مهراب قاسم خانی :
از پدر و مادرم هنوز عيدي ميگيرم. آنها به اين سنت اعتقاد دارند.اهل ديد و
بازديد عيد نیستم من فقط خانه پدر و مادر خودم و پدر و مادر شقايق و
همينطور خواهر همسرم ميروم و البته خانه پيمان برادرم وگرنه ماندن در
خانه يا سفر كردن را ترجيح ميدهم.
شقایق دهقان: اهل برنامهريزي
هستم، اما متاسفانه هيچوقت به برنامههايم نميرسم. نميدانم چرا
نميشود، هميشه هنگام تحویل سال هم به خودم قول ميدهم كه ديگر امسال به
برنامهريزيهايم عمل كنم، اما خب نميشود. مثلا اول هر سال به خودم قول
ميدهم كه پول پسانداز كنم، ولي نميشود. سال 91 را هم از ته دل براي
سلامتي خانوادهام دعا ميكنم و آرزوي شادكامي آنها را دارم.
آزاده نامداری: من
آرزوي عاقبت بخيري ميكنم. كليت آرزويم اين است. يك آرزوي شخصي هم دارم كه
نميخواهم دربارهاش حرف بزنم. اميدوارم در اين سال براي كشورم هم اتفاقات
خوبي بيفتد.
جداي از اينها آرزو ميكنم سال 91 براي من، سال آرام و
قرار باشد. من در زندگيام آرام و قرار ندارم. ممكن است يك نفر بگويد اين
قضيه خيلي خوب است، چون تو آدم پرجنب و جوش و فعالي هستي. ولي من دلم
ميخواهد يك مقدار آرامش داشته باشم. اين همه هيجان خوب نيست. گاهيوقتها
مكث ميكنم و از خودم ميپرسم چرا اينقدر ميدوم.
بيشتر عيدي ميگيرم.
كم پيش ميآيد كه عيدي بدهم. كسي از من توقع ندارد. اگر بخواهم عيدي بدهم
هديه ميخرم. پول نميدهم. هديههايي مثل عطر و... كه بقيه دوست دارند.
به
اقوام نزديك تلفني تبريك ميگويم. مثلا به مادربزرگ و دايي و... زنگ
ميزنم. به يك سري از دوستان هم پيامك ميزنم. به آدمهاي مهم حتما تلفن
ميزنم. من پيامك زدن را هم دوست دارم، چون پيامك آدمها را به هم نزديك
ميكند.
جواد عزتی:
نوروز را دوست دارم، هميشه موقع سال تحويل اين حرف در گوشهاي از ذهنم
بوده كه موقع سال تحويل ماهي از تنگ بيرون ميپرد. هميشه هم نگاهم به تنگ
ماهي بوده و حس بچگانهام منتظر است كه ماهي از تنگ بيرون بپرد، اما هيچ
وقت اين اتفاق نيفتاد. تازه تخممرغ هم رنگ ميكردم. بچه كه بودم پوست پياز
قرمز ميخريدم و ميانداختم در آب جوش و تخممرغ را در آن ميانداختم تا
رنگ بگيرد.
خيلي حس عجيبي است، اين صدا را كه با خاطرهها عجينشده،
خيلي دوست دارم؛ اما چند وقتي است دلمميگيرد. دلم ميخواهد تحويل سال را
در يك اتفاق جمعي جشن بگيريم و حس شاديمان را با هم شريك شويم، اما
متاسفانه امروزه اين اتفاق بيشتر در خلوت انجام ميپذيرد. هر كس در خانه
خودش مينشيند و آن اتفاق در لحظه ميافتد؛ در صورتي كه من دوست دارم در يك
جمع بزرگ صداي توپ را بشنوم و همه با هم خوشحالي كنيم.
سیروس مقدم: سال
90، به لحاظ كاري سال نسبتا خوبي برايم بود. مردم از سريال «پايتخت»، كه
ايام نوروز پخش ميشد، راضي بودند و به دنبالش سريال «تا ثريا»، كه باعث شد
موضوع ربا و نزول و لقمه حلال و حرام و پولهاي شبههدار مطرح و به چالش
گذاشته شود. به هر حال خدا را شكر، از سالي كه گذشت راضي هستم.