به گزارش پایگاه 598، اگر میخواهید سراغی از «رئیس جمهور» بگیرید باید به منطقه پاستور در قلب
شهر تهران بروید. کاخی که در زمان رضاخان محل اقامت ولیعهد یا همان محمدرضا
پهلوی بود.
بعدها پهلوی دوم از پاستور نقل مکان کرد و به سعدآباد و در پارهای از
وقتها نیاوران رفت. بعد از انقلاب اسلامی پاستور محلی برای اقامت روسای
جمهور شد.
اما در سایه رسیدن به دفتر رئیس جمهور باید از میان درهای به اصطلاح «VIP»
عبور کنی و در قدم آخر به حائلی میرسی که رئیس دفتر رئیس جمهور در آنجا
حضور دارد. رئیس دفتری که مانند «مرد در سایه» عمل میکند و کنترل کننده
رئیس جمهور برای برنامههایش است.
بعد از انقلاب اسلامی و با ایجاد جایگاه ریاست جمهوری رئیس دفتر هم جایگاه ویژه پیدا کرد.
همواره رئیسان دفتر رئیس جمهور دارای حاشیههای زیادی بودند و بیشتر
کنشگران سیاسی اعتقاد دارند که رئیس دفتر نقش بسیار پررنگی در امور رئیس
جمهور دارد، به ویژه در دولتهای دهم و دوازدهم!
دفتر رئیسجمهوری اسلامی ایران یکی از زیرمجموعههای نهاد ریاستجمهوری است
که وظیفه هماهنگی برنامههای رئیسجمهور را بر عهده دارد. پیش از تغییر
قانون اساسی و حذف سمت نخستوزیری در سال ۱۳۶۸، ریاست کابینه برعهده
نخستوزیر بود و رئیسجمهور، در عمل، از نقش و اختیارات اجرائی شایان توجهی
برخوردار نبود. به تبع آن، سمت «رئیس دفتر رئیسجمهور» نیز تا پیش از آن،
اهمیتی را که پس از سال ۱۳۶۸ و تفویض اختیارات نخستوزیر به رئیسجمهوری
یافت، نداشت.
رئیس دفتر رئیسجمهور به دو دلیل سمتی تعیینکننده است. اول این که او
هماهنگکننده و زماندهنده برای برنامههای رئیسجمهور است و دلیل دوم هم
این که او انتخاب میکند یا اولویت میدهد که کدام گزارشها زودتر به دست
رئیس دولت برسد یا رئیس دولت در کدام مجالس حضور یابد.
نقش روسای دفتر رئیس جمهورها به قدری اهمیت دارد که نزدیکترین و مورد
وثوقترین افراد به این جایگاه میرسند. به دلیل اینکه نامههای محرمانه و
شاید موضوعات سری رئیس جمهورها توسط رئیس دفترها قابل رویت است، به همین
دلیل روسای دفتر رئیس جمهورهای بعد از انقلاب اسلامی را مروری میکنیم.
۱-دولت بنی صدر
«رضا تقوی»، نخستین رئیس دفتر رئیس جمهور در ایران بود. وی دارای مدرک
دکتری حقوق و از نزدیکان بنی صدر بود که سابقه آشنایی این دو به فرانسه
بازمیگشت. تقوی به پاس خدماتش در جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران، نشان
درجه چهارم همایون را به دست آورده بود. وی در وزارت امور خارجه سمتهای
معاون اداره پنجم سیاسی، سرپرست اداره انتشارات و مدارک، معاون دبیرکل
همکاری عمران منطقهای (RCD) و سرپرست اداره هشتم و پنجم سیاسی و نیز
مأموریتهای دبیر کنسولگری ایران در نیویورک، دبیر اول در سفارت ایران
در کابل و اسلامآباد و رایزن درجه سه در اسلامآباد را دارا بوده است.
