هر انقلابی برای بقای خود وزایش مستمر مفاهیم نیازمند یک پایگاه فلسفی توانمند و چارچوب مند است. شهرسازی ما اگر قرار باشد براساس منطق و پارادایم انقلاب اسلامی تولید شود راهی جز ادامه طریق و تکمیل ادبیات انقلاب اسلامی ندارد. شهریکی از سازههای مهم تمدن به شمار می رود اگر مفهوم شهر و مبانی شهرسازی مورد نظرمان را درست تبیین نکنیم درک صحیحی از احیای تمدن نوین اسلامی نخواهیم داشت. به نظر میآید هنوز اراده لازم وقوی در میان متخصصین و دغدغه مندان برای تولید ادبیات شهرسازی ومعماری انقلاب اسلامی ایجاد نشده است و درضرورت این مهم به اتفاق نسبی نیز نرسیدهاند. ضرورت درحال حاضر اقتضا میکند که درعین نقد به وضعیت موجود شهرسازی ومعماری برآمده از نگاه الحادی به دنبال ترمیم و تولید ادبیات علم شهرسازی اسلامی باشیم.
یکی از چالشهای اصلی در مسیر تحقق شهرسازی اسلامی نبود فلسفه ونرم افزارهای اداره کننده مدیریت شهر اسلامی است. در نظام شهرسازی ومعماری انقلاب اسلامی فرآیند و مسیر پژوهش ها وتحقیقات باید تغییر پیدا کند. نظام شهرسازی و معماری انقلاب اسلامی میبایست آفریننده اطلاعات و مفاهیم خود باشد نه وارد کننده و مترجم اطلاعات مفاهیم غربی.
پیشنهاد میشود اجماعی از علاقه مندان و متخصصین حوزه تمدن و
شهرسازی اسلامی برای به چالش کشیدن نظریات رقیب ومفهوم سازی براساس نظریه انقلاب
اسلامی ایجاد شود تا با استفاده از یک مدل هماهنگ به تولید ادبیات جدید واصلاح
نظام شهرسازی و معماری موجود بپردازیم. باید براین نکته واقف بود که ادبیات شهرسازی
اسلامی به دلیل تفاوت در پارادایم و آرمانها قابل مذاکره با نظام شهرسازی غرب
نیست.