به گزارش پایگاه 598، جهانگیر الماسی بازیگر شناختهشده و پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون است.
الماسی به عنوان یکی از بازیگران
پرکار سینما و تلویزیون در سالهای دهه شصت و هفتاد، پیش از «خروج» هم با
ایفای نقش در فیلمهایی همچون «ریشه در خون»، «تنوره دیو»، «شبح کژدم»،
«بانی چاو»، «نار ونی»، «افسانه آه»، «دیگه چه خبر؟!»، «آوار» و «پشت پرده
مه» و سریالهایی مانند «هزاردستان»، «گوهر کمال»، «جوانی»، «پس از باران»،
«در چشم باد» و «طفلان مسلم» چهرهای آشنا برای مخاطبان بود.
فیلم سینمایی «خروج» به کارگردانی
ابراهیم حاتمیکیا آخرین فیلمی است که این بازیگر ۶۵ساله در آن بازی داشت و
اخیراً اکران خودرا به صورت آنلاین به پایان برد. وی در این فیلم ایفاگر
نقش «میکائیل» یکی از روستاییان معترضی است که محور اصلی داستان فیلم را
تشکیل میدهند.
جهانگیر الماسی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا با تأکید بر این که
متأسفانه ساحت و سطح بازیگری در کشور ما افت کرده است افزود:درحالیکه
سینمای دنیا به سمت تولیداتی همچون ژانر علمیتخیلی و انیمیشنهای جذاب
میرود، بخش عمدهای از سینمای ما را کمدیهای بیمایه و سطحی فراگرفته
است.
سینمایی که در شأن مردم ما نیست
الماسی اظهار کرد: اکنون سینمای علمیتخیلی یا همان «ساینس فیکشن» الان
دارد نقش اصلی را در تولیدات درجه یک سینمای دنیا ایفا میکند چراکه بشریت
در حال ورود به ساحت تازهای از معرفت و اندیشه است. ما هنوز در پی این
هستیم که با رقصاندن شخصیتهای اصلی یک فیلم مخاطبان را بخندانیم یا روی سر
بازیگر آب بریزیم که بخندند. این وضعیت سخیفی است! این در حد لیاقت مردم
انقلابی ما نیست! این مال مردمی که در پایان قرن بیستم به امید یک رؤیای
بهتر برای زندگی انقلاب کرده اند، نیست. نمیتوانیم این گونه با
ابعاد فرهنگی انقلاب اسلامی برخورد کنیم. این توهین به انقلاب اسلامی است
که محصول سینمایی آن رقص بازیگران مرد باشد.
این بازیگر سینما و تلویزیون عنوان کرد: بخشی از این وضعیت به این باز
میگردد که برخی از مدیران فرهنگی ما، فقط تا نوک دماغشان را میبینند.
عزیز من! بایستی بارها زمین بخوری،شکست را تجربه کنی، بارها برخیزی تا موفق
شوی.
وی افزود: آنقدری که ما برای سخیفکردن سینمای ایران، سرمایهگذاری و
انرژی میبینیم برای تجربهکردن عرصههای معرفتی تازه، حرکتی نمیبینیم.
شما تولیدات سینمایی پس از انقلاب را در اداور مختلف با هم مقایسه کنید؟آن
تولیداتی که برخی از آقایان متوسطالحال به آنها علاقهمندند چه حجمی از
سینمای ما را تشکیل میدهد؟ آن وقت چند فیلم در عرصه جدی شعور بشری ساخته
شده است؟ من فکر میکنم در مجموع ۱۲ فیلم نشود! این اسمش سرمایهگذاری است؟
سینما ی ما حتی تابع نظام سرمایهداری هم نیست
الماسی عنوان کرد: در دهه ۶۰ و ابتدای دهه ۷۰ گروهی از فیلمسازان و
هنرمندانی که همراه با انقلاب به این سینما آمده بودند، حرکتی را آغاز
کردند که خیلی زود با واکنش یک جریان ضدفرهنگی مواجه شد و سر همه آنها را
بریدندو به حاشیه بردند.آن هم به خاطر اینکه منافع یک عدهای را که
نگاه بازاری داشتندبه خطر انداخت.
بازیگر سریال «هزاردستان» افزود: اخیراً یک گروه فیلمسازی من را به دفتری
دعوت کرده بودند. آنجا صحبت بود، گفتم معیار و ضابطه شما برای دعوت از یک
بازیگر و قرارداد بستن با او برای حضور دیگر در یک فیلم چیست؟ گفتند: هیچ،
مینشینیم اگر خوشمان آمد، میگوییم مثلاً دستمزدش این قدر است! یعنی از
نگاه ما بازیگر خوبی است و باید ۷۰۰ میلیون تومان پول میگیرد!
وی تصریح کرد: این حتی نظام سرمایهداری هم نیست. ای کاش که کاپیتالیستی
بود! این کاپیتالیسم جعلی و دروغی است.بالاخره در قمارخانههای لاسوگاس هم
شما شاید به یک فکر هوشمند، به یک پیشبینی یا اصولی پایبند هستی تا
بتوانی موفق باشی؛ این وضعیتی که بر سینمای ما حاکم است در آن حد هم نیست
چون مدام در آن تقلب میشود.
