به گزارش سرویس اندیشه دینی پایگاه 598-دکتر امیر حمزه مهرابی؛ آقای روحانی که تلاش می کند علاوه بر قرار داد ننگین برجام، توافقات ذلت بار دیگری مثل: «محدویت قدرت موشکی» و «کاهش نفوذ منطقه ایی ایران» و ... را بر کشور و مردم تحمیل کند، با بیانات بی پایه و اساسی در صدد است به افکار عمومی چنین القا کند که ما نباید به بهانه اینکه دشمن نقض عهد کرده از توافقات جدید ابا داشته باشیم . وی اعلام کرد:
« مذاکره و پیمان بستن ، چیزی است که خداوند به ما امر کرده . راه ما بوده . پیامبر با همه پیمان می بست با کفار پیمان می بست و وقتی کفار پیمان را میشکستند دوباره با آنها پیمان میبست...کسی که پیمان میشکند ضرر میکند نه کسی که پای پیمان میایستد.»
این افاضات آقای روحانی که مسبوق به سابقه است، نشان می دهد که یا واقعاً ایشان اطلاعی از مفاهیم قرآن و تاریخ ندارند و یا در صدد تفسیر به رای « آیات قران» و تحریف « تاریخ » می باشند . در اینجا به شکل بسیار ساده و روشن، دیدگاه آقای روحانی را با قرآن و سیره پیامبر (ص) مقایسه می کنیم :
الف : روش تعامل با پیمان شکنان از نظر قرآن :
پیش دستی در فسخ قرارداد:
خدای سبحان در قرآن سوره انفال آيه 58 می فرماید :
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِيَانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلَى سَوَآءٍ
هرگاه از قومی بیم خیانت (در عهد و پیمان) داشتی، توهم مثل خودشان پیمانشان رابه سویشان پرتاب کن ( لغو کن)۰
*نکته ها
- وجوب وفای به عهد :
اسلام به قراردادها و معاهدات خود پایبند است و تا خوف خیانتى نیست، وفا لازم است.( یا أیها الذین ءامنوا أوفوا بالعقود) خیانت از هركه باشد حرام و زشت است، چه كافر و چه مسلمان. «انّ اللّه لایحبّ الخائنین»
- ضرورت مقابله به مثل :
هرگاه طرف مقابل پیمان شکنی کرد ، باید مقابله به مثل کرد«على سواء» یعنى همان گونه كه آنان در فكر توطئه و پیمان شكنى اند، شما هم پیمان را لغو كنید..
لذا بقا در پیمان یک طرفه، چیزی جز حماقت نیست.
- هوشیاری قبل از وقوع خیانت :
در مسائل مهم نظامى و اجتماعى، نباید منتظر وقوع خیانت بود ، بلكه باید با احتمال خیانت نیز اقدام كرد. «و امّا تخافنّ... خیانة» بر اساس این آیه اگر هنوز پیمان را نقض نکرده اند ولی شواهد وقرائنى مبنی بر توطئه و خیانت دشمن وجود دارد، براى پیشگیرى، باید در لغو پیمان پیشدستى نمود.
-️ضرورت تبعیت از رهبری:
بر اساس این آیه ، تشخیص شواهد و قرائن خیانت و تصمیم بر الغاى قراردادها و بى اعتبارى تعهّدات، از اختیارات رهبر جامعه اسلامى است. «فأنبذ الیهم» (مخاطب شخص پیامبر است، نه امّت اسلامى).
پس همه مسئولین باید نظر رهبر را بر برداشت شخصی خود مقدم بدارند و اگر قردادی را خسارت محض قلمداد کردند و یا توصیه به آتش زدن قراردادی که از سوی طرف ِمقابل پاره شود ، کردند ، تبعیت از اوامر ایشان بر همگان به ویژه بر شخص رئیس جمهور واجب است .
- توصیه به جنگ با پیمان شکنان :
در آیات دیگر نه تنها توصیه به تکرار قرارداد! با پیمان شکنان نشده بلکه علاوه بر مقابله به مثل، دستور جهاد و مقاتله با پیمان شکنان و نقض عهد کنندگان داده شده است .
