به گزارش پایگاه 598، وجیهه غلامحسینزاده:
«مأموریت غیرممکن»، «ربوده شده»، «ماتریکس»، «جان سخت» و «گلادیاتور»،
اینها همه فیلمهایی است که احتمالاً حین تماشای آنها، ناخنهایتان را
جویدهاید، غدد فوق کلیویتان آدرنالین ترشح کرده و ضربان قلبتان نوسان
پیدا کرده است.
اتفاقی
که تا همین چند وقت پیش، یک فیلم هالیوودی تواناییاش را داشت، حالا اما
میتوانی در سالنهای سینمای ایران بنشینی و از تماشای یک اکشن واقعی
هیجانانگیز لذت ببری و از اینکه گوشه ناخنهایت را هم جویدهای، حس غرور
کنی. اینها همه حاصل ترکیب جذاب و فوق العادهای است از سعید ملکان و
بهرام توکلی این بار در «روز صفر».
«روز
صفر» اولین تجربه کارگردانی سعید ملکان بعد از سالها فعالیت در حوزه
چهرهپردازی و تهیهکنندگی است که پیشتر چند فیلم درخشان و نسبتاً درخشان
تهیه کرده بود: «ابد و یک روز»، «برادرم خسرو»، «غلامرضا تختی» و «تنگه
ابوقریب». حالا «روزصفر» سومین همکاری سریالی ملکان و توکلی در سینمای
ایران محسوب میشود.
«روز صفر» روایت سینمایی ماجرای شناسایی و دستگیری عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله است. امیر جدیدی در نقش مأمور امنیتی و ساعد سهیلی در نقش عبدالمالک ریگی دو قطب اصلی ماجرای فیلم هستند. «روز صفر» کوشیده است تا بدون اضافه کردن خردهداستانهای غیرضروری در ماجرای اصلی فیلم، پیچیدگی و سختی این عملیات را برای تماشاگر به تصویر بکشد.
فیلمی که از همان ابتدای جشنواره تحسین مردم و منتقدان سختگیری همچون مسعود فراستی را هم به همراه داشت و هیجان را به جشنوارهای که به نظر میرسید، آنچنان که باید جاندار نیست، برگرداند.
*گذر از ماقبل سینما با «روز صفر»
محمد رضا محقق یکی از همین منتقدانی است که لب به تحسین این فیلم باز کرده و میگوید: «بیشک «روز صفر» بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران در اپیستمولوژی(معرفتشناسی یا شناختشناسی) امنیت، اکشن، تعلیق، ملیت، نگره ژانر و فیلمنامه است و در عین حال فیلمی به شدت «سینمایی»، عمیقاً «نجیب» و مهمتر از همه یک ساختارشکنی از چهل سال خمودگی و فرسودگی این سینما ذیل عناوین مهم و البته مصادرهای، فریبنده و جاه طلبانه امنیت، ملیت، ایثار و جهاد است».
به گفته این منتقد سینما، «فیلم سینمایی «روز صفر» اولین فیلم تاریخ سینمای ایران است که از حجاب تکنیک، شعار، انفعال، وادادگی، جانبداری و مابقی مؤلفههای بیارزش سینمای این سالها عبور کرده و توانسته یک اکشن ملی جذاب سالم سینمایی باشد.»
«این دستاورد بزرگ ماحصل تجربه و دغدغه، فیلمنامه درجه یک، همافزایی معجزه آسای تیم و البته بازی منحصربهفرد امیر جدیدی است»، این را محقق گفته و ادامه میدهد: «فیلم، پروپاگانداست. یک پروپاگاندای خوب. چرا آمریکاییها بسازند و ما نسازیم؟ و چرا برای ایران و مردمش پروپاگاندا نسازیم؟ مگر غیر از این چه چیزی باقی مانده؟ از اولش هم چیزی غیر از این نداشتیم و نداریم.»
