به گزارش خبرگزاری فارس، «هدایت هاشمی» بازیگر نقش کریم در مجموعه تلویزیونی «چک برگشتی» از جمله بازیگرانی است که در تئاتر سابقه بسیاری دارد، اولین حضورش در تلویزیون نیز مربوط به سریال «بچهها نگاه میکنند» برمیگردد که به گفته خودش به دلیل ضعف در فیلمنامه چندان موفق از آب در نیامد، آنچه در ادامه میخوانید، گفتوگوی خبرنگار رادیو و تلویزیون فارس با این هنرمند است:
درباره حضورتان در سریال آقای مقدم بگویید؟
سالها بود که دلم میخواست با آقای مقدم کار کنم اما هر گاه از جانب ایشان دعوتی صورت میگرفت من در کار دیگری درگیر بودم، یک دوره که من به صورت بسیار فشرده درگیر تئاتر بودم، یک دوره کاری دیگر هم در سینما بودم، بنا بر این هیچ وقت نشد که با هم کار کنیم. بعد از ناکام ماندن اجرای تئاتر افسانه ببر که من پس از دوری 2 ساله ام در تئاتر به سراغش رفته بودم، اتفاق ناخوشایندی که برایش افتاد و بعد هم نمایش خوب اصغر دشتی با نام رپرتوار آثار دن کیشوت با رونمایی از محسن، بعد از آن تصمیم داشتم که یک ماه به خارج از کشور سفر کرده و استراحت کنم که آقای مقدم با من تماس گرفت. اولین باری بود که در این 8 الی 9 سال پیشنهادی از آقای مقدم دریافت می کردم و واقعا در آن زمان هم کاری را نداشتم.
کمی از خسته بودن خود ترسیدم و گفتم شاید نتوانم کامل و آن طور که سلیقه سیروس مقدم می پسندند در کار حاضر شوم، ولی به سبب حضور احمد مهرانفر، محسن تنابنده و امیر جعفری و بقیه دوستانی که سالهاست با هم گروه هستیم و کار می کنیم، این موارد خاطر مرا جمع کرد که می توانم در سریال حضور داشته باشم. خیلی وسوسه کار کردن با سیروس مقدم به عنوان بهترین کارگردان تلویزیون در حال حاضر را داشتم، بعد از آن هم این نقش بود که مرا وسوسه می کرد. این اولین باری است که در تلویزیون نقشی حساس و متعلق به جامعه ی سیاسی کشور به نمایش گذاشته می شود. این بود که آمدم و مشغول شدم. الان هم بسیار از نتیجه کار راضی هستم و فکر می کنم بسیار بهتر از چیزی شد که در تصور من بود.
بحثی هم مطرح شده بود راجع به خداحافظی شما از تئاتر؟
بله، درست است. من پایان نمایش محسن از مجموعه تئاتر دولتی و بالاخص تئاتر شهر خداحافظی کردم. مشکلی که در حال حاضر در تئاتر وجود دارد بسیار عمده است و آن هم پاسخگو نبودن شورای نظارت و ارزشیابی است. البته من آدمهایی که آنجا هستند را اصلا متهم نمیکنم ولی مساله این است که هیچ اختیاری به آنها داده نمیشود. آنها نمایش را بازبینی کرده و به آن مجوز میدهند، بعد میبینیم که نمایش از سمت و سوها و نهادهای دیگر متهم میشود و شورای نظارت هیچ کاری نمیکند. من در پاسخ به توقیف افسانه ببر گفتم که مگر آقایان شما این نمایش را 2 بار بازبینی نکردید؟ مگر همان نکاتی که شما گفته بودید را رعایت نکردم؟ پس چرا پشت من نمیایستید؟ بعد دیدم به راحتی پا پس میکشند و می گویند ما نمی دانیم و به ما مربوط نیست. در چنین شرایطی که قانون مندی و ضابطه وجود نداشته باشد، سنگ روی سنگ بند نمی شود و بنا بر این من فکر کردم که بهترین کار من به نشانه اعتراض،ترک صحنه تئاتر دولتی است. شاید بتواند بازتاب و اثرگذاری داشته باشد و حداقل آنها خودشان به ضابطه خودشان احترام بگذارند. والا آدمی مثل من به شدت برای تئاتر دلتنگ خواهد شد. ضمن اینکه باید بگویم من با گروه خودم ، تئاتر پاپتی ها همکاری خواهم داشت. ما یک رایزنی هایی با شهرداری انجام دادهایم که خیلی در حق ما لطف کرده اند و در حال خرید یک سینمای متروکه برای گروه تئاتر پاپتی ها هستند. قرار است که فعالیتهای تئاتری خود را در آنجا متمرکز کنیم و با این کار هم باعث رونق یک محل فرهنگی از کار افتاده شویم و هم آن را به یک پاتوق فرهنگی تبدیل کنیم ضمن اینکه خودمان هم دوباره به تئاتر برگردیم. خداحافظی از تئاتر دولتی نیز یک تذکر فرهنگی و کاملا خاموش است که از جانب من به سمت مدیران مرکز هنرهای نمایشی است.
