فاضل
میبدی شیخ اصلاحطلبی که نظریات شاذی چون: تعطیل شدن یکساله عزاداری،
وجود سکولاریسم در حوزه عیبی ندارد، امام حسین ع در عاشورا پیغام فرستاد که
بیایید صلح کنیم و امامجمعهای که شعار مرگ بر آمریکا را سر دهد اعتبارش
در جمعه سلب میشود و.... را در کارنامه سیاسی – اجتماعی خود دارد ظاهراً
عادت کرده است تا هر از چند گاهی بعنوان پرچمدار استحاله برخی مفاهیم ارزشی
انقلاب اسلامی وارد میدان میشود و با تخریب ارزشهای انقلاب اسلامی
وفاداری خود را به قبیله استحاله طلبان و براندازان نشان دهد، در تازهترین
مواضع خود به نکاتی اشارهکرده است که پاسخ دادن به آن وظیفه هر مسلمان و
معتقد به تشیع میباشد:
1- فاضل میبدی گفته است: امام خمینی ره
متناسب با آمریکای دهه 1350، موضعگیری کردند اما موضعگیری ایشان یک
موضعگیری ارزشی و مستمر نبود بلکه موضعگیری روشی و تاکتیکی بود بنابراین
انتصاب عنوان "شیطان بزرگ" به آمریکا تا ابد معقولانه نیست: این مواضع
آشنایی غریبی با تغییر مفهوم شیطان بزرگ به کدخدا در دولت حسن روحانی
ندارد؟!
2- وی در جای دیگری چنین میگوید: نمیتوان روشهایی که
رهبر فقید انقلاب اسلامی از بهمن 1357 تا پایان عمر شریفشان در مدیریت کشور
و در مواجهه با دیگر کشورها داشتند را حجت مطلق دانست. این سخن آیا همان
فرستادن امام و افکارشان به موزه تاریخ نیست که اصلاحطلبان افراطی و
براندازان در سالهای گذشته بر زبان جاری ساخته بودند؟
3- نکته حائز
اهمیت این است که برای تأمین منافع مردم شاید لازم باشد در برابر کشوری
ایستاد اما با تغییر شرایط زمانی شاید نیاز به صلح و مصالحه با همان کشور
باشد. اینکه اصرار داشته باشیم که بگوییم اگر امام زنده بودند باز همان
موضعگیریهای دهه 1360 را نسبت به کشورهای مختلف میداشتند، اصلاً اینطور
نیست. سیره سیاسی امام خمینی (ره) منحصر به دوره حیات ایشان بود. این سخن
به این معناست که مبانی تفکرات اصولی امام ره را نوعی تفکر سیال و درحرکت
بدانیم در هر زمان و مکانی قابل تفسیر و تغییر است. در تفکر فاضل میبدی
نهتنها امام را بلکه تفکراتش را نیز میتوان به موزه تاریخ فرستاد و روشی
جدید در پیش گرفت. اگر روزی امام مرگ بر آمریکا میگفت اگر اقتضا کند
میشود با ترامپ دست دوستی داد و برای منافع خود هر کاری کرد میشود
حزبالله را کوبید، انصار الله را تروریست قلمداد کرد، حشد الشعبی بارها
ساخت و حتی با داعش به توافق رسید زیر دیگر اصول ثابتی بر تفکرات انقلاب و
جمهوری اسلامی حاکم نیست و در حقیقت هدف وسیله را توجیه میکند. اگر روزی
لازم باشد حتی برای تأمین منافع جناحی و کشوری میتوان امام ره و تفکراتش
را به کناری گذاشت و به فراموشی سپرد.
4- فاضل میبدی افاضه دیگری
میکند و میگوید: حتی بالاتر از این را متذکر میشوم، سیره سیاسی معصومین
هم در حکومتداری در عصر حاضر حجت نیست. اگر سیره معصومین حجت نیست پس الگو
و هدایتگر حکومت اسلامی کجاست؟ البته وی در جای دیگری پاسخ این سؤال را
اینگونه میدهد که: ملاک و معیار تشخیص مصالح و مفاسد جمهوری اسلامی ایران
در عصر حاضر بهجای تبعیت کورکورانه از افراد و روشهای آنان باید متکی بر
مجموعهای مشتمل بر سیره عقلا، نظرات کارشناسان و شیوههای حکومتداری بر
اساس عقل و تجربه بشری باشد. همان عقل بشری که امریکا دارد و ندای فرعونت
سر میدهد و رسماً در زندان ابوغریب عراق، به اوج تمدن انسانی رسید؟! همان
ژاپنی که باید امریکا بهش اجازه بده روحانی بیاد کشورش؟ همان ژاپنی که
نظامیان آمریکائی به نوجوانانش تجاوز میکنند و اون نمیتونه هیچ غلطی بکنه؟
همان ژاپنی که نود درصد بودجه نظامیش رو دو دستی هزینه نظامیان امریکا در
کشورش میکنه؟ شرم باد بر کسیکه نان دین میخورد وبرای فرعون سینه میزند.
5-
این روحانی دانشگاه در جایی میگوید: اینکه اختیار برگزاری انتخابات مجلس
شورای اسلامی، قید نظارت استصوابی شورای نگهبان بخورد، خلاف مشی و روح
حاکم بر اندیشه امام است. ظاهراً ایشان هر جا که اقتضای منافع و موضوعات
سیاسی اقتضا کند امام را از موزه بیرون کشیده و از کلمات ایشان برای توجیه
ادعاهای خود استفاده میکند و پس از پایان کار دوباره امام ره را به موزه
باز پس میفرستند ازجمله در مورد شورای نگهبان که در بالا به آن اشارهشده
است اما نمیگوید که همان امام مخالفت با شورای نگهبان را چگونه بیان
کردهاند و میگویند: من هشدار میدهم که تضعیف و توهین به فقهای شورای
نگهبان، امری خطرناک برای کشور و اسلام است. اگر کسی بخواهد فساد کند و به
مردم بگوید که این شورای نگهبان کذا، این فساد است، یک همچو آدمی مفسد است و
باید تحت تعقیب مفسد فیالارض قرار بگیرد (بازخوانی سخنان امام خمینی ره
درباره شورای نگهبان/ مشرق/ 11 بهمنماه 1394).
6- فاضل میبدی در
ششمین مورد میگوید: مواضعی ازایندست عقل سلیم حکم میکند در برابر زور
نظامی و توطئههای سیاسی دشمنان ایران، با گفتوگو و مذاکره مصلحتی،
هوشمندانه و عزتمندانه به نحوی عمل کنیم تا منافع و مصالح ملی کشورمان
دستخوش سیاستها و زورگوییهای دشمنان جمهوری اسلامی نشود. این سخنان نیز
همان سخن مسیحیت تحریفشده امروز است که اگر دشمنت یک سیلی زد طرف دیگر
صورتت را هم بگیر تا بزند. در برابر زود نظامی و توطئه دشمنان با گفتگو و
مذاکره مصلحتی؟!! این استدلال ذلیلانه از همان سکولاریزم مورد ادعای وی
نشأت میگیرد. مگر رفتار آمریکا در برجام را از یاد بردهایم. که امروز هم
تبعات آن را در معیشت و رفاه مردم شاهد هستیم