به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، محمد ایمانی، کارشناس مسائل سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت:
آنها که هشتگ "اعدام نکنید" را برای سه آشوبگر مسلح و جنایتکار ساخته و
پرداخته اند - و نه کسانی که ممکن است از سر احساسات همراهی کنند- انگیزه
کاملا روشنی دارند: کاری نکنید و تماشاچی باشید تا داعش و کومله و جانیان
سازمان منافقین بتوانند خط را بشکنند و سپس، نظامیان آمریکا و انگلیس
بتوانند سرازیر شوند.
موضوع، کمی پیچیده است؛ مثل بمبی که باید با حوصله و دقت تبیین و خنثی کرد.
طراحان پروژه می دانند که موضوع گرانی ناگهانی بنزین در آبان 98، مردم
بسیاری را شوکه و عصبانی کرد. بنابراین سعی می کنند از همان ظرفیت استفاده
کنند؛ شبیه این شبهه که "مجازات اعتراض به گرانی بنزین، اعدام نیست".
مجازات سه متهم که ظاهرا دو تن از آنها هنگام سرقت مسلحانه و ارعاب و جنایت
بازداشت شده اند، یک موضوع است و باید صرفا در روال قضایی خود تعیین
تکلیف شود؛ و تدارک کنندگان فتنه و آشوب بنزینی و مشتاقان تداوم آن،
موضوعی دیگر.
آمریکا، انگلیس، اسرائیل و ارتجاع سعودی، سال 97 دنبال اجرای پروژه تابستان
داغ بودند. اطرافیان ترامپ گفتند ملت ایران چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب
خود را نخواهد دید. گروهک ها را هم به صف کردند، اما از خود مردم شکست
خوردند.
یک سال بعد، سوء تدبیر دامنه دار دولت، فرصت ذی قیمتی را فراهم کرد تا
گروهک ها، روی موج غافلگیری و شوک زدگی عمومی سوار شوند و همزمان با عملیات
بقایای بعث و داعش در عراق، و اجیر شده هایی مثل جنبلاط و جعجع و حریری در
لبنان، محور آشوب نیابتی در ایران را هم فعال کنند.
دولت، به مدت چهار سال از افزایش تدریجی قیمت بنزین استنکاف کرد، در حالی
که کارت سوخت و سهمیه بندی را هم حذف کرده و در شرایط تحریمی بنزین، مصرف
(و قاچاق) را به بالای 90 تا 100 میلیون لیتر رسانده بود. روزانه 100
میلیارد تومان و در چهار سال، 140 هزار میلیارد خسارت.
کشور اصلا استطاعت اقتصادی ادامه این روند پر خسارت را نداشت؛ دولت هم فاقد
شهامت و سرمایه اجتماعی لازم بود. بنابراین، مسئولیت و تقصیر خود را در
جلسه شران سه قوه تقسیم کرد.
در این میان البته، برخی تحلیل های اصلاح طلبان همراه دولت، این بوده که
حتی هدف از تولید فشار اجتماعی کذایی، احیای روند شکست خورده مذاکره
(واگذاری امتیاز) با آمریکا بوده است.
در چنین شرایطی بود که رهبر حکیم انقلاب از تصمیم تلخ جلسه سران (در واقع
خواسته مضطرّانه دولت) حمایت کردند و راه مجادلات و غفلت تازه در بحبوحه
شبیخون امنیتی دشمن را بستند؛ و این در حالی بود که ایشان بیش از همه توجه
دهنده و مواخذه کننده مسئولان درباره فشار معیشتی بر مردم بوده اند.
اما امروز؛ طرحان اصلی هشتگ "اعدام نکنید"، همان ها هستند که حضرت امام
(ره) را به خاطر مجازات منافقین (پیاده نظام ارتش متجاوز صدام) مورد ملامت
قرار دادند. داغ دل مستکبرانی که سال 67 خیال کردند با منافقین، تهران را
فتح می کنند، هرگز فروکش نخواهد کرد.
در این میان، عجیب این بود که یک نامزد انتخاباتی در سال 96 با منافقین
همنوا شد و با تخطئه جریان انقلابی گفت "من اینها را می شناسم. 38 سال است
می خواهند چوبه دار و اعدام در کشور بر پا کنند"! فضاسازی رسانه ای مسموم،
موجب شد رهبر انقلاب در حرم اما (ره) درباره تحریفگری دشمن و عوض شدن جای
شهید و جلاد هشدار بدهند.
سه سال پس از آن سخنان، آیت الله رئیسی با همه هزینه هایش، سرگرم مبارزه با
مفسدان دانه درشتی است که در دولت و مجلس و قوه قضائیه لانه کرده بودند.
این، برای دشمنی که بُرندگی حربه اش را صرفا در غبار آلود کردن فضا و
ناامید کردن مردم می داند، عذاب آور است. بنابراین باید دوباره تشخیص را
برای مردم دشوار کرد یا اذهان را از اولویت ها منحرف نمود.
مدت هاست در حالی که طیفی از مدعیان اعتدال و اصلاحات با بی تدبیری یا سوء
تدبیر، نارضایتی تولید می کنند و مقدمه اغتشاش را فراهم می سازند، پیاده
نظام گروهکی و رسانه های دشمن بر موج سوار می شوند و دست به جنایت می زنند؛
وقتی هم نوبت مجازات برخی متهمان می رسد، هم منافقین محارب و هم حامیان
سیاسی- انتخاباتی "فتنه بنزینی"، هشتگ می زنند #اعدام_نکنید؟ این هم
پوشانی، تصادفی است؟
دشمن در حال تدوام عملیات و اسکی رفتن روی موج برخی سوء تدبیرهاست. در این
شرایط، در هر فعالیت رسانه ای باید فاصله گذاری جدی با عملیات دشمن و دواعش
و قاتلان 17 هزار شهروند ایرانی را حفظ کرد.
اما سواری ندادن و دوشیده نشدن، حداقل مسئولیت در شرایط فتنه است. باید
روشنگری کرد و بر بصیرت و صبر انقلابی عمومی افزود؛ رفتاری که بی تردید،
تضمین آینده است: "ان الانسان لفی خسر؛ الا الذین آمنوا عملوا الصالحات و
تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر".