وی
ادامه داد: گزارش سازمان اطلاعات سپاه پاسداران بیانکننده آن است که متهم
امید اسدبیگی جهت کارگزاری بانک مرکزی و تخصیص نوع ارزهای دولتی برای
واردات خط تولید شرکت رشوههایی را به متهم رسول سجاد پرداخت کرده است.
نماینده دادستان، ادامه داد: متهم مجتبی کحالزاده بهصراحت اظهار داشته
شرکت معتمد پارسه و امید اسدبیگی در موارد متعدد مبالغی را بهصورت سکه و
ارز به مدیران سابق بانک مرکزی ازجمله رسول سجاد و محسن صالحی پرداخت
کردهاند بهطوریکه یکمرتبه تعداد ۵۰ عدد سکه تمام بهار آزادی به دستور
امید اسدبیگی توسط یکی از مدیران سابق خود به نام سید وحید حسینی تهیه و در
بانک مرکزی تحویل رسول سجاد شده است.
شاهمحمدی، ادامه داد: متهم
کحالزاده در اقاریرش از پرداخت ۵۰ عدد سکه تمام بهار آزادی برای دو ماه
قبل از دستگیری و ۲۰۰ عدد سکه تمام بهار آزادی از سال ۹۱ تا ۹۶ و همچنین
اینکه امید اسدبیگی بابت قرارداد کارگزاری تعداد ۲۰۰ عدد سکه تمام بهار
آزادی به متهم محسن صالحی داده است، سخن گفته است. نماینده دادستان گفت:
طبق بررسیهای صورت گرفته متهم امید اسدبیگی ارتباطات نزدیکی با رسول سجاد و
محسن صالحی داشته است؛ همچنین متهم رسول سجاد نسبت به دریافت تعداد زیادی
سکه بهار آزادی از متهم امید اسدبیگی اقرار داشته است. رسول سجاد اظهار
داشته که تعداد ۷۰۰ سکه تمام بهار آزادی از امید اسدبیگی دریافت شده است و
۵۰۰ سکه را فروخته است.
ایجاد دفتر پوششی تحت عنوان کارگزاری بورس
وی
یادآور شد: متهم محسن صالحی با به خدمت گرفتن افراد و ایجاد دفتر پوششی
تحت عنوان کارگزاری بورس، با کارگزاران بانک مرکزی در این خصوص جلساتی
داشته است؛ همچنین مشخص شد محسن صالحی یک ماه قبل از بازداشت از یکی از
کارگزاران بانک مرکزی یک دستگاه خودرو به ارزش یک میلیارد و ۶۰۰ میلیون
تومان دریافت کرده که سند خودروی خود به نام شوهر خواهرش یعنی محمدرضا
حسینی است که این خودرو شناسایی و توقیف شد.
شاهمحمدی ادامه داد: طبق
تحقیقات صورت گرفته مشخص شد محسن صالحی بهعنوان یکی از مدیران سابق بانک
مرکزی از زمانی که سرپرستی یکی از اتاقهای بانک مرکزی را برعهده گرفت،
افرادی که به نامبرده مراجعه داشتند و او ارتباطات ناسالمی را برقرار
میکرده و مبالغ نامشروعی را بهصورت وجوه نقد و وجوه ارزی و دلاری و
سکههای تمام بهار آزادی، املاک متعدد و ماشینهای مدلبالا برای خود تحصیل
و از ضعف نظارت سیستم بانکی استفاده میکرد.
تعیین صوری نرخ تبدیل ارز
نماینده
دادستان اظهار کرد: طبق گزارش سازمان اطلاعات سپاه پرونده جریان فساد
تغییر ریت ارز به این صورت است؛ متهم محسن صالحی با توجه به ارتباطات
نزدیکی که با کارگزاران بانک مرکزی داشته است نرخ تبدیل ارز برای این افراد
را خودش تعیین میکرد. نماینده دادستان گفت: طی تحقیقات فنی صورت گرفته از
سوی سازمان اطلاعات سپاه پرونده از تبانی فیمابین محسن صالحی با چند نفر
از کارگزاران بانک مرکزی حکایت دارد که بیشترین سود حاصله از محل تغییرات
نرخ ارز نیز از سوی صالحی برای متهم اسدالله سیفی بوده است که طبق گزارش
ضابط یعنی سازمان اطلاعات سپاه حدود ۲۰ میلیارد و ۹۰۰ میلیون تومان بوده
است.
