تلویزیون از دیگر منابع مالی رادیو و تلویزیون است؛ همچنين فصل پنجم از اساسنامه سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران پيرامون امورمالي اين سازمان چنين بيان مي دارد : « ماده 22 - درآمد و منابع اعتبارات سازمان عبارتست از:
1 . درآمدهاي ناشي از واگذاري حق پخش و توزيع محصولات و ارايه خدمات سازمان به اشكال مختلف . 2. عوايد حاصل از اجراي قانون توسعه شبكه تلويزيوني كشور. 3 . درآمدهاي ناشي از فعاليت هاي توليدي و سود مربوط به آنها. 4 . وجوه دريافتي از محل بودجه كل كشور و ساير وجوهي كه به عناوين ديگر از طرف دولت در اختيار سازمان گذاشته مي شود. 5 . اعتبارات از محل بودجه عمراني كشور. 6 . درآمدهاي ناشي از اجرا و پخش برنامه هاي تبليغاتي و آگهي هاي بازرگاني .7 . كمك هاي نقدي يا غيرنقدي اشخاص حقيقي و حقوقي .8 . عوايد ديگري كه طبق قانون يا مقررات ديگر به سازمان تعلق مي گيرد.»
متاسفانه این سازمان عریض و طویل که می تواند بسیار ثروتمند هم باشد و بالغ بر ۱۴ شبکه سراسری و ۳۴ شبکه استانی و همچنین شبکههای جام جم ۱، ۲ و ۳ برای ایرانیان مقیم اروپا، آمریکا، آسیا و اقیانوسیه و شبکههای عرب زبان العالم (خبری) و الکوثر و شبکه خبری انگلیسی زبان پرس تیوی و همچنین شبکههای سحر ۱ و ۲ که روزانه سی و هشت ساعت برنامه برون مرزی به شش زبان اردو، انگلیسی، بوسنیایی، ترکی آذری، فرانسه و کردی پخش میکند و همچنین شش ایستگاه رادیویی برونمرزی به بیست و پنج زبان گوناگون را اداره میکند هر گز نتوانسته در حد گستره قدرت و توانمندیهای خود عمل کرده و حتی بخش اندکی از مخاطبان داخلی را راضی نماید.
بنگاه مالی بزرگی که علاوه بر آنچه در فوق به آن اشاره شد موسسات وابسته شناخته شده زیر را نیز در تملک خود دارد و به تعبیری می توان گفت باید و باید اول شخص فرهنگ ساز و مخاطب پرور در کل ایران اسلامی باشد. اما افسوس که حتی امکان افکار سنجی آزادی همچون آن نظر سنجی ای که در برنامه 90 مورد استفاده قرار می گیرد را هم تا کنون به مخاطبان خود نداده است! :
-انتشارات سروش که در سال ۱۳۵۴ تأسیس شده و نشریات سروش هفتگی، سروش کودکان، سروش نوجوان، سروش جوان و سروش بانوان را منتشر میکند.
-روزنامه جام جم ارگان رسمی صدا و سیما.
-واحد مرکزی خبر، خبرگزاری وابسته به صدا و سیما که وظیفه تأمین بخشهای خبری تمام شبکههای رادیویی و تلویزیونی استانی، سراسری و برون مرزی به جز شبکه خبر، شبکه العالم، شبکه الکوثر، شبکه سحر و پرس تی وی را برعهده دارد.
-سیما فیلم، شرکت تهیهکننده فیلم که برخی سریالهای پرهزینه تلویزیون نیز در آن تولید میشود.
-دانشکده صدا و سیما
-سیما چوب، شرکت تولید کننده مبلمان که وظیفه ساخت برخی قطعات دکور برنامهها را بر عهده داشته و محصولات خود را در بازار آزاد نیز به فروش میرساند.
-ایران سیما، آرشیو اینترنتی برنامههای تلویزیونی صدا و سیما
-شرکت فرهنگی هنری صبا که به تولید انواع برنامههای انیمیشن برای صدا و سیما میپردازد.
