به گزارش پایگاه 598 به نقل از رسا، محمدحسن قدیریابیانه متولد ۱۳۳۳ در تهران، دارای تحصیلات دکترای علوم استراتژیک با گرایش مدیریت استراتژیک، معمار پایه یک و عضو نظام مهندسی است. او يك دیپلمات انقلابي است كه سابقه سفارت در استرالیا و مکزیک را در كارنامه فعاليتهاي خود دارد اما رسانهها بيشتر او را به عنوان منتقد اقتصادي ميشناسند.
مهمترين اثر مكتوب او به انگلیسی كتاب "آیا محمد یک پیامبر بود؟" است كه از آثار برگزیده در اولین جشنواره فرهنگی هنری اهل بیت ( جایزه بزرگ پیامبر اعظم) است. اين كتاب در ايالت ميشيگان امريكا با نام لاتين"?Is MOHAMMAD A PROPHET" منتشر شد و مورد استقبال جامعه پژوهشي امريكا واقع گرديد و کتاب ديگر او «سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی، از خودتحریمی در اقتصاد معتاد به نفت تا مدیریت جهادی در اقتصاد مقاومتی، فرهنگ کارآفرینی» به زبان فارسی است.
خبرنگار سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاري رسا با توجه به اخبار متعدد مبني بر تعطيلي بيش از 4000 واحد توليدي و ركود بي سابقه در حوزه توليد با او به گفتوگو نشست تا نظرات او را در مورد وظايف بخشهاي تاثيرگذار در رونق توليد و نيز الزامات مردمي و حاكميتي آن جويا شود.
رسا- جريان رونق توليد يك جريان نيازمند به همكاري و همافزايي همه جانبه است و يقينا هر سه بخش دولت، بخش خصوصي و مردم بايد فعال شوند تا رونق ايجاد شود؛ لطفاً در مورد الزامات هر بخش توضيح بفرماييد.
همانطور كه گفتيد جريان رونق توليد به اين هم افزايي نياز دارد و اگر هر كدام از اين بخشها به وظيفه خود عمل نكنند روند توليد در كشور با خلل مواجه ميشود؛ امّا در اين بين نقش مردم يك نقش كليدي است كه بايد با دقت مورد واكاوي و تبيين قرار بگيرد؛ فرايند رونق توليد داراي دو بخش توليد و مصرف است و اگر توليد كننده به وظيفه خود عمل كند ولي مصرف كنندهاي وجود نداشته باشد اين روند به يك شكست سنگين ميرسد.
نقش مردم
رسا- با اين حساب توپ همچنان در زمين مردم است! لطفا ابتدا كاري را كه مردم بايد انجام دهند، تبيين بفرماييد.
ما بهعنوان يك جمعيت 83 ميليوني در زمينههاي مختلف نيازهايي داريم؛ دو راه براي تأمين اين احتياجات وجود دارد؛ اول اينكه اين نيازها را از محصولات توليدي خودمان تأمين كنيم؛ دوم اينكه از طرق كالاي خارجي تأمين كنيم؛ حالا چه كالاي قاچاق و چه كالايي كه از مبادي رسمي وارد كشور شده است؛ در هر صورت بايد بدانيم گرچه ما براي خريد كالاي خارجي ريال پرداخت ميكنيم اما قبل از آن دلار از كشور خارج شده است.
ما وقتي كالاي كشوري را ميخريم در حقيقت اشتغال، اقتصاد و ارزش پول ملي آن كشور را تقويت كرديم؛ اگر جنس ايراني بخريم اين باعث تقويت اقتصاد، اشتغال و بالا رفتن ارزش پول ملي كشور خودمان شده است و اگر كالاي خارجي خريديم يعني به جاي تقويت اقتصاد خودمان اقتصاد كشورهاي ديگر را استحكام و رونق بخشيدهايم.
خروج ارز و نقش آن در ارزش پول ملي
بازار 83 ميليوني ايران بازار بسيار مهمي است و حتي كشورهاي قدرتمند و ثروتمند حاضر نيستند اين بازار را از دست بدهند و به آن نظر دارند و براي فروش كالاهاي توليدي خود به اين بازار طمع كردهاند، خريد كالاي آنها به منزله خروج ارز از ايران است و با توجه به اينكه نياز كشور به ارز خارجي از عوامل تعيين كننده ارزش پول ملي است، خروج ارز از ايران به معناي كاهش ارزش پول ملي ميباشد، هرچه نياز ما به ارز خارجي كمتر باشد و هرچه ما بتوانيم از صادرات كالاهاي خودمان ارز خارجي به دست بياريم اين باعث رونق اقتصاد، ايجاد اشتغال و بالا رفتن ارزش پول ملي ماست و هرچه ارزش پول ملي ما افزايش پيدا كند در حقيقت موجب ارزانتر شدن كالاهاي خريداري شده در كشور خواهد شد.
تعصب اقتصادي
رسا- مردم نسبت به كيفيت و قيمت كالاي داخلي اعتراض دارند؛ چرا بايد كالاي كم كيفيت و گران داخلي تهيه كنند؟
مردم اگر خواهان رونق اقتصاد و اشتغال هستند بايد نسبت به خريد جنس ايراني تعصب داشته باشند، تا حدي كه حتي جنس ايراني گران را به جنس باكيفيت ارزان خارجي ترجيح بدهند؛ بعضي ميگويند اگر جنس ايراني بهتر و ارزانتر باشد ما ترجيح ميدهيم! اين هنر نيست كه ما فرش كاشان را به فرش پاكستان و هند ترجيح بدهيم! يك زماني ميخواستند بگويند يك جنسي بنجل است ميگفتند ژاپني است؛ اما مردم ژاپن براي حمايت از اقتصاد و اشتغال در كشور خودشان جنس بنجل و گران ژاپني را به جنس ارزان و مرغوب خارجي ترجيح دادند. بالاخره اين دوره گذار به سمت رونق توليد ارزان و با كيفيت است و چارهاي هم نداريم؛ اگر چشم به آينده كشور داشته باشيم ميتوانيم اين مسئله را هضم كنيم.
رسا- فكر نميكنيد اين خيلي آرماني است؟
اين چيزي است كه ديگران به آن عمل كردند، كشورهايي كه پيشرفت كردند مثل ژاپن، مثل كرهجنوبي همين مسير را طي كردهاند، البته توليد كننده هم خيانت نكرد و نگفت حالا كه جنس من را ميخرند من هم جنس بنجل توليد بكنم و به مردم غالب كنم، او هم در مقابل مردم متعهد بود و سعي كرد در بالا رفتن كيفيت تلاش كند؛ اين تعصب و تلاش در ژاپن باعث شد تا كشوري كه قبلا سنبل جنس بنجل بود به سمبل بهترين جنس و توليد مرغوب جهاني تبديل شود، به طوري كه الان اگر بخواهند از يك جنس مرغوب نام ببرند ميگويند ساخت ژاپن است.
رسا- ما الان سالهاست به صورت اجباري از توليدات ايران خودرو و سايپا حمايت ميكنيم اما كيفيت اين دو كارخانه روز به روز گرانتر و كم كيفيتتر شده است!
حالا من به اين ميپردازم، اول به وظائف مردم بپردازيم و بعد برسيم به توليد كننده و بخش خصوصي.
رسا- پس به نظر حضرتعالي توپ اصلي رونق توليد در زمين مردم است!
من معتقدم 15 درصد مشكل ما مشكل تحريم است، 15 درصد مشكل از مسئولين است و الباقي مشكل مردم است. متاسفانه هنوز هم مصرف كالاي خارجي براي بعضي از مردم پرستيژ و نشانه تشخص اجتماعي به حساب ميآيد.
