درخواست از قوه قضائیه و دادستانها برای برخورد با مفسدین، قول دادن به مردم درباره اینکه در این دولت پولی گم نخواهد شد، بازگشت دوباره به روش نخنما شده انداختن فسادهای اقتصادی به گردن دولت ماقبل دولت اعتدالیون از اهم موضوعاتی بود که روحانی با "غیظ و غضب خاصی" آن را بیان کرد و درنهایت بهزعم خودش دو خبر خوش نفتی و عمرانی درزمینهٔ راهآهن را به مردم نوید داد؛ اما صدای مردم همچنان با شعارهای اقتصادی و سیاسی و ولایت مداری مردم یزد فضای سخنرانی را متشنج میکرد بهگونهای که روحانی با نسبت دادن فریاد مردم یزد به"خواست آمریکا" تلاش کرد تا این جو را تحت کنترل بگیرد لیکن به نظر راقم مسیر کلی سخنرانی روحانی عوض شد و به سمت دوقطبی کردن جامعه بیشتر تمایل نشان داد تا ایجاد وحدت و همدلی که در سطور بالا به گوشهای از آن اشاره کردیم.
به نظر میآید وضعیت اقتصادی جامعه و افول شدید مقبولیت مردمی دولت و اصلاحطلبان باعث شده است تا روحانی و همفکرانش در اتاقهای فکر خود به چند روش در روزها و ماههای آینده دست بزنند:
1- گسترش عمقی دوقطبی سازی مردم برای انتخابات پیش رو: ایشان بهخوبی پی بردهاند که آرای خود را ازدستدادهاند و شکست سنگین پیش رو محتملترین نتیجه انتخابات خواهد بود.
2- دوقطبی سازی، شروع دوباره سفرهای استانی، فرافکنی رسانهای و همهجانبه برای از میدان بدر کردن رقبا، تلاش برای واردکردن و انداختن مسئولیت برجام و وضعیت کشور به گردن رهبری، فعال شدن رسانههای زنجیرهای برای اجرای روشهایی برای انحراف افکار عمومی از مسائل اصلی به سمت موضوعات انتخاباتی، فعال شدن عناصر میدانی و تئوری ساز اصلاحات برای ایجاد فشار حداکثری بر جمهوری اسلامی برای دادن امتیاز بیشتر برای اجرای سریالی برجام های 2 و 3 و ... و... استراتژی هماهنگی خواهد بود که در ماههای پیش رو شاهد خواهیم بود.
3- عرض ادب و ارادت به یکی از سران فتنهگر: روحانی با این موضعگیری نشان داد که برای پیروزی در انتخابات مجلس یازدهم و ریاست جمهوری سیزدهم همچنان خود را بعد از دست دادن هاشمی رفسنجانی نیازمند تکیهگاهی میداند که بتواند همچنان در گردونه قدرت سیاسی خود را نگه دارد؛ حال در زمان هاشمی این امر در قالب یک شخصیت سیاسی جامه عمل میپوشید اما اینک در فقدان شخصیت کاریزماتیک مهم در ساختار نظام که به افکار روحانی نزدیک باشد تنها راه او تکیهگاه جریانی خواهد بود که احترام روحانی به خاتمی و صحبتهایش درباره قوه قضائیه در این راستا قابل تفسیر است. وی بیمیل نیست تا مجلسی مانند مجلس دهم مجلسی در قالب وکیل الدولگی تشکیل شود تا دوره باقیمانده خود را بدون چالش طی کند و شاید بتواند برخی وعدههای جریانی خود را هم تحقق بخشد.
4- استشمام بوی خطر سقوط جریانات حامی دولت دلیل دیگری بر سخنان اینگونه روحانی بوده است: امواج دستگیریها و رسیدگی به پرونده رانتخواران و اختلاس گران چنان گسترشیافته است که در وهله اول برادر روحانی و در مراحل دیگر ممکن است دیگر مدیران ارشد و میانی دولت را هم در بر بگیرد لذا تهدید و فشار به قوه قضائیه به اشکالی که به آن اشاره شد تنها راهی است که ممکن است نتیجه داده و دلنگرانی حامیانش را تسلی بخشد.
5- خط و نشان کشیدن و هدایت انتظارات مردم در مبارزه با فساد به سمت قوه قضائیه بهگونهای که مردم خواستههای خود را از قوه قضائیه بخواهند نه از قوه مجریه. به این معنا که فساد و رانتخواریها آنهم در این حجم از قوه مجریه آغازشده است لیکن تلاش حسن روحانی و دولتیها این خواهد بود که انتظارات مردمی را به سمت قوه قضائیه کشانده و عدم مجازات مختلسان و رانتخواران را به قوه قضائیه نسبت دهند درحالیکه نطفه اصلی فساد مالی و مدیریتی در قوه مجریه تشکیلشده و اثرات آن بر مردم جاری و ساری گشته است لذا فرافکنی از اهم واجبات در این دوران خواهد بود و اشاره روحانی در سخنرانی یزد به رسیدگی قوه قضائیه به این امر مؤیدی است بر ادعاهای یادشده.
درمجموع
روحانی دیگر فرصتی برای طرحریزی استراتژی سیاسی برای مقابله سیاسی با رقبا ندارد درنتیجه
به استراتژیهای یادشده و تاکتیکهای انتظار و عکسالعمل در برابر عمل انجامشده رقیب
روی خواهد آورد.