به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، در
سالهای اخیر کشور با هر مسئله پیش پا افتادهای به ورطهای تحت عنوان
«شرایط بحرانی» کشیده شده است. این در حالی است که دولت فعلی با شعار تدبیر
در امور، روی کار آمده اما از حل کوچکترین مشکلات مردم ناتوان است و تا
به حال استمرار زعامتش بر «شعار» است که استوار بوده! یک روز به نام
کمآبی، یک روز زیر آب رفتن چند استان، روزهای دیگر قطعی روزانه برق و
خوابیدن صنعت و گرانی یک باره برخی کالاها و حالا هم تعطیلی مدارس هفتگی
مدارس به اسم آلودگی هوا...!
هفته
گذشته، شاهد بارش باران در اقصی نقاط کشور و به تبع آن هوایی سالم بودیم؛
اما با آغاز این هفته بازهم شاهد تعطیلی مدارس در برخی کلانشهرها و
هشدارهای مکرر مسئولین در خصوص آلودگی هوا هستیم. سوالی که در این بین مطرح
میشود این است که مگر حجم آلایندهها در کلانشهرها چه اندازه است که به
فاصله بعضا یک روز پس از بارندگی میتواند هوا را در وضعیت نامطلوبی قرار
دهد!؟
در این بین مسئولان امر جز برگزاری
جلسات کلیشهوار و تعطیلی مدارس، در مقام عمل چه رویکرد و برنامهای را
برای کنترل این اوضاع نابهسامان در سالیان اخیر اتخاذ کردهاند!؟ بارها
دیده شده که مسئولین از لزوم نقل مکان و تعطیلی یک کارخانه در حاشیه پایتخت
سخن به میان آورده و یا از ضرورت تغییر سوخت فلان نیروگاه تولید برق در قم
گفته شده! اگر شاخصه کیفی هوا مدام از حد سالم و غیر قابل تحمل، تعدی
میکند؛ آیا نباید از مسئولین پرسید که جز هشدار برای تغییر شرایط چه
کردهاند؟
از طرفی بررسیهای آنلاین پایش کیفی دو روز (شنبه و
یکشنبه 30آذر و 1دی ماه) برای اکثر کلانشهرها در سایتی که به همین منظور
توسط سازمان حفاظت از محیط زیست تعبیه شده است؛ عدد قابل قبولی را برای
میزان آلایندهها نشان میدهد. به این معنی که در این شهرها میزان
آلایندهها در درجهبندیهای «قابل قبول» و «ناسالم برای گروههای حساس»
قرار دارد.
در
کنار این شاخصهها، منابع دیگر همچون مدیریت بحران استانها، آماری متناقض
را در همین زمینه ارائه میدهند و این تعدد اعداد، سبب سوال برانگیز بودن
موضوع شده است که چه شخص و عواملی بر این سیستم تصمیمگیری تاثیر
میگذارد!؟
سوای
بحث برانگیز بودن این ماجرا و تعطیلی مدارس، برای مردمی که مدام در آماج
اخبار سیل و نشتی فاضلآب و زلزله و دونرخی شدن ناگهانی نرخ بنزین و
گرانیها هستند؛ این شائبه و تصور ذهنی به وجود میآید که وضعیت کشور دائما
در حالت «بحرانی» است. این ذهنیت زمانی تقویت و مضاعف میشود که راه حل
برای خروج از این وضعیت به تعطیلی مدارس و دانشگاهها و پیشنهاد تخلیه
پایتخت و درخواست دعا برای وزش باد و بارش باران ختم میشود.
در
این بین اگر هم بحرانی هم وجود داشته باشد مقصر اصلی آن دولتی است که از
مشکل آب خوردن تا مشکلات محیط زیستی را به «برجام» و توافق با کشورهای
خارجی گره زده بود. دولت در این شش سال هیچ عمل خاصی برای رفع کاهش آلودگی
هوا انجام نداده و در این روزهای زعامتش نیز که هرروز کشور درگیر یک
بیتدبیری میشود؛ بازهم به دنبال لوایح خارجی برای گشایش در اوضاع است.
اگر
مردم نسبت به فضای موجود در کشور، باور بحران داشته باشند؛ آن وقت هر
تصمیمی را _ولو غلط_ میپذیرند. از همین رو این سوال بیش از پیش مطرح
میشود که آیا جریان غربگرا به دنبال نفوذ در «تصمیم سازی غلط» و «القای
بحران» در کشور هستند و با این حربه هدف خاص دیگری دنبال میکنند!؟