فرض ميكنيم دولت به وظيفه خودش عمل بكند؛ كه متاسفانه دولت حاضر در اين زمينه بسيار بد عمل كرده؛ فرض كنيد دولت هيچ مانعي در راه توليد ايجاد نكند بلكه كمك هم بكند، زمين بدهد، وامهاي ارزان قيمت بدهد؛ بخش خصوصي هم خيانت نكند و سرمايهاش را بياورد و با كمكها و وامهايي كه از دولت گرفته كارخانه را تشكيل بدهد كارگران را استخدام بكند و توليد را شروع نمايد؛ امّا اگر مردم كالاهاي توليد اين كارخانه را نخرند اين كارخانه ورشكست خواهد شد و نيروهايي هم كه شاغل شده بودند بيكار ميشوند و اين سرمايه از بين خواهد رفت. پس مردم نقش سرنوشت ساز در رونق توليد دارند.
اهمیت به رونق تولید
اگر در قالب يك مثال بخواهيم اهميت رونق توليد را بيان كنيم، فرض كنيد روستايي با صد خانوار كه در آن اقشار و اصناف مختلفي هستند؛ كشاورز علوفه توليد ميكند نسيه ميفروشد به دامدار به صد دلار، دامدار دام توليدي را نسيه ميفروشد به قصاب به صد دلار، قصاب گوشت را نسيه ميفروشد به رستوران دار به صد دلار، رستوران دار غذا را نسيه ميفروشد به هتل به صد دلار و يك تيم توريستي در آن هتل ساكن ميشوند و غذا را به صد دلار ميخرند و نقد ميپردازند؛ هتل قرض رستوران را، رستوراندار قرض قصاب را، قصاب قرض دامدار را و دامدار قرض كشاورز را ميدهد و به اين ترتيب چرخه اقتصاد اين روستا فعال و پويا باقي ميماند و اگر در اين بين هر كدام از اين چرخه به جاي استفاده از توليد روستا از خارج از روستا خريد كند اقتصاد روستا در همانجا متوقف ميشود.
خريد جنس داخلي چنين نقشي دارد، توريست خارجي كه به ايران ميآيد چنين نقشيدارد، صادرات كالاي ايراني به خارج چنين نقشي را دارد، در واقع اين مصرف كننده است كه مشخص ميكند اقتصاد كجا را رونق ببخشد؛ بنابراين ما بايد براي رونق توليد تلاش كنيم؛ هم مسئولين هم بخش خصوصي و هم مردم ما بايد هر 83 ميليون بازار خودمان را به كالاي توليدي خودمان اختصاص بدهند.
رسا- به نظر شما شرايط اقتصادي مردم اجازه خريد كالاي بيكيفيت و گران را به آنها ميدهد؟
يك نكته مهم هست و آن اينكه وقتي يك كالايي تيراژ توليدش بالا ميرود هزينههاي توليد آن پائينتر ميآيد و اين يعني اگر ما جنس كشور خودمان را بخريم و استفاده كنيم عملاً اين محصولات ارزانتر تمام خواهد شد و من معتقدم اگر روزي ملت ايران تصميم بگيرد كه واقعاً تعصب و تعهد نسبت به خريد جنس ايراني داشته باشند، به محض اينكه چنين تصميمي را اتخاذ كنند وضعيت كشور در حوزه اقتصاد و اشتغال به شدت تغيير ميكند و بهبود پيدا خوهد كرد و ما ميتوانيم بخش بزرگي از بيكاري كشورمان را حل كنيم؛ چون آن سرمايهگذار وقتي مطمئن باشد بازار در انتظار توليد اوست آنوقت سرمايههايش را سوق ميدهد به سمت توليد.
