به گزارش سرویس اقتصادی پایگاه 598، جمشید پژویان، رئیس پیشین شورای رقابت و
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی است. بسیاری او را طراح اصلی طرح
هدفمندسازی یارانهها میدانند. او معتقد است دولت سهمیهبندی بنزین را در
زمان و به شیوه درستی اجرا نکرده است. در ادامه گفتوگوی «وطن امروز» با
این اقتصاددان را میخوانید.
افزایش قیمت بنزین توسط دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟
اصلاح قیمت بنزین و اصولاً تمام قیمتهای نسبیای که به بخش کالا و خدمات
مربوط است و دولت قیمت آنها را تعیین میکند، باید همزمان با تورم انجام
شود. اگر این قیمتها برای مدتی ثابت نگه داشته شود در حالی که تورم افزایش
پیدا میکند، باعث میشود در تولید و در مصرف عدم کارایی ایجاد شود. پس
اصلاح قیمت یک قدم مثبت و در جهت تخصیص بهتر منابع است. از طرفی یارانهای
که دولت به بنزین اختصاص میداد اغلب به جیب دهکهای بالای درآمدی میرفت؛
کسانی که بیشتر از بنزین استفاده میکنند، قاعدتا بیشتر از یارانه بهرهمند
میشوند. در واقع این یارانه از جیب همه مردم میرود و در نتیجه این
گروههای کمدرآمد هستند که یارانه بنزین گروههای پردرآمد را پرداخت
میکنند.
اما مسأله مهم، زمان اصلاح قیمت بنزین است. اصلاحات اقتصادی معمولاً باید
زمانی انجام شود که جامعه در شرایط آرامی به سر میبرد. به نظر من آخرین
فرصتی که دولت برای اصلاح قیمت داشت، درست بعد از برجام بود، یعنی زمانی که
بخشی از تحریمها برداشته شده بود و جامعه برای انجام این کار در شرایط
تقریبا مساعدی قرار داشت. اما در شرایط فعلی افزایش قیمت بنزین مانند
جرقهای بود تا مردم نارضایتیشان را از وضعیت اقتصادی اعلام کنند. اینکه
دولت یا حاکمیت چه کاری میتوانست درباره بیاثر کردن تحریمها انجام دهد،
محل بحث نیست اما این مشخص است که مردم تحت فشار هستند.
دولت در کنار سیاست قیمتی باید چه سیاستهای دیگری را اعمال کند تا مصرف مدیریت شود؟
دولت باید همزمان سیاستهای مختلفی را اعمال کند. اگر دولت از قبل یکسری
سیاستهای درست تخصیص منابع را اعمال میکرد، شاید نیازی نبود اینگونه قیمت
بنزین را افزایش دهد. اگر یک قرص نان تافتون را بین 5 نفر به طور مساوی
تقسیم کنید، هر 5 نفر گرسنه میمانند اما اگر 20 قرص نان داشته باشید و حتی
نابرابر توزیع کنید به یک نفر 6 قرص نان و به دیگری 3 قرص نان بدهید، همگی
سیر خواهند شد. پس باید قرص نان را زیاد کرد؛ باید تولید ناخالص داخلی را
افزایش داد.
دولت باید به سمت اخذ درآمدهای جایگزین نظیر مالیات برود و سعی کند درآمد
هر شخص را مشخص کند. برای مشخص کردن درآمد نیازی نیست به حسابهای مردم سرک
کشیده شود، بلکه باید جریان وجوه را کنترل کرد. این کار نیاز به یکسری
زیرساخت و مصوبات دارد تا همه معاملات روی زیرساخت نظام بانکی انجام شود.
در مدیریت اقتصادی دولت، نه فقط این دولت، مدیریت غلطی اعمال میشود. دولت
قیمتها را ثابت نگه میدارد و ناگهان افزایش میدهد. هنوز هم با همین 200
درصد افزایش، قیمت بنزین در ایران نسبت به سایر کشورها کمتر است و به همین
دلیل هم قاچاق انجام میشود.
برای آنکه سیاست اصلاحی به انحراف کشیده نشود، دولت باید چه اقداماتی انجام دهد؟
دولت باید بهگونهای سیاستگذاری کند که بار از روی دوش مردم برداشته
شود. هزینههایی که مردم میپردازند ناشی از مدیریت و سیاستگذاری اشتباه
دولت است. درآمدی که از طریق هدفمندی یارانهها حاصل میشود باید درست مصرف
شود. باید دهکهای نیازمند شناسایی شوند و از آنها حمایت بیشتری به عمل
آید. تامین اجتماعی کنونی ناکارآمد است، دولت باید یک تامین اجتماعی دیگر
تاسیس کند تا به صورت شفاف و مشخص نیازمندان را شناسایی و به آنها رسیدگی
کند. اگر تامین اجتماعی کنونی کارآمد بود تا این حد مخارج و مصارف بالا
نمیرفت.
نکته دیگر اینکه همانطور که رهبری فرمودند، دولت باید سریعتر یارانه را
به حساب مردم واریز کند. در دوره پیشین ما پیشبینی کردیم و یارانه قبل از
گرانی بنزین به حساب مردم واریز شد، به همین دلیل هیچ اتفاقی نیفتاد. با
دعوت استانداریها حداقل به 6 تا 7 استان سفر کردم و توضیح دادم که هدفمندی
یارانهها چیست و چه فوایدی دارد. البته مردم هم همکاری میکردند، چرا که
مزیت هدفمندی یارانهها را حس میکردند. بعدها تحقیقاتی انجام شد و نشان
داد سهمیهبندی بنزین در کاهش قاچاق آن مؤثر بوده است.