تجربه پیش روی ما در کودتای امریکایی و فتنه ۸۸ و فتنههای پس از آن نشان
میدهد که دشمن بیشترین سرمایه گذاری را روی فضای مجازی کرده است.
رسانههای موجود در فضای مجازی نظیر توئیتر، فیس بوک، اینستاگرام و... در
فتنهها نقش کلیدی و محوری دارند. این رسانهها دارای بیشترین ظرفیت در
تولید و هدایت بحران و به چالش کشیدن ظرفیتهای امنیتی کشور هدف را دارا
بوده و آثار تخریبی به مراتب فراتر از بمب اتم دارند.
بررسی و تحلیل دادههای مربوط به فتنه ۸۸ و حادثه آبان ماه ۹۸ گویای این حقیقت است که دشمنان عنود انقلاب اسلامی، متزلزل سازی، براندازی و ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی را بهعنوان مهمترین هدف خود در چارچوب جنگ نرم و با راهبرد رسانهای تعقیب میکنند. راهبرد رسانهای غرب علیه انقلاب اسلامی با بهره گیری از فضای مجازی معطوف به استعدادیابی، حلقه سازی، ساماندهی، سازماندهی، آموزش، انجام مانورهای میدانی، تخریب و زمینه سازی برای تولید اغتشاش و تحریک و تهییج افکار عمومی و... است.
در طراحی مدلهای جدید براندازی نرم، عصبانی کردن و به میدان اعتراضی آوردن مردم، بهعنوان مهمترین پیامد جنگ نرم با دهها تاکتیک کوچک و بزرگ نظیر: شایعه پراکنی، بمباران خبری، تنظیم و تکثیر دروغهای شاخدار، بزرگنمایی و اصلی سازی موضوعات فرعی و کم اهمیت، التهاب آفرینی، خبرسازی بی اساس و دروغین و بزرگنمایی آن با تاکتیک یک کلاغ چهل کلاغ کردن، اعتراض سازی و پوشش دادن اعتراضات، بحران سازی و بزرگنمایی و انعکاس لحظهای آنها به شبکههای معاند در خارج از کشور، اتهام زنی به افراد حقیقی و حقوقی نظام، امنیتی کردن اوضاع اجتماعی، وارونه نمایی، تنفرسازی، القای روحیه یأس و ناامیدی یا روحیه پرخاشگری و تخریب به ملت، مدیریت بحران و سرایت بخشی یک اعتراض و اغتشاش به سایر نقاط و اقشار و صنوف، دعوت به تحصن و اعتصابات صنفی و... تعقیب میشود.
عرصه اصلی میدان جنگ نرم در عصر حاضر جنگ رسانهای در فضای مجازی است. فضای مجازی در جنگهای نوین دقیقاً مشابه همان سلاح و مهمات جنگ سخت عمل میکند و جمهوری اسلامی آماج بیشترین بمباران در فضای مجازی توسط نظام تبلیغاتی غرب بوده و هست. نقطه اوج این آماج را در فتنه و حوادث مدیریت شده آبان ماه ۹۸ شاهد بودیم.
امپراتوری تبلیغاتی غرب در فضای مجازی ایمان، اعتقادات، باورها، امید و اعتماد مردم را نشانه رفته است و با استفاده از تمام ظرفیت دنیای مجازی در پی تخریب باورها، اعتقادات و ایمان مردم و بی اعتماد کردن آنان به نظام است. آنان تلاش میکنند حلقههای فکری و فرهنگی جامعه را سست و به سوی عقاید اندیشههای متناسب با خواستههای خود هدایت کرده و با بمباران خبری و تبلیغات گسترده رسانهای نظام سیاسی و اجتماعی را متزلزل ساخته و در ورطه بیثباتی و سقوط قرار دهند. کافی است نگاهی اجمالی به برخی دروغهای شاخدار منتشر شده در روزهای اخیر در دنیای مجازی بیندازیم تا به ظرفیتهای شگفت انگیز فضای مجازی پی ببریم:
موضوع دروغین و مضحک واگذاری کیش به چین، آنقدر قوی بازتاب داده شد که برخی از شخصیتهای سیاسی نظام، متأسفانه تحت تأثیر پروپاگاندا قرار گرفته و ساده لوحانه علیه نظام موضع گیری کردند و در این میان شوربختانه حتی احدی از نمایندگان مجلس نیز بر این دروغ شاخدار مهر تأیید زد و اگر چه با فاصله کوتاهی به اشتباه خود پی برده و به تصحیح اشتباه پرداخت، اما آثار اشتباه او در افکار عمومی باقی ماند. ماجرای ساختگی، جعلی و دروغین دستگیری و ادعای مضحک شکنجه او توسط یکی از نهادها یکی دیگر از مصادیق دروغپردازی دشمن در فضای مجازی است.
روزانه در فضای مجازی هزاران خبر دروغین توسط مرکز سایبری منافقین در آلبانی و سایر مراکز مجازی دشمن تولید میشود و متأسفانه توسط نیروهای خودی به دلیل فقدان سواد رسانه در همین فضا بازتاب و بازنشر یافته و به اهداف دشمن کمک میکند. تمام این موارد زنگ خطر و هشدار را نسبت به ظهور و بروز فتنههایی به مراتب پیچیدهتر و سختتر از فتنههای گذشته، زیر گوش مسئولان مربوط به صدا در آورده است که بیشک غفلت از آنها ما را در آینده با چالشهای بزرگتر و خطرناکتر مواجه خواهد نمود. برون رفت از این تهدید بزرگ مستلزم برنامه ریزی سریع برای: راهاندازی فوری اینترانت ملی، فراهم آوردن زیرساختهای لازم برای ایجاد شبکههای اجتماعی ملی و رهایی از یوغ شبکههای اجتماعی دشمن، مهندسی و مدیریت دقیق و صحیح شبکههای اجتماعی موجود، تکیه بر آموزش عمومی سواد رسانهای بوده و استفاده از تمامی ظرفیتهای رسانهای و فرهنگی کشور در آموزش سواد رسانه بهویژه ظرفیت بزرگ بسیج ما را در غلبه بر فتنههای آینده کمک خواهد کرد.