فرهنگ كار
رسا- از بحث مصرف كه بگذريم آيا مسئله ديگري در حوزه مردم وجود دارد؟
نكته ديگري كه بايد در بحث رونق توليد به آن اشاره كرد بحث فرهنگ كار است. ما متأسفانه جزء كمكارترين و مُصرفترين ملّتهاي دنيا هستيم. در حالي كه آموزههاي ديني ما غير از اين را به ما آموزش ميدهد؛ اميرمؤمنان(ع) ميفرمايد بهترين تفريح كار است اما در بين مردم ما رايج است كه بهترين كار تفريح است؛ در برخي از كشورها تا روزانه 12 ساعت بلكه بيشتر كار مفيد انجام ميشود؛ بالاخره بايد قبول كنيم كه يك پاي رونق توليد نيروي كار متعهد و پرتلاش است. متأسفانه اين فرهنگ در ايران مخدوش است، نمونهاش اينكه در فيلمها و سريالهاي ما از كار كه در اسلام عزت است به عنوان سگ دو زدن، جان كندن، خركاري و خرحمالي ياد ميكنند؛ يعني رسانههاي ما به جاي اينكه فرهنگ كار را ترويج كنند خلافش را ترويج ميكنند.
رسا- همه اينها كه شما ميفرماييد آخر به مسئولين بازگشت دارد؛ لا اقل ميتوانيم بگوييم در حوزه فرهنگ مصرف و فرهنگ كار جامعه پيرو مسئولين و حكام است!
مسئولين را چه كسي انتخاب ميكند؟ غير از اين است كه مسئولين توسط همين مردم انتخاب ميشوند؟ مردم رئيسجمهور و نمايندگان مجلس را انتخاب ميكنند و اينها اختيارات زيادي دارند، برنامه و بودجه مينويسند، وزير مشخص ميكنند، طرح و لايحه ارائه ميدهند، ميتوانند رأي به عدم كفايت سياسي رئيسجمهور بدهند، ميتوانند وزير عزل كنند، ميتوانند سؤال كنند، تحقيق و تفحص داشته باشند و كارهاي بسياري ديگر؛ خوب مردم اگر گلايه دارند، كه بايد هم داشته باشند، بايد از خودشان هم گلايه داشته باشند؛ اينها با رأي مردم سر كار ميآيند.
ما الان انتخابات مجلس را در پيش داريم، مردم بايد مراقب باشند افرادي را به مجلس بفرستند كه صالح، دلسوز، ولايتمدار، مؤمن و مهمتر اينكه به ملت خودمان اعتماد داشته باشند و البته به مسائل كلان و ظائف نمايندگي آشنا باشند؛ آدم خوب بودن كافي نيست الان هم دورهاي نيست كه بگوييم تخصص يا تعهد؛ مملكت پر است از متعهدهاي متخصص و بايد كساني كه تعهد به نظام اسلامي، ولايت و مردم دارند در عين حال براي سِمت خودشان تخصص لازم را هم داشته باشند انتخاب شده و به مجلس بروند.
نقش بخش خصوصي
رسا- بخش خصوصي كه بازوي توليدي كشور است چه نقشي در رونق توليد دارد؟
بخش خصوص در واقع حلقه واسطه بين دولت و مردم است يعني دولت زمينه را براي رونق توليد آماده ميكند، مردم هم از توليد داخلي حمايت ميكنند تا توليد رونق پيدا كند. در اين وسط آنكه بايد توليد كند بخش خصوصی است. بخش خصوصي بايد تلاش كند تا در مورد كيفيت و قيمت با توليدات خارجي رقابت كند تا رغبت بيشتري در مصرف كننده به وجود بيايد.
رسا- بخش خصوصي يعني؟
وقتي ميگوييم بخش خصوصي شامل مديريت، سرمايهگذار و نيروي كار است و همه بايد تلاش بكنند به بهترين نحو كار خودشان را انجام بدهند. همه بايد تلاش كنند با توليد بيشتر، بهتر و به صرفهتر توان رقابت در بازار داخلي و بازارهاي جهاني را فراهم بياورند تا در اين شرايط اقتصادي سهم بيشتري از بازار داخلي و خارجي نصيب كشور شود.