تقوی افرادی را که به جبهه ملی، سازمان مجاهدین خلق، حزب رنجبران و دیگر
گروهها و سازمانهای مخالف انقلاب وابسته بودند، گردهم آورده بود. او بعد
از فرار بنی صدر از کشور به فرانسه گریخت. وی از افسران نیروی هوایی بود که
دفتر رئیس جمهور را محل رفت و آمد منافقین کرده بود و به قولی مرد در سایه
کارهای بنی صدر بود. همان گونه بود که امام بعد از فرار بنی صدر فرمودند:
«به آقا گفتم بعضی از افرادی که دور تو جمع شدهاند گرگهایی هستند که تو
را به باد فنا میدهند، گوش نکرد».
۲- دولت شهید رجایی:
عمر دولت شهید رجایی بسیار کم بود. او رئیس دفتر مخصوی نداشت. اما تقی
محمدی از دوستان قدیمش قبل از انقلاب اسلامی با وساطت بهزاد نبوی و خسرو
تهرانی مدتی ریاست دفتر نخست وزیری را برعهده داشت. او از نزدیکان و
علاقهمندان شهید رجایی بود که به گفته محمد غرضی، دلسوزانه و بدون فوت وقت
به امور مربوط به دفتر ریاستجمهوری رسیدگی میکرد، آنطور که غرضی
میگوید، محمدی قریب به ٢٠ سال پیش فوت کرده است.
محمدی بعدها در ماجرای پرونده ترور رئیس جمهور و نخست وزیر در زندان اوین
خودکشی کرد. البته گفته میشود مرد در سایه دولت شهید رجایی همان بهزاد
نبوی بود و مدتی هم محمدحسین رفیعی ریاست چند روز دفتر رئیس جمهور را
برعهده داشت.
۳- دولت آیتالله خامنهای:
باثباتترین و کم حاشیهترین رئیس دفتر طول ۴۱ سال اخیر بعد از انقلاب
اسلامی مربوط به این دوران است. مرحوم سیدمحمد میرمحمدی نزدیک به ۸ سال
رئیس دفتر رئیس جمهور بود و یکی از مورد اعتمادترین افراد نزد رئیس جمهور
وقت محسوب میشد.
او در این سالها بسیار تلاش کرد که روند ریاست دفتر رئیس جمهور را بهبود
ببخشد و از حالت باندی و جناحی که در دوران بنی صدر بود خارج کند و ضابطه
مشخصی برای آن ایجاد شود. به همین علت بود که میرمحمدی در ۴ سال اول دولت
هاشمی رفسنجانی هم رئیس دفتر وی بود.
۴- دولت هاشمی رفسنجانی:
دولت هاشمی در هشت سال شاهد سه رئیس دفتر بود. ابتدا میرمحمدی در دولت او
رئیس دفتر او شد. در دولت دوم هاشمی به سراغ یکی از فامیلها همسرش یعنی
حسین مرعشی رفت.
مرعشی که کارهای سیاسی دفتر رئیس جمهور را هم پیگیری میکرد در تشکیل حزب
کارگزاران سازندگی یعنی میراث داران هاشمی رفسنجانی بسیار تلاش کرد.
تلاشهای سیاسی او سبب انتقادهای به هاشمی شده بود. البته بعدها مرعشی به
مجلس پنجم رفت و جای خود را به پسر هاشمی یعنی محسن داد. این سرآغازی بود
که نشان داد یک پسر میتواند مثل دولتهای قدیمی دفتر پدر را مدیریت کند.
۵-دولت خاتمی:
در دوران محمد خاتمی رئیس دفتر دولت اول او بسیار حاشیه دار بود. محمدعلی
ابطحی که روزی معاون پارلمانی خاتمی در ارشاد بود حالا رئیس دفترش شده بود.
نامه نگاریهای ابطحی در ماجرای تیر ۷۸ و شورای شهر اول تهران بسیار حاشیه
ساز بود، طوری که خاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری برادرش علی خاتمی را
مسئول دفتر خود کرد. این انتصابهای فامیلی برای ریاست دفتر نشان میدهد
برخی روسای جمهور در زمینه رئیس دفتر به فامیلهایشان بیشتر اعتماد دارند.