در ادامه بحث حضورتان در سریال چک برگشتی، این بحث نیز مطرح است که شما نقش فردی را ایفا کردید که پیش از این در هیچ اثری وجود نداشته و هیچ بازیگری نیز آن را ایفا نکرده است، شما ویژگیهای این شخصیت را چطور پیدا کرده و نقش آن را ایفا کردید؟
بخشی از آن در گپ و گفتهایی که با کارگردان داشتیم به دست آمد، بخشی هم دستمایهای بود که در فیلمنامه وجود داشت و خیلی مورد استفاده ما قرار گرفت. همه هم میدانند که تکنیک من به عنوان یک بازیگر تکنیک تقلید و مشاهده است. من نمونههای اجتماعی را به شدت زیر نظر میگیرم، خوشبختانه با اینکه فرصت کوتاهی را تا شروع تصویربرداری داشتم، ولی چون بحث انتخابات داغ بود و مجلس در حال طرح سئوال از رئیس جمهور بود و به شدت اخبار مجلس روی آنتن بود و نمایندگان مجلس دائم در شبکههای مختلف تلویزیونی حرف میزدند، اینها را به سرعت و دقت پیگیری میکردم. حتی میتوانم بگویم خیلی از حرکات دست من از روی حرکات کدام نماینده فعلی مجلس گرفته شده است و از مثلا رفتارهای تبلیغاتی که در همان ایام تبلیغات کاندیداهای نماینده مجلس داشتند، الگوبرداری کردم. از هر کدام این موارد را برداشت کرده و از فیلتر خودم عبور میدادم و آن را ایفا میکردم. اما نکته خیلی مهمش بیسابقه بودن این نقش در تلویزیون است. این بیسابقه بودن شما را وادار به یک تالیف ناخواسته میکند. شما مجبور هستید که تالیف کنید و هرآنچه انجام بدهید بعد از آن تالیف شما به شمار میآید و یک نمونه برایش وجود دارد.
در این میان خیلی برایم هیجانانگیز بود تماسهایی که از نقاط دور کشور با من گرفته میشد. ما در طول پخش سریال در حال ضبط نیز بودیم و زمانی که مثلا از نقاط دور کشور نظیر نشتیفان، خوسف، تایباد، شمال کشور، یزد و غیره برای من پیامکهایی میآمد که دلگرمکننده بود. برایم پیامک میآمد که من شماره شما را به سختی پیدا کردم و فقط میخواستم بگویم خیلی ممنون.
چون من سابقه کمی در تلویزیون دارم و بیشتر معطوف تئاتر و سینما بودم، آدم از یک جاهایی خسته نباشید دریافت میکند که احساس وظیفه و مسئولیتش را دوچندان میکند. تمام تلاشم را کردم و اصلا منکر این نیستم که قطعا کاستیهایی در نقشم وجود دارد و اگر زمان بیشتری داستم آن را خیلی جزء پردازانهتر و دقیقتر بازی میکردم، اما واقعا تمام تلاش خود را کردم و در کارم کمفروشی نکردم. از نیمههای کار هم تقریبا خستگی از یادم رفت.
این سریال دیالوگهای تند و تیزی دارد، ضمن اینکه نقش شما هم از حساسیت بالایی برخوردار بود، از عکسالعملهای پیشبینی نشده و غیر منتظره نترسیدید؟
من دائم از اطراف و اکناف تذکرهایی را دریافت می کردم که شأن این نقش باید رعایت شود و چون قبلا در فیلم آقای عبدالوهاب نقش یک روحانی را بازی کرده بودم، با این حساسیتها آشنایی داشتم، بنابراین خیلی این تذکرها تمرکزم را به هم نمیریخت. روی لبه تیغی حرکت میکردم که امکان داشت یک سمتش بیمزه و بیخاصیتش بکند و سمت دیگرش نیز ورطه لودگی و نزول شأن این جایگاه باشد. بنا بر این خیلی تلاش کردم تا با حفظ حریم و رعایت جوانب احتیاط این کار را انجام بدهم و فکر می کنم که این کار یک نقطه عطف برای سنجیدن آستانه تحمل سیاسیون است. سیاسیون ما چقدر تحمل دارند؟ چقدر خودشان را به عنوان انسانهای خطاپذیر میشناسند؟ چقدر خلل را در ارزشهایی که دارند میپذیرند، چقدر وسوسه را میفهمند، چقدر نکات و ظرایفی که هر انسانی با آن درگیر است را حاضرند با اجتماع خود در میان بگذارند؟ وظیفه ما هنرمندان این است.