رسا- دانشگاهها در كجا قرار ميگيرند؟
دانشگاههاي ما بايد تحقيقات و رسالههايشان را به سمتي سوق بدهند كه نتيجه تحقيقات آنها بتواند براي رونق توليد مورد استفاده قرار بگيرد و بر قدرت و ثروت كشور بيفزايد. در اين راستا ارتباط بين صنايع، كارخانهها و دانشگاهها از اهميت فوق العادهاي برخوردار است. علم مرتبط با حوزه توليد اگر به عينيت برسد ميتواند موفقيت توليد را چند برابر كند. و توليد بصرفهتري عرضه كند؛ مثلا اگر علم روز در عرصه كشاورزي وارد شود آنوقت زميني كه يك تن محصول ميداده چند تن محصول ميدهد؛ اينها تجربه شده است.
نقش دولت
رسا- تا الان توپ رونق توليد در زمين مردم و بخش خصوصي افتاد با اين حساب سهم دولت يك سهم حداقلي و ناچيز در رونق توليد ميشود درسته ؟
خير دولت هم وظايف مهمي دارد و بايد به آن توجه شود بايد توجه داشت كه هر كدام از اين سه بخش به وظيفه خودش عمل نكند كار مخدوش ميشود.
خصوصي كردن اقتصاد
رسا- اولين حركت دولت در حوزه رونق توليد چيست؟
اولين حركتي كه بايد انجام بشود رفع تصديگري دولت در اقتصاد است؛ ما بايد تلاش بكنيم كه اقتصاد كشور در دست بخش خصوصي باشد و ما نه تنها بايد كارخانهجات دولتي درست نكنيم و چيزي را براي دولت انحصاري نكنيم، بلكه بايد حتيالمقدور كارخانهجات دولتي موجود را هم به بخش خصوصي بسپاريم؛ ولي به شيوه سالم، بدون تباني و بدون تقلّب و كار به بخش واقعا خصوصيِ واقعا سالم سپرده شود؛ چراكه معمولا مديران دولتي تلاش ميكنند تعداد چارت سازماني را بالا ببرند و پرسنل بيشتري استخدام كنند و همين باعث بالا رفتن هزينههايشان ميشود؛ اما بخش خصوصي با كمترين هزينه ها تلاش ميكند بيشترين بهرهوري را داشته باشد.
تاجر بد
قبل از انقلاب ميگفتند دولت تاجر خوبي نيست ما ميگفتيم كه اگر انقلاب بشود و حكومت اسلامي روي كار بيايد دولت ميتواند تاجر خوبي باشد! اما تجربه چهل ساله نشان داده كه دولتها اصولاً تاجر خوبي نيستند؛ دولت فقط بايد كارهاي حاكميتي انجام بدهد و توليد را به بخش خصوصي بسپارد. در بسياري از كشورها مثل امريكا حتي صنايع نظامي هم در دست بخش خصوص است؛ اما محصولاتش با نظر و سياستهاي دولت توزيع ميشود.
مديريت منابع
رسا- شما از موافقان آزاد سازي قيمتها هستيد به نظرتان آزاد سازي قيمتها چه كمكي به رونق توليد ميتواند بكند؟
مديريت منابع دومين كار دولت است. ما در حال حاضر 930 هزار ميليارد تومان يارانه پنهان در سوخت داريم؛ اگر بخواهيم معني اين ميزان يارانه سوخت را بيان كنيم به اين معناست كه ما اگر بخواهيم شغلهاي 100 ميليوني درست كنيم اين يعني نه ميليون و سيصد هزار شغل در يك سال، با اين حساب ديگر بيكاري در كشور باقي نميماند! اين مبلغ يعني معادل حدود 2100 تن طلاي 18 عيار به قيمت روز! حالا اگر ما اين پول را آزاد كنيم و به سمت رونق توليد سرازير كنيم به نظر شما چه اتفاقي در اقتصاد ميافتد؟ از وظايف دولت اين است كه منابع را مديريت كند تا به بهترين نحو و در جاي درست مصرف شود تا بيشترين منفعت به مردم برسد.