-شرکت صوتی و تصویری سروش که به تهیه، پخش و فروش آلبومهای موسیقی و نسخههای خانگی مجموعهها و فیلمهای تولید شده در صدا و سیما میپردازد. این شرکت در تهران و مراکز استانها دارای تعدادی شعبه فروش بوده و نمایندگی چند شرکت خارجی را نیز بر عهده دارد.
به هر روی نگاهی گذرا به عملکرد صدا و سیما در سال 1390 نشان دهنده آن است که عملکرد این نهاد به شدت توانمند در کسب درامد ولی محتاج به بودجه عمومی دولت! با سال های قبل از آن نه تنها تفاوتی نداشته، بلکه به نظر بسیاری از مخاطبان آن بدتر هم شده است. تولیداتی با کپی برداری از الگوهای قدیمی و تکراری که سال ها در تلویزیون ما به کار گرفته شده (به خصوص در نوروز 91) و با بهره گرفتن از "تازه کاران ارزان قیمت و صورت یخی" می رود تا هر چه بیشتر در باتلاق " بی توجی به پیشرفتهای روز دنیا و بی مهری به بینندگان" فرو رود .
به اصطلاح برنامه های تلویزیون ای که با کاسته شدن روزانه از کیفیت و محتوای آنها در طی سال های گذشته، با سرعتی وصف ناپذیر بینندگان خود را به نفع سریال ها و فیلم های رده پایین تر از خود در ماهواره ها و شبکه های خارجی متقابل با فرهنگ ایرانی از دست داده و بینندگان را وادار به انتخاب بین بد و بدترین می کنند. برنامه هایی آرشیوی که اگر کسی همت می کرد و در تقویم سالیانه ثبتشان می کرد به راستی می توانست هم ردیف روز مادر و یا 22 بهمن و زادروز فردوسی و ... برگ هایی از تاریخ چند صد ساله ایران زمین را به نمایش گذاشته و به روزشمار تاریخ تبدیل شود. سناریوهایی تکراری که تنها فرق آنها این است که در تکرار های سالهای قبل! به وسیله هنرمندانی بازیگری می شد که امروز تجربه ای اندوخته اند و دیگر نیازی به عشوه گریهای سیمایی ها ندارند. اما امروز برخی از آنها به وسیله افرادی بر روی صحنه می روند که با هیچ و برای هیچ تر نشدن چهره های یخی و غم بار خود را در کمدی درام های سیما به عرضه نمایش می گذارند!.
البته ممکن است گفته شود این چه ادعایی است؛در فهرست تولیدات تلویزیونی کشور ما در سال1390 و سالهای گذشته انواع برنامه های طنز، مذهبی،کودک،نوجوان ،خانواده ، مستند و بسیاری از این برنامه ها ساخته و به پخش گذاشته شده است. در پاسخ می توان گفت بله دیده می شود، اما عمده این تولیدات در قالب های قدیمی و تکراری با جاذبه محدود ارائه می شوند. قالب هایی مانند؛کلاه قرمزی!! که دیگر برای کودکان امروزی که از 3 سالگی کار با کامپیوتر را می آموزند، جذابیتی ندارد و همچنین سناریوهایی در قالب تنگ مسائل تکراری ازدواج و خواستگاری و.... که به هیچ وجه دارای توان لازم برای تخیل سازی در بیننده و ایجاد حس جذابیت نبوده و فقط برای آب بستن به برنامه ها و اتمام تایم 24 ساعته طراحی شده اند( البته خوب برای دانشجوها و افراد جویای کار هنرپیشگی کارورزی خوبی است که هزینه ای هم برای تهیه کننده نخواهد داشت و چه بسا برای مطرح کردن افراد درامد زا هم می تواند باشد!).....
از این روست که کمتر بیننده یی برای دیدن برنامه های تلویزیونی صدا و سیما احساس نیاز یا ضرورت می کند. و باید نگاهی نو به این رسانه مهم ملی انداخته شود. باید بدانیم تلویزیون فقط به برنامه نیاز ندارد بلکه به برنامه های پرمحتوا،فرهنگ ساز،جریان ساز و تاثیرگذار در قالب های نو جذاب و دیدنی نیاز دارد. حتی اگر این برنامه ها در قالب نشاندن یک شیر گرسنه در قفس باشد که در افکار خود به دنبال گوزنی در صحرا روان شده است!