وی با اشاره به دلایل و مستندات کیفرخواست گفت: صورتجلسه بازرسی از
محل فعالیت متهمین و کشف اسناد جعلی و مهرهای جعلی شرکتهای خارجی
صادرکننده پروفرمها و کارگزاریهای فروش نشاندهنده تهیه اسناد در خود
شرکتهای متهم امید اسدبیگی است. در بخشی از صورتجلسه کشف اموال ناشی از
جرم هم خودروی بی ام و و تعدادی سکه از متهم محسن صالحی نوشتهشده است.
همچنین در صورتجلسه کشف اموال ناشی از جرم حدود ۳۰۰ قطعه سکه از متهم سید
رسول سجاد نوشتهشده است.
در ادامه قاضی خطاب به متهم اسد بیگی گفت: در
جایگاه حاضر شود؛ سپس ضمن ارائه اتهامات وی مندرج در کیفرخواست به او گفت:
آیا این اتهامات را قبول دارد؟ متهم اسد بیگی گفت: خیر
متهم اسدبیگی
گفت: بنده کارگزار رسمی بانک مرکزی بودم و طبق قرارداد کارگزاری که بسته
بودم تلاش داشتم تا بتوانم منابع مسدود شده ارزی کشور را وارد کشور کنم و
قرار بود بنده یک ضمانت تعهد پرداخت را به بانک مرکزی پرداخت کرده و در
ازای آن ارز گرفته و کار کارگزاری انجام دهم.
متهم اسدبیگی درباره
پرداخت رشوه، گفت: موضوع پرداخت رشوه را قبول ندارم. این متهم ادامه داد:
در ۵ سال گذشته هیچ تسهیلاتی نگرفتم. سؤال من این است وقتی کارمندی از
هفتتپه که ۸ میلیون حقوق میگیرد چرا اصلاً سرکار نمیرود، من روزانه ۸۰۰
میلیون حقوق میدهم درحالیکه سرکار نمیروم، اگر یکی دو ماه دیگر نیز
سرکار نروم شرکت هفتتپه از بین میرود. اگر نماینده دادستان دلش برای کشور
میسوزد من همدلم برای کشور میسوزد، ۲۰ نفر میخواهند شرکت را دولتی
کنند. متهم اسدبیگی درباره جعل اسناد نیز گفت: هیچ جعلی انجام ندادم و
مهرها از دفتر من پیدا نشده است.
دادسرای تهران به کسی که جعل میکند مدال افتخار نمیدهد
در
ادامه قاضی از نماینده دادستان خواست توضیحات خود را بیان کند. نماینده
دادستان خطاب به متهم اسدبیگی گفت: من اسناد جعلی شما را در جلسات مختلف
نشان دادم. جعل شما در دو مرحله بوده است؛ یکی در مرحله ثبت سفارش و جعل
دیگر با همکاری رستمی صورت میگرفته است که در حوزه جعل پروانه سبز گمرکی و
جعل برگه استعلام از گمرک خرمآباد است. وی ادامه داد: شما گفتید باید
مدال افتخار به من بدهند درحالیکه دادسرای تهران به کسی که ارز دولتی را
در بازار آزاد میفروشد و در بازار ارز کشور اخلال ایجاد میکند و رشوه
داده و جعل میکند مدال افتخار نمیدهد بلکه برای او کیفرخواست صادر
میکند. نماینده دادستان خطاب به متهم اسدبیگی گفت: شما دنبال حاشیه نروید
زمانی که اسناد ارائه میشود هیچ دفاعی ندارید، در مرحله مقدماتی اقرار
کردید که رشوه پرداخت کردید.
کتمان کافی است!
نماینده
دادستان کیفی پر از سکه را در دادگاه نشان داد و گفت: کتمان کافی است
اینها قریب به ۴۰۰ سکه است که بستهبندی سکهها مربوط به صرافی پسرعموی
شماست؛ این سکهها از منزل سجاد و صالحی کشفشده است. وی افزود: کحال زاده
گفته اسدبیگی به ما گفته بود به بانک مرکزی سکه دهید ما هم در مراحل مختلف
رشوه دادیم.