رسا- در حال حاضر بخش قابل توجهي از منابع كشور به واسطه قاچاق سوخت از بين ميرود، براي بازگشت اين منابع به چرخه توليد چه بايد كرد؟
قاچاق سوخت با واقعي سازي قيمت سوخت از بين خواهد؛ در حال حاضر سود قاچاق سوخت از سود مواد مخدر بيشتر است؛ چون سوخت اينجا كمتر از نصف قيمت سوخت در كشورهاي همسايه است. ولي اگر قيمت سوخت واقعي شود آنوقت ديگر اين قاچاق سودي ندارد و ما حتي يك نيرو براي مبارزه با قاچاق سوخت نياز نداريم. ميزان قاچاق روزانه سوخت از كشور در بعضي از آمارها تا 30 ميليون ليتر هم آمده است.
خوب اگر ما قيمت را واقعي كرديم ديگر اين قاچاق متوقف ميشود و اين 30 ميليون ليتر يا در داخل يا در خارج فروخته شده و منابع آن ميتواند براي ايجاد رونق در توليد و احياي كارخانهها، ايجاد اشتغال و رشد اقتصاد استفاده شود؛ علاوه بر اينكه در عرصه سياسي هم به ما كمك ميكند. حتما ميدانيد كه بخشي از سوخت ما به كشورهاي حامي تروريسم مثل عربستان، امارات و كويت قاچاق ميشود و بعد از همان سوخت و درآمدهاي حاصل از آن عليه خود ما و ملتهاي منطقه استفاده ميكنند.
رسا- ما در ماه گذشته اصلاح قيمت سوخت را داشتيم آيا اين نحوه اصلاح و توزيع آن بين مردم به رونق توليد كمك ميكند؟
البته اينكه پول را آزاد كنند و بعد بين مردم تقسيم كنند بهتر از شيوه قبلي است كه يارانه را به سوخت ميدادند؛ چراكه در شيوه گذشته 10 درصد از برخوردارترين افراد، 23 برابر ضعيفترين افراد جامعه از يارانه استفاده ميكردند، اما يقيناً راه بهتري نيز وجود دارد تا منابع به سمت رونق توليد سوق داده شود كه ديگر كسي به حمايت احتياج نداشته باشد و افراد خودشان وارد چرخه توليد ثروت بشوند.
رسا- به نظر شما چرا مردم به آزاد سازي قيمتها ميل ندارند و در مقابل آن مقاومت ميكنند؟
بالا رفتن قيمتها به صورت موقت هزينه به مردم تحميل ميكند به همين دليل آزاد سازي قيمتها در راستاي رونق توليد نيازمند يك اعتماد بالاي عمومي به دولت است؛ اين اعتماد عمومي اگر نباشد آنوقت مسئله ساز ميشود؛ كما اينكه اين دولت نه تنها بر اعتماد عمومي نيفزوده است بلكه آن را به شدت خدشهدار كرده و كاهش داده است؛ وقتي اقاي روحاني به سفر يزد ميرود و برادر آقاي جهانگيري كه به اختلاس بيش از هزار ميلياردي متهم است و به قيد وثيقه چندين ميلياردي آزاد است ايشان را همراهي ميكند نبايد توقع داشت كه مردم باور كنند دولت حافظ خوبي براي منابع آزاد شده از طريق آزادسازي قيمتهاست.
يا وقتي آقاي نوبخت كه ميگويد پول نداريم و گرفتاريم و از كارمند و كارگر و هر قشر ديگري ماليات ميگيرد بعد يك قشر مرفه و سرمايهداري مثل هنرمندان را معاف از ماليات اعلام ميكند اين خسارتي كه به سرمايه اجتماعي و اعتماد عمومي وارد ميكند هزاران برابر بيشتر از آن مالياتي است كه قرار است از هنرمندان بگيرد.