بازیگر فیلم سینمایی «شبح کژدم» در ادامه گفت: یک آقای دیگری آمده بود و
خودش را با چند تهیهکننده محترم و باسابقه قیاس میکرد؛ میگفت من
تهیهکنندهام او هم تهیهکننده است! پرسیدم کار شما قبل از اینکه وارد
حوزه سینما و تهیهکنندگی بشوید چه بوده؟ با یک لحن خاصی گفت حالا مگر مهم
است؟ شما فکر کن ما در کار «پوست» بودیم! گفتم پوست یعنی چی؟ گفت پوست
دیگه!صادرات از ایران به افغانستان، از افغانستان به ایران.
وقتی سخیفترین روشهای سرمایهداری «ارزش» میشود
الماسی عنوان کرد: ما سینما را در این سطح پایین آورده ایم الان دوران
تعالی فکر است و کشورهایی مثل ژاپن و آمریکا دیگر کالا نمیفروشند، بلکه
فکر و اندیشه میفروشند.
بازیگر فیلم سینمایی«خروج» افزود:متأسفانه برای برخی در فرهنگ سینمایی و
بازیگری، دستیازیدن به سخیفترین روشهای مورد علاقه دنیای سرمایهداری به
یک ارزش تبدیل شده است.
وی ادامه داد: فیلمهای ما سرشار از بازیگرانی است که نشانههایی از فرهنگ
مصرفی غرب، از عینک و کت و شلوار و کفش و مد لباس و شیوههای آرایش گرفته
تا اتومبیلهای آخرین مدل را تبلیغ میکنند. اصلاً گویا اینها انتخاب
شدهاند برای تبلیغ مصرف تولیدات دنیای سرمایهداری وابسته به امپریالیسم
بینالملل. من واژه دیگری به جای عبارت امپریالیسم بینالملل نیافتم و
علاقهمند هم نیستم که از وازگان مارکسیستی استفاده کنم اما چارهای ندارم.
الماسی اظهار کرد: چرا ما اجازه دادیم سینمای ما مبلّغ اینگونه تفکر
باشد؟ آیا این همان سینمایی است که امیر نادری در آن «سازدهنی» را ساخته.
این همان سینمایی است که در ۲۰ سال اول انقلاب همه بچههای مؤمن و مخلص از
فرجالله سلحشور تا ابراهیم حاتمیکیا، از کمال تبریزی تا مجید مجیدی
و جعفری جوزانی در آن کار میکردند.افتخارشان این بوده که فیلمی بسازند که
در آن عدالت و شعور انسانی محوریت داشته باشد.
بازیگر نقش فرّخ در سریال «پس از باران»گفت: در ادامه چه اتفاقی افتاد؟ چه
کسی این فضا را تبلیغ کرد و رواج داد؟ ما به کجا رسیدیم که به نام هنر و
بازیگری جوان ایرانی را که ذاتاً دارای جلوههای بصری ویژهای هستند به
عنوان نمادهای مانکنی بزک کنیم. مصرف کالاهایی مارک و گران قیمت را تبلیغ
کنیم که هیچ نسبتی با این انقلاب و این مردم ندارد و قیمت هایش هم در مخیله
مردم عادی نمیگنجد. چه کسانی این کارها را میکنند. کسانی که بچههایشان
آن طرف آب، با پول این مردم خوشگذرانی میکنند.
به مجلس جدید امیدوارم
وی تصریح کرد:البته من به مجلس یازدهم امیدوارم که بتواند برای اصلاح این وضعیت اقدام کند.
الماسی افزود: بهنظرمن برای اینکه بتوانی به شکلی مؤثر کار کنی باید آن را
بفهمی. مسئله ما اینجاست که بازیگران جوان ما از این نکته غافل هستندکه
وقتی در این مناسبات قرار میگیرند دیگر از مطالعه و ارتقای سطح کاری
خودشان غافل میشوند؛ درکشان از زندگی و روابط انسانی و جریان مناسبات
تولید فیلم عوض میشود.
این بازیگر سینما و تلویزیون عنوان کرد: در همان سینمای هالیوود من آدمهای
باشرفی را میشناسم، فیلمسازان باشرف، چه کارگردان، چه تهیهکننده که
مقصودشان حراست از ساحت پاک انسانی و انسانیت است اما در همین کشور خودمان
هنرمندانی هستند که کارشان، لباس پوشیدنشان، رفتارشان، تولیداتشان، که
میسازند، کارهایی که میسازند، مبلغ جریان منحطی است که دیگر جایی در
جامعه جهانی ندارد.
الماسی تصریح کرد: الحمدلله ما به مدد خون شهدا و بچههایی پاکی که از بین
ما رفتند، یک جاهایی خودمان را توانستهایم حفظ کنیم، هویت و شناسنامهمان
را با خودمان نگه داریم. با سلحشوری و یاد و تلاش فرزندان این آب و خاک،
الان هم ساحت سینما همین است و نیاز به همین سلحشوری داریم.خوود این کرونا
ثابت کرد عزیز من! مگر ما در عرصه خاک چقدر وقت داریم؟ بیا تا قدر یکدیگر
بدانیم! که تا ناگه ز یکدیگر نمانیم!