برادر محمد خاتمی، ریاست دفتری رئیسجمهور را از ابطحی تحویل گرفت و تا
پایان عمر دولت هم در این سمت باقی ماند. علی خاتمی در دولت دوم اصلاحات
همزمان با ریاست دفتر رئیسجمهوری، رئیسدفتر ویژه بازرسی ریاستجمهوری هم
بود. او متولد ١٣٣٢ و فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مهندسی صنایع از دانشگاه
بروکلین است.
۶- دولت احمدی نژاد:
او در دولتش با انتصاب ۴ رئیس دفتر رکوردار در این موضوع است. روسای دفتری
که برخی از آنها اختیارشان از شخص احمدی نژاد هم بالاتر بود. احمدی نژاد
ابتدا در دولت اول و بین سالهای ۸۴ تا ۸۵ غلامحسین الهام از حقوقدانان
برجسته کشور را رئیس دفتر کرد. او ١٨ ماه این سمت را برعهده داشت تا اینکه
به دنبال فوت جمال کریمیراد، وزیر دادگستری وقت، به عنوان وزیر پیشنهادی
رئیسجمهور از نمایندگان رأی اعتماد گرفت.
بعد از رفتن الهام به وزارت دادگستری شیخالاسلام بر صندلی ریاست دفتری
نشست، در دولت دهم اما وزیر کار و امور اجتماعی شد. او مدتی بعد از ادغام
وزارت تعاون و رفاه اجتماعی با وزارت کار اولین وزیر تعاون، کار و رفاه
اجتماعی شد و قریب به سه سال هم وزیر بود تا اینکه با استیضاح نمایندگان
مجلس برکنار شد.
اسفندیار رحیممشایی: مشایی یار جدانشدنی احمدینژاد است و پدر عروس او.
دولت دهم که روی کار آمد مشایی به معاونتاولی رئیس دولت رسید. ماجرای
معاونتاولی مشایی، مخالفتها و سرانجام استعفای سه وزیر در اعتراض به او،
نخستین چالش درونی دولت دوم محمود احمدینژاد بود. احمدینژاد بلافاصله پس
از برکناری مشایی از معاوناولی او را به ریاست دفترش منصوب کرد. رئیس
دفتری که به گفته بیشتر اعضای کابینه قدرتش در دولت از رئیس جمهور هم بیشتر
بود و در عزل و نصب بسیاری از وزرا و اعضای کابینه نقش اول را داشت. رئیس
دفتری که احمدی نژاد در روز ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ در وزارت
کشور دستش را بالا برد.
اما همچنان از او به عنوان «مرد پشت پرده» و تصمیمساز دولت نام برده
میشد. در سال آخر ریاست جمهوری احمدی نژاد هم میرحسن موسوی رئیس دفتر
شد. او از نزدیکان و منصوبان مشایی در دولتهای نهم و دهم بود، اولین سمتش
در دولت احمدینژاد معاونت سرمایهگذاری سازمان میراث فرهنگی بود که از سوی
مشایی برایش صادر شد.
۷- دولت روحانی:
در ابتدای دولت او محمد نهاوندیان از اقتصاددانان برجسته و اعضای موتلفه
سمت ریاست دفتر رئیس جمهور را برعهده گرفت. این موضوع سبب انتقادهای زیادی
به روحانی از سوی اصلاح طلبان شده بود. او زیاد حاشیه نداشت ولی طرفداران
رئیس جمهور هم از وی خوششان نمیامد. در دولت دوم اما مردی با قدرت زیاد
وارد ساختمان پاستور شد؛ محمود واعظی!
او که در دوره اول وزیر ارتباطات بود از اعضای بسیار نزدیک به روحانی است.
او موسس حزب اعتدال و توسعه است که بسیار به رئیس جمهور وابسته هستند. نقش
واعظی در عزل و نصبهای دولت به حدی بود که روزی اسحاق جهانگیری گفته بود
حق عزل و نصب یک منشی را ندارد. یا حتی ظریف هم از اعمال نفوذهای واعظی در
وزارت خارجه و سیاست خارجی شاکی است و یکبار استعفا داد. آخرین موضوع از
حواشی واعظی هم به ماجرای برکناری وزیر صمت بازمیگردد که رحمانی در
نامهای سرگشاده اعلام کرد که واعظی از او خواسته استعفا دهد.
منبع:آنا