آن طور که محقق میگوید، «ما در این سالها از این دست فیلمها نساختیم چون بلد نبودیم و نتوانستیم و منفعل و فرسوده بودیم ولی حالا ساختیم و این مهمترین نتیجه فیلم است. ما وارد سینما شدیم. دیگر ماقبل سینما نیستیم».
عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران معتقد است، «این فیلم اتحاد و همدلی را در بین مخاطبان رواج میدهد و حالا ما با دیدن این فیلم، پشت امنیت ملی کشورمان میایستیم، پنهان کاری نمیکنیم، اکراه نداریم، منفعل نیستیم، مردد نیستیم، دستمان در دست همدیگر است، حالمان خوب است و سرمان بالاست».
محبوب شدن این فیلم در نظر هر مخاطب ایرانی با هر نوع سلیقه و گرایش فکری، نکتهای است که نمیشود از آن گذشت، محقق در همین رابطه هم میگوید: «من در جایی این فیلم را دیدم که هژمونی روشنفکری بر آن مسلط بود و همه در پایان ایستادند و کف زدند و این یعنی میلهها را بردارید، چراغها را روشن کنید، به چشم همدیگر نگاه کنید و یادتان بیاید که در «ایران» زندگی میکنید و هموطن هم هستید. «یکی» هستید. این اگر معجزه نیست، پس معجزه چیست؟»
به اعتقاد این منتقد سینما، «فیلم «روز صفر» علائم حیاتی را البته به شکل محکم و امیدآفرینی، از تنهای بیرمق و روحهای فسرده، بارور کرد و این یعنی پیروزی، یعنی هستی، یعنی هنوز یک حقیقتی هست که ما را نگه میدارد؛ حقیقتی که نامش ایران است.»
*به صدا در آمدن زنگ سینمای اکشن واقعی در ایران
اتفاقی که به بهترین شکل و به گونهای باور پذیر رخ میدهد. موضوعی که محمدرضا کوهستانی، نویسنده دراماتورژ به آن اشاره کرده و میگوید: «سال گذشته در «متری شیشونیم»، با پلیسی مواجه شدیم که تصویر کلیشهای از پلیس منضبط و مؤدب و محافظ کار را شکست و کاراکتر جذابی از پلیس ساخت که در عین باهوش بودن و مقتدر بودن، آزمون و خطا و اشتباه میکند، مؤدب نیست، خشونت دارد و حتی بیقانونی میکند و امسال هم در «روز صفر»، با کاراکتر جدیدی از یک مأمور امنیتی مواجه شدیم».
به گفته این نمایشنامهنویس، «در این فیلم برای اولین بار یک اکشن جیمزباندی کپی هالیوودی خوب دیدیم و این بسیار ارزشمند است و نشان میدهد از سال گذشته تا به امروز، به سمت موضوعاتی حرکت کردیم که در سینمای ما سابقه نداشت. قبلاً فیلمهای اکشن و پلیسی و اطلاعاتی زیادی داشتیم اما باورپذیری شخصیت مأمور امنیتی این فیلم مهم است و لحظاتی که خصوصا وارد عمل میشود و اکت میکند، تقلبی و فیک از آب درنمیآید.»
آنطور که کوهستانی گفته است، «حرکت به سمت چنین کاراکتر امنیتی در نظام جمهوری اسلامی برای اولین بار اتفاق میافتد، به طوری که مخاطب با قهرمان همذات پنداری میکند و با قصهاش پیش میرود».
کوهستانی به سایر نقاط قوت فیلم هم اشاره کرده و میگوید: «فیلمبرداری، دکوپاژ، میزانسن، نور و طراحی صحنه و جلوههای ویژه میدانی و بصری، بسیار تمیز و خوش ساخت درآمده و حتی موسیقیهای انتخابی هم به شدت در خدمت فیلم است».