مردم به كسي اعتماد ميكنند كه امانتداري او برايشان ثابت شده باشد. ثمره حاتم بخشيهايي مثل معافيت مالياتي هنرمندان براي مردم بياعتمادي به دولتمردان است؛ همه ميفهمند كه مسئله دولتيها سياسي است، آنها به خاطر انتخابات اين حرفها را ميزنند و براي برخورداري ازحمايت هنرمندان در انتخابات اين تصميم را گرفتهاند؛ اين براي دولت آبروريزي است. مردم تا اعتماد نكنند هزينههاي تحميلي برايشان سخت است ولي اگر اعتماد كردند خودشان پاي كار ميآيند.
رسا- نقش دولت در بازاريابي بين المللي چيست؟
اينكه ما همه مسئوليت بازاريابي بينالمللي را به عهده دولت بگذاريم درست نيست اما بالاخره دولت امكان خوبي براي اين بازاريابي دارد و ميتواند به كمك بخش خصوصي بيايد؛ علاوه بر اينكه دولت در مذاكرات سياسي و بينالمللي ميتواند در راستاي تسخير بازارهاي بينالمللي تلاش كند و امتياز بگيرد.
رسا- كدام يك از دولتهاي بعد از انقلاب را در رونق توليد موفقتر ميدانيد؟
دولت آقاي هاشمي و به خصوص دولت آقاي احمدي نژاد؛ اينها عملكردشان مثبت بود؛ با وجود اينكه ضعفهايي هم داشتند؛ ولي واقعا كارهاي بزرگي در حوزه رونق توليد انجام دادند. اما دولتهاي آقاي خاتمي و روحاني در اين زمينه بسيار منفي بودند و ركود بي سابقه در دولت آقاي روحاني كه كاملا مشهود است.
رسا- ما الان مسئولاني را در كشور ميشناسيم كه اصلا اعتقادي به رونق توليد و اتكا به توان داخلي ندارند و ما را حتي توانمند براي رقابت در آبگوشت بزباش هم نميدانند با اين جماعت چه بايد كرد؟
ما بايد كساني را به عنوان مسئول بپذيريم و انتخاب كنيم كه به ملت خودمان اعتقاد و اعتماد داشته باشند؛ اين اعتماد را در شخص حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري(حفظهالله) مشاهده ميكنيم؛ اما مثلاً در شخص آقاي روحاني اين اعتماد را نميبينيم و حتي عكسش را ميبينيم؛ يعني بياعتمادي و بياعتقادي به مردم كشور خودمان؛ متأسفانه خيليها در اين دولت حل نيازهاي كشور را در گرو رابطه با غرب و حتي تمكين به غرب ميبيند. همين مسئله باعث شد كه شش سال وقت مملكت را سر برجام و وعدههاي برجامي هدر بدهند؛ وعدههاي بيجايي كه در مورد رونق پسابرجام دادند باعث ركود شد و عدهاي كه ميخواستند فعاليت اقتصادي بكنند دست نگه داشتند تا ببينند برجام به كجا ميرسد و اين معطلي و ركود به توليد و اقتصاد كشور ضربه زد و نه تنها تحريمها برداشته نشد بلكه بدتر شد.