چنان که در سوره توبه آیه 12 آمده است :
و اگر پیمانهای خود را پس از عهد خویش بشکنند، و آیین شما را مورد طعن قرار دهند، با پیشوایان کفر پیکار کنید چرا که آنها پیمان و قسمشان دیگر معتبر نیست ، شاید (با شدت عمل) دست بردارند "
وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ ۙ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ ( توبه /12)
تشویق مسلمین به جنگ با پیمان شکنان :
در قرآن کریم از ترسوها و سست عنصرها با تعجب سوال می شود که چرا با پیمان شکنان کارزار نمی کنید؟! :
چگونه شما با گروهی که پیمانهایشان را شکستند و تصمیم گرفتند پیامبر را از سرزمین خود اخراج کنند، پیکار نمیکنید؟!
أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ
در واقع نه تنها اجازه مقابله به مثل و لغو قرارداد، داده شده است بلکه جواز جنگ علیه پیمان شکنان به رهبری جامعه اسلامی داده شده است، با این حال این جنگ تدافعى محسوب می شود چرا که دشمن با نقض عهد خود آغازگر تهاجم بوده است. (وَهُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ)
-دلیل ترس برخی از خواص :
بر اساس آیات قران اگر تردید بعضی از این آقایان در پیکار با عهد شکنان به خاطر ترس از قدرت پوشالی آنها است، این ترس کاملا بیجا است و ناشی از بی ایمانی این افراد است چنان که در ادامه آیه قبل می فرماید:
" آیا شما از این افراد بی ایمان میترسید؟، در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او و از مخالفت فرمانش بترسید، اگر به راستی شما ایمان دارید" (أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ).
در آیه بعد وعده پیروزی قطعی به مسلمانان میدهد و میگوید: " با آنها پیکار کنید که خداوند آنها را به دست شما مجازات میکند" (قاتلوهم یعذبهم الله بایدیکم).
نه فقط مجازات میکند بلکه" خوار و رسواشان میسازد" (و یخزهم).
و شما را بر آنها پیروز میگرداند" (و ینصرکم علیهم).
واقعاً اگر آقای روحانی یکبار ترجمه ساده قران را بطور گذرا خوانده باشد ، چنین برداشت عجیب و غریبی از قرآن می کند؟! .آیا حرص و ولع ایشان برای تکرار قرار داد خفت بار برجام با کشورهایی که ثابت کرده اند به هیچ وجه پایبند قرار داد ها نیستند بلکه اقدامات خصمانه آنان روز به روز بیشتر می شود ، ناشی از ساده لوحی است یا براساس ماموریتی است که غربی ها به وی سپرده اند و یا ؟
ب: برخورد با پیمان شکنان در سیره پیامبر(ص)
پیامبر مکرم اسلام (ٌص) در آغاز ورود به مدینه به منظورتثبیت حکومت تازه تاسیس اسلام با قبایل یهودی مستقر در مدینه( بنی النضیر، بنی قینقاع و بنی قریظه ) بطور جداگانه پیمان عدم تعرض را امضا کردند که با این اقدام هم به حکومت نو پای مسلمین رسمیت و مصونیت بخشیدند و هم اتحاد یهودیان را شکستند.
اما هریک از این اقوام به نحوی پیمان خود را نقض کردند و پیامبر(ص) نیز ( بر خلاف ادعای کذب آقای روحانی ) نه تنها اقدام به بستن پیمان مجدد با آنان نکردند بلکه براساس مفاد توافقنامه، ضمن رعایت عدل و انصاف با آنان برخورد فرمودند .
چند نمونه تاریخی :
مقابله با پیمان شکنی بنى قينقاع
يهوديان «بنى قينقاع» اولين گروه يهودى بودند كه پيمان شكنى نمودند و و زمينه هاى درگيرى با مسلمانان را فراهم ساختند. . پس از پیروزی مسلمین درجنگ «بدر»، توطئه هاى آنان افزايش يافت و پيامبر(ص) را علناً تهديد می كردند .
