فارس، "گری سیک" مشاور اسبق امنیت ملی آمریکا که در حال حاضر در مؤسسه خاورمیانه دانشگاه کلمبیا فعالیت دارد، طی مقالهای در لوموند دیپلماتیک نوشت: ایران بدون سلاح هستهای به ایران دارای سلاح هستهای ارجح است، حتی ایران هم به این امر اعتقاد دارد. این کشور به عنوان یکی از امضاکنندگان پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای (NPT)، با بازرسی کارشناسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سایتهای هستهای اصلی خود موافقت کرده و "آیتالله خامنهای" رهبر این کشور همواره اعلام میکند که داشتن، ساخت یا استفاده از سلاحهای هستهای، در تناقض با اسلام قرار دارد.
از دوران شاه، ایران از ایده خاورمیانه عاری از [سلاح] هستهای حمایت میکند. مدیر اطلاعات ملی آمریکا که وظیفه هماهنگی تمامی آژانسهای امنیتی آمریکا را بر عهده دارد، تأکید میکند که جمهوری اسلامی ایران تصمیمی برای ساخت بمب نگرفته و [اگر چنین تصمیم بگیرد] غیر ممکن است مخفی باقی بماند. با این وجود تاریخ هستهای ایران شامل دریچهها و گسیختگیهایی است که قابل اعتماد نیست و شیوه سخنوری رهبران آن سوءظنها را تشدید میکند.
گری سیک در ادامه مقاله خود نوشت: یک طرز فکر گسترش یافته و آن اینکه تنها اعمال زور میتواند تهران را وادار به صرفنظر [از تمایلات خود] کند. این سیاست از اواسط سالهای دهه نود آغاز شد و در دولتهای "بیل کلینتون"، "جورج بوش" و "باراک اوباما" ادامه پیدا کرد. اروپائیان ابتدا در خصوص این ایده تردید داشتند اما سپس با آن موافق شدند و فرانسه و انگلیس نخستین کشورهای اروپایی بودند که رهبری جنبش تحریم شدید ایران را در دست گرفتند.
پیش از تصویب این استراتژی، برنامه هستهای ایران کاملا ابتدایی بود و این کشور حتی یک سانتریفیوژ نیز برای غنیسازی اورانیوم در اختیار نداشت؛ اما حدود دو دهه بعد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی در گزارشی اعلام کرد که این کشور برنامه هستهای قابل ملاحظهای با حدود ۸ هزار سانتریفیوژ عملیاتی در دو سایت هستهای اصلی خود و ذخیرهای بالغ بر ۵ تن اورانیوم با غنای پایین در اختیار دارد و درست در همینجا بود که شکست آشکار شد. شکستی که در آن آمریکا و متحدانش به جای اقدام، به زور متوسل شدند و تا ممنوعیت خرید فرآوردههای نفتی از جمهوری اسلامی ایران پیش رفتند.