به گزارش پایگاه 598، به نقل از روزنامه توسعه ایرانی: اوضاع در لبنان همچنان بحرانی است. شاید برای اولین بار در منطقه باشد که یک حادثه تا به این حد تبعات سیاسی و امنیتی داشته است. حادثهای که از انفجار انبار شماره 12 بندر بیروت شروع شد و موج تخریب آن به حدی زیاد بود که یک به یک خیابانهای بیروت و طرابلس را با تخریب عمومی مواجه کرد.
تخریبی که در یک سمت آن نیروهای دولتی حضور دارند و سوی دیگرش مردم خشمگین و معترضی حاضر هستند که گویا قرار نیست با بیش از 200 کشته آرام بگیرند. واقعیتِ پرونده لبنان، دقیقاً همان طرحی است که در مورد بسیاری از کشورها و شهرها از جمله ونزوئلا، هنگکنگ و سوریه اجرایی شده که برخی از آنها تا 70 درصد پیش رفتهاند و برخی دیگر هنوز درگیر یک سری از پیچ و خمهای خاص خود هستند.
لبنان از زمانی که انقلاب زبالهها در سال 2015 در بیروت و بسیاری از شهرها رخ داد، تا همین حالا نه تنها با خلأ و مشکلات خدمات عمومی روبرو است بلکه حالا ما شاهد آن هستیم که استقرار دولت در این کشور به یک مشکل اساسی تبدیل شده است. ماهیت دولتهایی که در طول این چند سال در بیروت روی کار آمدند، تا حدودی با یکدیگر متفاوت بود اما هرگاه که دولت مستقر در این کشور به سمت حزبالله و ایران متمایل شد، یکباره معادلات به هم ریخت و همه چیز به نقطه صفر بازگشت. در وضعیت کنونی هم دقیقاً همین اتفاق دوباره تکرار شده است.
زمانی که «حسان دیاب» پس از گذشت یک دوره نسبتاً طولانی به عنوان نخستوزیر لبنان انتخاب شد، شاهد آن بودیم که از گوشه و کنار طیفهای مختلفی از جریان 14 مارس که در راس آن حزب المستقبل به رهبری سعد الحریری قرار دارد، پروژه هدف قرار دادن کابینه و اقدامات حسان دیاب را در دستور کار خود قرار دادند. بر این اساس شاهد بودیم که اشخاصی مانند سمیر جعجع یا ولید جنبلاط که از نزدیکان حریری به حساب میآیند گاه و بیگاه دولت را مورد انتقاد قرار دادند و از سوی دیگر رسانههای سعودی هم تحریمهای اقتصادی آمریکا علیه بیروت را به گونهای جهتدهی کرد که صبر افکار عمومی لبریز شد.
این فرآیند طی ماههای گذشته به حدی پیش رفت که بارها شاهد برگزاری اعتراضهای معیشتی علیه دولت در خیابانها بیروت یا طرابلس بودیم اما به نظرم انفجار بندر بیروت، همه چیز را آنگونه که ریاض، واشنگتن و تلآویو میخواستند تغییر داد. بسیاری معتقدند این انفجار را باید به مثابة فرو کردن دشنه در پهلوی عروسِ خاورمیانه یا همان لبنان دانست، اما به اعتقاد نگارنده انفجارِ بیروت را باید تیرخلاص به نخستوزیر و کابینه او دانست و در سطح بعدی باید آن را دلیل اصلیِ ترسیم مرزهای جدید سیاسی در لبنان دانست. اینکه رئیس جمهوری فرانسه کمتر از 48 ساعت پس از انفجار وارد لبنان میشود و چندی بعد از آن نشست پاریس برای کمک به لبنان با محوریت امانوئل مکرون برگزار میشود، همه و همه نشان میدهد که باید خود را برای قطببندیهای جدید در بیروت آماده کنیم.
اینکه تنها در روز گذشته (دوشنبه) یک نماینده پارلمان از سمتش استعفا میدهد و ماری کلود نجم، وزیر دادگستری به همراه غازی وزنی، وزیر دارایی لبنان از سمتهای خود کنارهگیری میکنند به خوبی نشان میدهد که اوضاع نسبت به گذشته پیچیدهتر شده است؛ چراکه در روز یکشنبه هم دمیانوس قطار، وزیر محیط زیست و منال عبدالصمد، وزیر اطلاعرسانی بنابه درخواست مردم لبنان از سمت خود کنارهگیری کردند که بر این اساس تاکنون چهار زیر کابینه لبنان، خانهنشینی را به حضور در کابینه ترجیح دادند. این در حالیست که عدهای از منابع لبنان اعلام کردهاند که احتمالاً محمد فهمی، وزیر کشور لبنان هم از کابینه لبنان کنارهگیری کند.