به اعتقاد کوهستانی، نکته مثبت دیگر فیلم، جسارت کارگردان در تولید فیلمی است که مخاطب سرنوشت آن را میداند. او در این رابطه میگوید: «ما همه میدانستیم که بمبها هیچ وقت منفجر نمیشود و در نهایت، ریگی دستگیر میشود و از آنجایی که فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده، تعلیقی وجود ندارد و طبیعتا باید جلوههای ویژه، اکشنها، غافلگیریهای بامزه، تعلیقهای کوچک و مسائلی از این دست، فیلم را جلو ببرد و مخاطب را تا انتها نگه دارد که این اتفاق به بهترین وجه در «روز صفر» رقم می خورد.»
به اعتقاد این نویسنده دراماتورژ، «در این فیلم هم مثل بقیه آثار جشنواره، خلأهایی در فیلمنامه احساس میکنیم اما آنقدر فیلمنامه در خدمت تولید اثر است و کار را درست پیش میبرد که نمیشود منطق فیلمنامه را با منطق ارسطویی بسنجیم.».
به گفته او، «چیزی که در «روز صفر» بیشتر از فیلمنامه کار میکند، کارگردانی است که بسیار عالی، اکشن و قاب و لحظه میسازد تا بنشینیم و داستانی که انتهایش را میدانیم، تماشا کنیم.»
کوهستانی اما معتقد است که «نریشنها به ترکیب فیلم متصل نیست تا حدی که مخاطب را کودک فرض میکند و چیزهایی را که در صحنههای قبل مشاهده شده، به صورت نریشن تکرار میکند در حالی که دلیلی ندارد. بازی ساعد سهیلی هم در قواره عبدالمالک ریگی نیست. میتوانستیم چند پلان و سکانس از نمایش اقتدار ریگی ببینیم تا کار مهم و بزرگ کاراکتر فیلم در دستگیری این تروریست، در ذهن مخاطب بیشتر ماندگار میشد.»
ساخت «روز صفر» سبب شده که کوهستانی بگوید «قد و قواره سینمای ایران در سالهای اخیر بالا رفته و سینماگران دارند به باوری میرسند که میشود فیلمهای کیفی خوب و بزرگی تولید کرد به شرطی که هم خوب هزینه کرد و هم برای پیش تولید و فیلمنامه وقت بیشتری گذاشت».
*فیلمی که قد و قواره سینمای ایران را بالا برد
مهدی یوسفعلی از فیلمسازان جوان قم هم مانند کوهستانی معتقد است که این فیلم توانسته قواره سینمای ایران را بالاتر ببرد. به گفته او، «فیلم سعی میکند فیلم ژانر باشد، سعی میکند یک فیلم جاسوسی اطلاعاتی خیلی خوب باشد و از پس این قضیه به خوبی بر میآید. صحنه های اکشن خیلی خوبی طراحی کرده و کارگردانی صحنه های اکشن «روزصفر» یکی از بهترینهای سینماست».
به اعتقاد این فیلمساز قمی، «فیلم از نظر قهرمان پروری با فیلمهای قبلی که در سینمای ایران تولید شده، بسیار متفاوت است و از این نظر خیلی قوی و تاثیرگذار بود، ضعفهایی هم از جمله چند نکته درامی وجود داشت، مانند مشخص نشدن نتیجه بمب گذاری در کل کشور».
یوسفعلی هم به بازی ساعد سهیلی اشاره میکند و اعتقاد دارد، «اگر از یک چهره جدید یا نابازیگر برای نقش عبدالمالک ریگی استفاده میشد، برای مخاطب باورپذیرتر بود.»
به گفته این فیلمساز قمی، «نریشن پایانی فیلم مانند یک فیلم تبلیغاتی عمل کرده و با این اتفاق، فیلم فقط مصرف داخلی پیدا میکند؛ در صورتی که میتوانست با کم کردن این شعارها، فیلم را در سطح جهانی عرضه کند و از این نظر، نتیجه بهتری داشته باشد.»
با این همه اما «روز صفر» یک نقطه عطف در سینمای ایران به شمار میرود، فیلمی که با خلق یک قهرمان توانسته است جان تازهای به بدن خسته سینمای ایران بدهد.