حمله شیمیایى به حلبچه که به کشتار
حلبچه یا جمعه خونین نیز شناخته مى شود، بهعنوان نسلکشى مردمى بىگناه از
آن یاد مىشود. ابعاد فاجعه شیمیایى حلبچه در مقیاسى بهوقوع پیوست که به
باور بسیارى با فجایع بمباران اتمى هیروشیما و ناکازاکى قابل قیاس است. از
اینرو پس از هیروشیما این شهر را مىتوان قربانى جنایت علیه بشریت و نمادى
از توحش مدرن یک رژیم فاشیستى دانست.
این فاجعه در شرایطى رخ داد
که پیروزى رزمندگان ایرانى در عملیات والفجر ۱۰، آزادسازى بسیارى از مناطق
کردنشین ازجمله شهر حلبچه را بهدنبال داشت. پس از ورود نیروهاى ایرانى به
شهر حلبچه، مردم شهرها و روستاهاى اطراف به استقبال از آنان شتافتند.
این
مسئله چنان براى رژیم بعث غیرقابل باور بود که در یک اقدام غیرانسانى و به
قصد انتقامگیرى از این شکست فاحش و دشمنى با مردم کرد، شهر حلبچه و اطراف
آنرا هدف بمبهاى شیمیایى قرار داد. صدام به پسرعمویش على حسن المجید
معروف به على شیمیایى، دستور بمباران شیمیایى این مناطق را داد. پیش از
حملات شیمیایى، شهر بهمدت دو روز با بمبهاى متعارف بمباران شد. حسن
المجید با اینکار مىخواسته شیشه ساختمانهاى شهر را بشکند، تا امکان
مقاومت در مقابل گازهاى سمى به حداقل برسد.
این
حمله نزدیک به ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر را کشت و نزدیک به ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ نفر را
زخمى کرد که اکثراً از غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر بر اثر عواقب،
بیمارىها و نقص جسم در هنگام تولد در سالها پس از حمله کشته شدند.
حادثهاى که بهصورت رسمى بهعنوان نسلکشى مردم کرد عراق شناخته شد و هنوز
بهعنوان بزرگترین حمله شیمیایى مستقیم به یک منطقه شهرنشین در تاریخ باقى
مانده است.
در این میان، اما «ایدن مصطفی حمید» یکی از خلبانان
عراقی که مأمور میشود تا این بمباران را انجام دهد. شهید «ایدن مصطفی
حمید» در سال ۱۹۴۹ میلادی (۱۳۲۷ هجری شمسی) در کرکوک و در خانوادهای از
تبار ترکمان اصیل به دنیا آمد. پدر او در شهر کرکوک جنگلبان بود. در سال
۱۹۵۵ میلادی (۱۳۳۳ هجری شمسی) پدرش به منطقه تون کوبری منتقل شد و ایدن
کلاس اول ابتدایی خود را در این شهر گذراند. پس از مدتی خانواده اش مجددا
به کرکوک بازگشتند و دوران ابتدایی و متوسطه خود را در آن شهر به پایان
رساند.
صبوری و آرامش از ویژگیهای بارز او در دوران تحصیلش بود. پس
از آن که دیپلم خود را گرفت بنا بر علاقهای که در او بود، به دانشکده
هوایی ارتش عراق پیوست و به عنوان کمک خلبان از آن دانشکده فارغ التحصیل
شد. او علاقه بسیاری به کشور و خصوصاً مردم کشورش داشت و این صفت زبانزد
دوستان، همکاران و آشنایانش شده بود.
ایدن با اینکه در ارتش بعث کار
میکرد، اما حاضر نبود بر علیه مردم بیگناه اقدامی کند. زمانی که صدام
شکست بزرگی از ایران را در حلبچه متحمل میشود، یه ایدن دستور میدهد تا
حلبچه را بمباران کند، اما او از دستور بمباران شیمیایی حلبچه سرپیچی
میکند و حاضر به انجام این کار نمیشود. صدام پس از شنیدن این موضوع دستور
میدهد تا این خلبان را اعدام کنند. سرانجام او در همان سال اعدام میشود و
حتی اجازه برگزاری مراسم تشییع پیکر و مراسم یادبود به خانواده او را
نمیدهند. ایدن مصطفی حمید قبل از اعدامش گفت: آیا ملت ایران و کرد،
سالهای بعد از من یاد میکنند؟