رسا- خيلي كوتاه و صريح جواب بفرماييد؛ ما در 6 سال گذشته در بخش توليد ركود شديد داشتيم به گونهاي كه 4000 واحد توليدي تعطيل شدهاند؛ كارخانههايي با سابقه 70 ساله مانند ارج، آزمايش، كاشي اصفهان و كاشي نيلو تعطيل شدهاند و بسياري از كارخانههاي مهم ما در شرف تعطيلي هستند و يا به صورت زيانده كار ميكنند؛ در يك جمله خيلي كوتاه و صريح بفرماييد اين ركود در اين سطح ثمره سوء تدبير است يا سوء نيت و نفوذ؟
ما هم سوء مديريت داريم و هم خيانت و نفوذ؛ بعضي از اين كارخانهها را عمداً به ورشكستگي ميكشانند تا بعد بتوانند به ثمن بخس، به اسم خصوصيسازي به خودشان و يا بستگانشان بفروشند و بعد از آن اين كارخانه را دوباره احيا كنند و يا اصلا كارخانه را تعطيل كنند و زمينش را قطعه قطعه كنند و بفروشند؛ اما يك بخش اين است كه مثلا اين دولت گفت مسكن مهر مزخرف است و حتي يك مسكن نساخت، به خاطر رويكردهاي دولت خيليها هم كه ميخواستند مسكن بسازند شك كردند كه بسازند يا نسازند! خوب وقتي نميسازند ديگر خيلي چيزها بازار ندارد، كاشي خريدار ندارد لوله، آهن، سنگ و خيلي از چيزهاي ديگر هم توليد نخواهد شد و رونق توليد از بين خواهد رفت و هزارن شغل مرتبط دچار مشكل ميشود، اين ميشود سوء مديريت.
رسا- كدام كفه را شما فكر ميكنيد بيشتر ميچربد؛ كفه خيانت و يا كفه سوء مديريت ؟
اگر در كل و مجموع سؤال كنيد من كفه سوء مديريت را بيشتر مؤثر ميدانم.
رسا- يعني ميتوان قبول كرد كساني از تمام فيلترهاي جمهوري اسلامي رد شدهاند و 24 ميليون رأي آوردند و بعد سوء مديريتي در اين سطح داشتند كه 4000 واحد توليدي تعطيل بشود؟
سوء مديريت غير از سوء نيت است. ممكن است كسي سوء مديريت داشته باشد ولي سوء نيت نداشته باشد؛ كم هم نداشتيم و عرض شد كه در كل اگر نسبت گرفته بشود تعداد كساني كه با سوء مديريت ضربه زدند بيش از كساني است كه با سوء نيت ضربه زدهاند؛ ولي اگر شخصي بخواهيم بحث كنيم و نه به صورت مجموعهاي خوب مسلم است كه در سطوح بالاي كشور متأسفانه بعضي دچار سوء نيت هستند و همانطور كه رهبري فرمودند نفوذ جدي است؛ مخصوصاً در مسئله افزايش قيمت سوخت كه اصلش كار درستي بود ولي اينكه قبلش هيچ كار تبليغي نكنند و ابلاغ كنند و بعد هم بگويند كه خبر نداشتيم و گفتيم به ما هم نگوييد! بعد هم ميآيند ميگويند ما انتظار داشتيم خسارتها بيشتر باشد، و اينكه پول حمايتي را همزمان با افزايش قيمت سوخت در حسابها نريختند، اين را من روي سوء مديريت نميبينم، روي سوء نيت ميبينم چون كه بعضي قبلا هم گفته بودند كه اگر دست به برادرم بزنيد اعلام جنگ ميكنم و اين به نوعي اعلام جنگ بود.
رسا- اگر نكته پاياني هست بفرماييد.
اگر جاي مسئولين فعلي امام معصوم هم بيايد ولي مردم به وظيفه اصلي خودشان عمل نكنند باز به نتيجه دلخواه نخواهيم رسيد؛ كما اينكه نهجالبلاغه پر است از گلايه از مردم زمان خودشان كه به وظيفهشان عمل نكردند و همراهي نكردند؛ الان هم همين است مردم بايد به وظيفه خودشان عمل بكنند وگرنه هر طرحي به شكست ميرسد.بگذاريد اينطور بگويم حرف آخر اين است كه روغن چراغ رونق توليد در دست مردم است.
خبرنگار: عبدالصالح شمس الهی