همانطور که پیشبینی میشد با بالا رفتن تعداد استعفاهای وزیران، حسان دیاب هم موضوع استعفای دولتش را با رئیسجمهوری در میان گذاشته است و منابع خبری اعلام کردهاند که براساس دادههای رسانهای، استعفای دولت قطعی است.
انفجارِ بیروت را باید تیرخلاص به نخستوزیر لبنان و کابینه او دانست و در سطح بعدی باید آن را دلیل اصلیِ ترسیم مرزهای جدید سیاسی و پروژههای خطرناک در لبنان دانست
دیاب، در چند قدمی استعفا!
یکی از کسانی که استعفای او برای لبنان ضرر دارد و بدون شک این کشور را با بحران جدیتر روبرو میکند، غازی وزنی، وزیر دارایی لبنان است. او از مذاکرهکنندگان اصلی با صندوق بینالمللی پول در خصوص طرح کمک به لبنان برای عبور از بحران مالی بود و حالا که کنارهگیری کرده بدون تردید اوضاع وخیمتر خواهد شد. دلیل آن هم کاملاً مشخص است؛ طیف مشخصی از معترضان لبنانی در اعتراض به وضعیت اقتصادی از ماهها پیش در خیابانهای بیروت حضور داشتند و حالا پس از انفجار در بندر این شهر به حدی عصبانی و ناراضی هستند که روز گذشته (دوشنبه) خواستار برگزاری تظاهرات سراسری شدند.
این در حالیست که لبنان از شامگاه یکشنبه شاهد درگیریها بین معترضان و تظاهرکنندگان خشمگین و نیروهای امنیتی در مرکز بیروت است و گفته شده که زد و خوردهایی در اطراف ساختمان پارلمان لبنان اتفاق افتاده است. همین فراخوان باعث شده تا نیروهای امنیتی راههای منتهی به پارلمان را مسدود کنند اما ماجرا زمانی خطرناک میشود که نخستوزیر لبنان در تماس با میشل عون، رئیس جمهوری این کشور، درخواست استعفا کرده است. همانطور که پیشبینی میشد با بالا رفتن تعداد استعفاهای وزیران، حسان دیاب هم موضوع استعفای دولتش را با رئیسجمهوری در میان گذاشته است و منابع خبری اعلام کردهاند که براساس اطلاعات واصله، استعفای دولت قطعی است. این دقیقاً همان طرحی است که چند روز پیش مکرون از آن در قالب «اصلاحات ساختاری لبنان» رونمایی کرد و نشان میدهد که طرحریری برای دولت بعدی هم تاحدودی مشخص است! بنابر سوابق و گمانهزنیهایی که طی چند روز اخیر انجام شده، به احتمال زیاد « نواف سلام» مامور تشکیل کابینه خواهد شد.
او متولد ۱۵ دسامبر سال ۱۹۵۳ است و استاد دانشگاه، حقوقدان و دیپلمات لبنانی به شمار میرود. نواف به عنوان قاضی در دیوان کیفری لاهه خدمت کرده و همچنین بین ژوئیه ۲۰۰۷ تا دسامبر ۲۰۱۷ به عنوان سفیر لبنان و نماینده دائم سازمان ملل در نیویورک مشغول به کار بوده است. فارغ از رزومه کاریاش، او یکی از مهرههای مد نظر ایالات متحده در لبنان به شمار میرود و به همین دلیل معتقدند که پروژه غربیها در بیروت به گونهای دیگر پیش خواهد رفت. یکی از محورهای این پرونده، کمکهای 253 میلیون یورویی به لبنان برای بازسازی این کشور و ترمیم زیرساختهای آن است. بدون تردید اروپاییها و همچنین ایالات متحده به آسانی و بدون چشم داشت این ارقام را به حساب بیروت و حتی پاریس (آنهم در زمان همهگیری کرونا) واریز نمیکنند، بلکه باید مشخص شود که منافعشان از این کمک چه خواهد بود.
این سهمخواهی بدون تردید سناریوهای دیگری را به وجود خواهد آورد که بخشی از آن در مسائل مربوط به پرونده انفجار بندر بیروت نهفته است که سعی میشود ذهن افکار عمومی به سمت آن منحرف شود و برخی دیگر به مسائلی مانند سقوط دولت یا مشکلات اقتصادی و خلا قدرت مربوط خواهد بود. به هر ترتیب باید دانست که لبنان وارد فصل تازهای از معادلات سیاسی- امنیتی خواهد شد که تبعات آن برای منطقه به مرور زمان پدیدار میشود.