در ادامه متهم اسدبیگی درباره سکهها افزود: این صرافی
متعلق به عمو و پسرعموی من است که افراد باسابقهای هستند و در بهترین نقاط
کشور صرافی دارند. بسیاری از افراد با آنها کار میکنند، اما نمیتوان
بهصرف اینکه برچسب صرافی پسرعموی من بر این سکهها خورده من با این صرافی
ارتباط دارم. نماینده دادستان خطاب به متهم گفت: بسیاری از پولشوییهای شما
بهواسطه همین صرافی صورت گرفته است. شاهمحمدی گفت: امروز با افرادی
مواجه هستیم که رشاء را قرض یا سرمایهگذاری در بورس میدانند. در ادامه
متهم اسدبیگی گفت: اگر شما اسنادی دارید که ریالی از حساب من بهحساب سجاد
رفته به من نشان دهید.
نماینده دادستان در ادامه خطاب به متهم اسدبیگی
گفت: شما ۸۰۰ سکه را با دست و دلبازی به آنان دادهاید، شما خودتان
گفتهاید ۱۰۰ سکه و ۱۲ هزار دلار به صالحی دادهام. چرا به صالحی سکه
دادهاید؟
در ادامه جلسه دادگاه سید رسول سجاد در جایگاه قرار گرفت.
قاضی با قرائت اتهامات این متهم مبنی بر دریافت رشوه ۸۰۰ سکه تمام بهار
آزادی از متهم امید اسدبیگی، دو قطعه شمش طلای ۱۰۰ گرمی از متهم سیفی،
دریافت سکه تمام بهار آزادی از متهمان آل علی، فرجام، حسین زاده و عامری، و
همچنین یک دستگاه آپارتمان به ارزش ۷۰۰ هزار دلار از متهم محمدرضا قائدی و
همچنین دریافت ۳۰ هزار دلار در قالب مستر کارت و ویزا کارت از محمدرضا
قاعدی گفت: آیا اتهامات را قبول دارید؟
این متهم گفت: خیر، چون زمان کم
بود من نتوانستم مدارک را بیاورم. اینجانب مدیر اداره بینالملل بانک مرکزی
بودم و مدیرکل نبودم برای اثبات نگرفتن رشوه باید یک سری مسائل محرمانه
بانک مرکزی را بیان کنم. قاضی بیان کرد: من فکر نمیکنم مسائل رشوه و گرفتن
آپارتمان و از این حرفها ربطی به مسائل سری بانک مرکزی داشته باشد.
متهم
پاسخ داد: آپارتمان نگرفتهام و آپارتمان وجود خارجی ندارد. متهم ادامه
داد: اسدبیگی را مدیر حراست وقت بانک مرکزی به ما معرفی کرده است. من هیچ
کارگزاریای معرفی نکردهام. متهم سجاد ادامه داد: اسدبیگی از ما تقاضای
ضمانتنامه کرد و ما موضوع را به معاونت ارزی بانک مرکزی منتقل کردیم. با
امضای معاونت ارزی بانک مرکزی به مدیرعامل وقت بانک سپه نامه زدیم و اعلام
کردیم شرکت آریا به مدیریت امیداسدبیگی تقاضای ضمانتنامه بدون قید و شرط
در بانک مرکزی را دارد. نهایتاً اواخر سال ۹۵ ضمانتنامه به مبلغ ۷۰
میلیارد تومان از طرف بانک سپه ارجاع شد و اسدبیگی در قالب این ضمانتنامه
شروع به کار با کارمزد ۰.۲ کمتر از دیگران کرد، اسدبیگی با کارمزد ۰.۳
منابع وون ما را آزاد میکرد.. من و کمیته تأمین اسکناس هیچ امتیازی برای
اسدبیگی لحاظ نکردیم. اسدبیگی ۵۰۰ میلیون دلار برای ما منابع جابجا کرد.
از مشکلات هفتتپه خبر نداشتیم
متهم
سجاد تصریح کرد: ما در تاریخ 4/8/96 آخرین مبلغ را بهحساب اسدبیگی واریز
کردیم. در آن موقع از مشکلات اسدبیگی در شرکت هفتتپه خبر نداشتیم. اسدبیگی
را تحتفشار گذاشتیم که باید پول را به بانک مرکزی برگرداند. موضوع را به
مقامات بالاتر یعنی مدیرکل بینالملل وقت بانک مرکزی گزارش دادیم و این
مقام به ما نامه زد که به اسدبیگی تعهدات قراردادیاش را متذکر شویم؛ اما
بعد از نامه ما، بازهم اسدبیگی اقدامی برای تسویهحساب نکرد. نهایتاً با
گزارش آخر دستور معاونت ارزی بانک مرکزی برای اجرا گذاشتن ضمانتنامه
اسدبیگی اجرا شد و مبلغ ۷۰ میلیارد تومان که شامل مبلغ ضمانتنامه اسدبیگی
بود از حساب او در بانک سپه برداشت شد. متهم سجاد افزود: زمانی که افراد
نزد من میآمدند سکههایی به من میدادند که منبعد از رفتنشان متوجه
میشدم که در داخل کیف سکه است. کار خاصی برای کسی انجام ندادهام.