چون تمام اقشار جامعه یک دورنما دارند و یک درون مایه و نزدیک شدن به این درون مایه و بیرون ریختن آن بسیار لذتبخش و روشنگر است. اگر این اتفاق در جامعه بیافتد مردم با مشکلات و دغدغههای درون مایه یک حرفه آشنا بشوند نسبت به آن حرفه هم احساس علاقه بیشتری می کنند و هم احساس درک بهتری، چون خیلی از رویدادهایی که در کشور برای ما روی می دهد به دلیل عدم شناخت است. حال آستانه تحمل سیاسیون ما تا حدودی با پخش این سریال مشخص میشود، بعد هم فضا و فرصتی ایجاد میشود که هنرمندان دیگری میآیند و مسائل دیگری را مطرح میکنند تا مردم نسبت به آنها شناخت پیدا کنند. هرچه شناخت و آگاهی بیشتر شود،ما در مملکتی زندگی خواهیم کرد که آرامش بیشتری نیز بر آن حکمفرماست. به یکباره شایعات بزرگ نمیشوند و با یک دروغ کوچک نمیتوان همه جامعه را متشنج کرد. برای چه؟ برای اینکه جامعه به یک شناخت و سطح آگاهی قابل قبول رسیده است.
در زمان ایفای نقش این کاندیدا از حذف و اضافات نترسیدید؟ اینکه اثر با حذفیاتی روبرو شود که بر بازی شما هم اثر مستقیم بگذارد؟
بله. مدام این دغدغه را داشتم. ولی ما صحنه هایی که فکر می کردیم از گزندگی بالایی برخوردار است در چند گونه می گرفتیم. کارهای عجیبی رویش انجام می دادیم که اگر دچار حذف شد ما پیشنهادهای دیگری برای جایگزین کردن داشته باشیم. ما این کارها را می کردیم و خوب این مساله زمان و توان زیادی را میبرد. اما چون بار اول بود این اتفاق در حال روی دادن بود، هرکدام از این موارد امکان وقوع داشت و ما هم پی آن را به تنمان مالیده بودیم. آقای مقدم هم حساسیت این نقش را بارها گوشزد کرده و به من میگفت خودت به عنوان یک امانتدار صادق تا جایی که می توانی از نقشات حفاظت کن.
وقتی شما در این کار حاضر شدید، فشردگی کارهای مناسبتی را تجربه نکرده بودید، چطور با این مساله کنار آمدید؟
یکی از بهترین خوششانسیهایم حضور امیر جعفری به عنوان همبازی من بود، امیر جعفری با توجه به سابقه ای که در تلویزیون دارد و تجربه بالایش در تلویزیون یک متر کاملا مناسب برای من بود که به عنوان تقسیم انرژی و بسط و گسترش دادن موقعیت و شخصیت به عنوان رنگ بندی و تنوع از آن الگو بگیرم. او و سایر بازیگران به همراه احمد مهران فر خیلی به من کمک کردند و همین موارد باعث شد تا در چنین پروژه ای من مریض نشوم و آرامش عصبی خود را حفظ کنم تا این نقش به خوبی از آب درآید.
حضور احمد مهرانفر به عنوان بازیگردان چقدر برای شما مفید بود؟
خیلی زیاد. احمد مهرانفر با توجه به شناخت خوبی که از ما داشت و پیشنهادهای مستقل از متنی که به ما ارائه میکرد، در ابتدا ممکن بود که برای ما شبهانگیز باشد ولی وقتی ما آنها را اجرا کرده و بازخوردش را از مخاطب میگرفتیم، متوجه دقت نظر او میشدیم. ما فشار بالایی را در این کار متحمل شدیم. یک روند تولید غلطی در جریان ساخت آثار مناسبتی وجود دارد. من فکر میکنم کارهایی که میتوانند تا این حد مخاطبان را جذب کنند اگر با برنامهریزی و پیشبینیهای دقیق صورت بگیرند، قطعا با نتیجه بسیار مطلوبتری مواجه خواهیم بود.
با بازخوردی از سوی کاندیداهای مجلس و یا نمایندگان مجلس در طول پخش سریال مواجه نشدید؟
خوشبختانه در زمان پخش سریال، مجلس به مدت دو هفته تعطیل بود و ما منتظر پسلرزهها هستیم. هنوز اعلام نظر رسمی از سوی مجلس یا نمایندگان به ما نشده است.
شاید نمایندگان مجلس از این سریال استقبال کردند؟
این سریال برای سنجیدن آستانه تحمل تمام سیاسیون کشور است و امیدوارم که مورد اقبال و استقبال واقع شده باشد.ش