در واقع باید گفت در دنیای بزرگ پخش برنامه های تلویزیونیکه هر لحظه قابل دریافت و دیدن است و با حذف فیزیکی ابزار نمایش آن هم نمی توان جلوی انتشار آنها را گرفت!،تلویزیون باید با برنامه های«دیدنی» و به روز مخاطبان خود را میخکوب کند و اجازه ندهد کسی چشم از تلویزیون برداشته یا برای تعویض کانال دست خود را دراز کند. تلویزیون باید در بیننده احساس نیاز به وجود آورد و بیننده هم به دیدن برنامه های تلویزیونی عادت کند به آن خو بگیرد و ضرورتی برای ادامه مشاهده در خود احساس کند. چیزی که سالها است منتقدان به صدا و سیما در خصوص آن فریاد زده اند و امروز هم ما در رابطه با آن رویا پردازی می کنیم. اصلی مهم که اگر صدا و سیما در این چند دهه نتوانسته به آن دست یابد به راحتی می توان با راه اندازی چند شبکه مربوط طبیعت وحشی و سیرکهای بین المللی و شبکه های کارتون و همچنین فیلمها و سریالهای دارای توجیه فنی! و مطابق با فرهنگ اسلامی ایرانی و بر اساس گروه های سنی مختلف به آن دست یافت.
به واقع اینکه برنامه های امروز صدا و سیما را که با پس گردنی می خواهیم به خورد پیر و جوان دهیم می توان با اایجاد حس نیاز در مخاطبان همراه کرد و به گونه ای ساخت و یا در ترکیب برنامه ها قرارداد که بیننده در آغاز احساس کند برنامه در حال پخش همان است که او خواسته است،نه آنکه مدیران و برنامه سازان تلویزیون دوست داشته اند بسازند و به زور به خورد او بدهند.
در این صورت وقتی مخاطب با رضایت به دیدن برنامه ها عادت کرد،دیدن آنها را برخود فرض دانسته و نیاز اندکی به دیدن برنامه های تلویزیون های دیگر در خود احساس خواهد کرد و در این زمان است که صدا و سیما هم به راحتی خواهد توانست با هدف همگن کردن سلیقه مخاطبان و ایجاد ذهنیت و فکر واحد حول محور منافع ملی ( البته کارشناسی شده) اقدام نموده و به وظیفه تخصصی و رسالت اجتماعی خود نیز عمل کرده باشد.
این دستورالعملی است که همواره از سوی شبکه معاند با نظام جمهوری اسلامی ایران نیز به کار گرفته شده و تلویزیون های بزرگ و پربیننده در جهان نیز به کار بسته و بر اساس آن توانسته اند گوی رقابت را از رقبای بالقوه و بالفعل خود بربایند!.تلویزیونها و شبکه های مهمی که برای هدایت افکار عمومی در مرزهای ملی و در جوامع دیگر تعریف شده اند و باید بر اساس صدا و سیمای ما هم باید بر پایه اصولی پیش برود که آنها اخرین متد آن را به کار بسته و می بندند و بر اساس ان یک به یک مشتریان سیما را مال خود می کنند.
نهایت اینکه تلویزیون به برنامه سازانی نیاز دارد که همگی در یک ماموریت تعریف شده و منطبق با نظریه های تبلیغاتی تلویزیون روز دنیا که بومی سازی شده است مشارکت داشته باشند،از آسودگی خیال،خلاقیت و اجازه بروز سلیقه های خود بهره مند باشند و به حکم وظیفه و از سراعتقاد و باور آگاهانه برنامه بسازند. تا علاوه بر جذب مخاطب قادر باشند به نحو احسن از عهده فرهنگ سازی هدایت فرهنگی و مدیریت فرهنگی برآیند. اصلی مهم که صدا و سیمای ما با آن هزاران سال فاصله دارد!.
ادامه دارد . . .