در
ادامه این جلسه دادگاه، نماینده دادستان گفت: متهم سجاد میگوید در
تفاهمنامههای قراردادی کارگزاری نقشی نداشته است، درحالیکه استعلام شده و
پاسخ آمده است شما با کارگزار صحبت میکردید که کارمزد چقدر باشد، شما در
بانک مرکزی سمت داشتهاید.
800 سکه رشوه!
نماینده
دادستان در ادامه این جلسه دادگاه با نشان دادن کیف رشوههایی که پر از
سکه بود، اظهار کرد: مقداری از این سکهها برای شما و مقداری از آن برای
متهم صالحی است، خود شما گفتهاید ۸۰۰ سکه گرفتهام، شما مسئول مستقیم
تفاهمنامه بودهاید. شما مدیر بینالملل بانک مرکزی بودهاید، در فضای
مجازی با متهم اسدبیگی چتهایی داشتهاید، اسدبیگی به شما میگوید من اگر
شما را نداشتم من را دراز میکردند. چطور میگویید کاری نکردم درحالیکه
۸۰۰ سکه دریافت کردهاید، در حالی ضمانتنامه منقضی شده بود. شما باید آن
را به اجرا میگذاشتید، چرا برای شما لوکیشن محل کار خود را فرستاده است،
چه نیازی بوده است که یک مدیر ارشد بانک مرکزی، لوکیشن بگیرد. در ادامه این
جلسه دادگاه یک کلیپ از اقاریر متهم سجاد پخش شد، در این اقاریر متهم سجاد
میگوید در عید ۹۶ اسدبیگی تقویمی به او داده است که متوجه میشود تعدادی
سکه در آن بوده است، متهم سجاد در این کلیپ اقرار میکند که یک بسته دیگری
اسدبیگی به او میدهد که ۱۵۰ سکه در آن قرار داشته است، متهم سجاد میگوید
این مسئله چند بار اتفاق افتاده است، اما اعلام میکند که درمجموع ۷۰۰ تا
۸۰۰ سکه به او دادهشده است، در این کلیپ مشخص میشود ۲۴۰ سکه وکیوم صرافی
اسدبیگی بوده است.
در ادامه جلسه دادگاه نماینده دادستان گفت: بر اساس
اقاریرتان ۷۰۰ تا ۸۰۰ سکه از اسدبیگی دریافت کردهاید، متهم اسدبیگی از شما
میخواهد که زمان اجرای ضمانتنامهها را به تعویق بیاندازید و از شما طلب
استمداد میکند و استمداد او لبیک گفته میشود و اجرای ضمانتنامه به
تعویق میافتد.
در ادامه جلسه دادگاه، فیلمی در خصوص اعمالنفوذ سجاد
پیرامون تخصیص چند میلیون دلار ارز دولتی برای واردات قطعات کارخانه به
امید اسد بیگی به نمایش درآمد. نماینده دادستان گفت: سکههایی که در فیلم
مشاهده کردید همین سکههایی است که اینجا در جلسه دادگاه به نمایش
گذاشتهشده است. این سکهها مربوط به صرافی هیتال است که متعلق به آقای آل
علی از دیگر کارگزاران بانک مرکزی است.
کل بانک مرکزی را شکر میدهم
نماینده
دادستان بیان کرد: در پیامهای ردوبدل شده میان اسدبیگی و سجاد، اسدبیگی
به سجاد میگوید این ۲ ثبت سفارش من انجام نمیشود و سجاد پیگیری میکند و
ارز دولتی به اسدبیگی تحویل داده میشود. در پیامهای دیگر اسدبیگی به
سجاد، شاهد هستیم که اسدبیگی میگوید کل بانک مرکزی را شکر میدهم. دستور
بدهید تریلی بار کنم و شکر به بانک مرکزی انتقال دهم. در اینجا سجاد به
اسدبیگی میگوید، چون واردات مربوط به ماشینآلات است با یک ثبت سفارش
نمیتوان به آن ارز تخصیص داد لذا برای این ارزی که اسدبیگی برای واردات
ماشینآلات دریافت میکند، ۶۰۰ و اندی میلیون دلار ثبت سفارش صورت میگیرد
که ۳۴۰ میلیون آن در بانک کشاورزی توسط اسدبیگی دریافت میشود.