علاوه بر این در یکی از روزها زنی مسلمان که به بازار يهوديان «بنى قينقاع» رفته بود مورد اذیت و تمسخر عده ای از آنان واقع شده بود و یکی از مسلمانان که به دفاع از این زن برخاسته بود را کشتند و قاتلان، مورد حمایت قبیله بنی قینقاع قرار گرفتند
پیامبر با مشاهده پیمان شکنی این قبیله ، نمایندگانی را برای تدکر و فراخواندن آنان به رعایت قرارداد ، نزد آنان فرستاد که موثر واقع نشد. لذا براى جلوگیرى از تعرض آنان، به ناچار در مقابلشان ایستاد و با اعزام سپاهیان، قلعه بنى قینقاع را محاصره کرد. پس از 15 روز محاصره، یهودیان که دیدند تاب مقاومت و همچنین جنگ با مسلمانان را ندارند، تسلیم شدند.
هرچند طبق قرارداد، باید همه آنها کشته می شدند ولی پیامبر (ص) کریمانه از کشتن آنها صرف نظر کرد، ولى دستور داد از مدینه خارج شوند و همه دارایى آنها را ضبط کرد.
مقابله با پیمان شکنی بنی نضیر:
زمانی که پیامبر(ص) در منزل یکی از سران بنی نضیرحضور داشت، آنان (بر خلاف توافقنامه و رسم مهمان نوازی ) نقشه كشتن پیامبر را کشیدند که حضرتش از طریق جبریل از این توطئه با خبر شدند
لذا بلافاصله به مدینه بازگشتند و آماده حمله به آنان شد . ولی فبل از حمله، محمد بن مسلمه انصاري را فرستاد تا آنان را بین ترک مدینه و جنگ، یکی را انتخاب کنند که یهودیان بنی نضیر، ترک دیار را پذیرفتند .
مقابله با نقض عهد و خیانت بنى قریظه:
یهود «بنى قریظه» با نقض عهد نامه همزیستی مسالمت آمیزبا مسلمین ، در بدترین شرایط (به هنگام هجوم احزاب به مدینه) پیمان شکستند و با همدستی با دشمنان اسلام، فضاى امنیت و آرامش شهر مدینه را بهم ریخته و دست به غارت شهر و ایجاد رعب و وحشت زدند .
از این رو پیامبر مجبور شد با وجود تعداد کم سپاهیان ، بخشی از نیروهایش را از کناره خندق به درون شهر بفرستد تا از تصرف مدینه توسط بنی قریظه و ورود دشمن به شهر جلو گیری کند .
پیامبر (ص) ، پس از فراغت از نبرد احزاب برای گوشمالی پیمان شکنان ، لشکر اسلام را به سوى سرزمین بنى قریظه گسیل داشت و قلعه هاى آنان را محاصره کرد. پس از 25 روز محاصره، یهودیان به ناچار تسلیم شدند و پیروزى بزرگى نصیب مسلمانان شد.
با توجه به تکرار نقض عهد و خیانت آنان در شرایط جنگی ، پیامبر اسلام (ص) بر اساس نظر سعدبن معاذ( حَکَم مرضی الطرفین) که مطابق شریعت یهود بود و عین مفاد پیمان نامه و بر اساس حُکم خدا با این قوم خیانتکار برخورد شدیدی کردند که جزییات آن در کتب تاریخ آمده است .
نتیجه گیری :
با توجه با مطالب گفته شده، روشن شد که سخنان آقای روحانی که« تکرار انعقاد پیمان نامه با کسانی که بارها نقض عهد کرده اند ، امر خدا و مطابق سیره پیامبر (ص) است» بر خلاف آیات قران و سیره رسول مکرم(ص) است و نوعی بهتان به خدا و دروغ بستن به پیامبر(ص) است که به فرمایش امام صادق (ص): دروغ بستن بر خداوند و بر پیامبرش (ص) ، از گناهان کبیره است.
انتظار بحق مردم این است که مراجع عظام و حوزه های علمیه در این خصوص موضع گیری سریع و صریح داشته باشند و قوه قضایه نیز به این تخلف بزرگ و نابخشودنی رسیدگی کند و نمایندگان مجلس نیز به وظیفه ذاتی خود در این زمینه عمل نمایند