آن سکهها عیدی بود!
در
ادامه جلسه دادگاه متهم رسول سجاد، گفت: معاون ارزی بانک مرکزی نامه زد و
اعلام کرد که ضمانتنامه به اسدبیگی تعلق گیرد، بدون دستور معاون ارزی
اصلاً نمیشد این کار را کرد؛ بنابراین من هیچیک از این اقدامات را
بهصورت انفرادی انجام ندادم و همه این اقدامات با حضور اعضا انجامشده
است. قاضی مسعودی مقام از متهم سجاد پرسید آیا درزمانی که سکه هم دریافت
میکردید با حضور اعضا بوده است؟ متهم سجاد پاسخ داد: آن سکهها عیدی بوده
است و برای عیدی، تنهایی میآمدند. قاضی گفت: آنکه شما از آن بهعنوان عیدی
تعبیر میکنید، در قانون تعریف دیگری دارد.
قاضی خطاب به متهم گفت:
درباره رشوه توضیح دهید؟ متهم پاسخ داد: بورسیه بانک مرکزی بودم و چون تعهد
داشتم سند ملکی خواهرم را بهعنوان وثیقه گذاشته بودم. این موضوع تا سال
۹۶ ادامه داشت و من میخواستم سند خانه پدریام را جایگزین سند خواهرم کنم
که میخواست خانهاش را بفروشد و میخواستم یک وکالتی در این زمینه به
همسرم بدهم، اما بازپرس این مساله را قبول نمیکرد. بعدازآن وکالتنامه را
به من دادند.
قاضی در ادامه خطاب به این متهم گفت: سکهها از کجا
کشفشده است؟ نماینده دادستان ادامه داد: با توجه به اعترافات دیگر متهمان
پرونده همسر متهم سجاد با متهم سجاد هماهنگ میکند و این ۳۰۰ و خردهای سکه
را تحویل ضابط میدهد. او اعتراف کرده است که ۸۰۰ سکه گرفته است ۴۰۰ سکه
را فروخته است و مابقی را استرداد کرده است. خانم او سکهها را تحویل داده
است شما در مراحل اولیه همکاری کردهاید و همکاری شما مساعد بوده است.
متهم
سجاد پاسخ داد: سکهها را خانمم داده است، اما مقداری از آن برای پسرم
است. قاضی خطاب به متهم گفت: پسر شما کجا بوده است؟ این متهم گفت: پسر من
کارمند بانک مرکزی بوده است. نماینده دادستان گفت: عمده این سکهها وکیوم
شده است. قاضی خطاب به متهم سجاد گفت: ۴۰ سکه برای فرزندتان بوده است مابقی
از کجا آمده است. این متهم گفت: هدیه گرفتهام از بانک مرکزی، در پایان
سال به ما هدیه میدادند. قاضی گفت: این تعداد سکه خیلی زیاد است بانک
مرکزی سالیانه چند سکه میداده است؟ این متهم گفت: یک سکه در پایان سال
هدیه میداده است.
قاضی خطاب به متهم سجاد بیان کرد: یعنی شما هشتاد سال
در بانک مرکزی کار میکردهاید؟ درآمد شما ماهیانه چقدر است؟ متهم با طفره
رفتن از پاسخگویی صریح گفت: سالیانه ۳۰۰ میلیون حقوق میگرفتم. این متهم
ادامه داد: اتهام من در مدتی چیز دیگری بوده است. قاضی خطاب به متهم گفت:
همسر شما چند سکه داده است؟ این متهم گفت: ۲۶۴ سکه. نماینده دادستان خطاب
به متهم اظهار کرد: ۳۰۰ و خردهای سکه بوده است. قاضی خطاب به این متهم
تاکید کرد: بعضی از اقاریر شما با اسناد مکشوفه مطابقت دارد اگر مطابقت
نداشت حرف شما صحیح بود.
قاضی خطاب به متهم سجاد گفت: اگر این سکهها را
خودتان و پسرتان خریداری کردید اسناد آن را برای ما بیاورید تا مشخص شود
از کجا سکه خریدید. گفتنی است در پایان قاضی مسعودی مقام ختم جلسه را اعلام
کرد و گفت: ادامه جلسه پرونده حاضر، روز چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۹۹ برگزار
میشود.