«مدلینگ کودکان» چندسالی است که همزمان با گسترش شبکههای اجتماعی از آتلیههای عکاسی به صفحات اینستاگرامی کوچ و عملا به یک صنعت پولساز تبدیل شده است. صنعتی که سود آن به جیب سفارش دهنده تبلیغ، صاحب صفحه تبلیغکننده و در نهایت پدر و مادر کودک میرود و در این میان کودک تنها وظیفه تبلیغ را برعهده دارد، بدون آنکه بداند چه میکند و یا سهمی از این صنعت داشته باشد.
«دنیا» یکی از دخترانی است که از ۱۸ ماهگی فعالیت در عرصه مدلینگ را آغاز کرد. او با شرکت در دورههای موسسه مربوط به مدلینگ، پنج سال است که در این زمینه فعالیت میکند. مادر دنیا درباره این پدیده معتقد است: « از کودکی همه به من پیشنهاد میدادند که دنیا را به عنوان مدل معرفی کنیم. برای همین تقریبا از ۱۸ ماهگی دنیا آموزشهای خاصی برای این کار دید.»
وی درباره آموزشهای فشرده برای مدل شدن کودکش میگوید: «وقتی کودکی پا به عرصه مدلینگ میگذارد، باید آموزشهایی ببیند. روش صحیح راه رفتن، پز گرفتن یا همان نمایش زنده لباس و درک درست از پوشاک، آراستگی، لباس و از جمله این آموزشها است که تحت نظر موسسههای مدلینگ انجام میگیرد.»
این مادر در پاسخ به این سؤال که آیا تا به حال دخترش از مدل بودن خسته شود، میگوید: «دنیا گاهی خسته میشود و اعتراض میکند ولی من برای این مواقع راهحلی پیدا میکنم یا مدتی از جو عکاسی و مدلینگ دورش میکنم. این راهحل معمولا جواب میدهد و خودش پیگیر میشود که چرا دیگر از من عکس نمیگیرید، ژستهای مختلف میگیرد و راضیام میکند که دوباره از او عکاسی کنیم.»
مادر دنیا درباره اینکه بعضی افراد کودکان مشغول در عرصه مدلینگ را کودکان کار میدانند، میگوید: «من با این نظر موافق نیستم. این کودکان برخلاف تصور مردم، درآمد زیادی ندارند و مثل کودکان کار نیستند. هیچ پدر و مادری چنین ظلمی در حق جگر گوشهاش نمیکند. برای دختر من مدلینگ بیشتر از هر چیزی حکم تفریح، بازی، تجربه دیدن و آشنا شدن با افراد و مکانهای مختلف را دارد نه کار.»
در مقابل اما بسیاری از متخصصان حوزه روانشناسی کودک این پدیده را تجاوز به حقوق کودک و البته همراه با آسیبهای بلندمدتی میدانند که توسط خانوادهها و برای بدست آوردن پول بیشتر نادیده گرفته میشود. محمدرضا کاظمی، فوق تخصص روان پزشکی کودک و نوجوان در گفتوگو با ایرنا چنین میگوید: «این پدیده کودکی کودک را از وی میگیرد، کودک از دنیای کودکیاش دور میشود و باید درگیر ماجراهایی بشود که خیلی با کودکیاش نزدیکی ندارد. کودک هنوز این توانایی شناختی را ندارد که با بعضی از این مسائل رو به رو شود و ممکن است وقتی با این مسائل رو به رو شود ممکن است برداشتی که از این مسائل میکند، برداشتی تحریف شده باشد و این ممکن است روی ساختار ذهنی کودک اثر بگذارد و تمام زندگی وی را تحت شعاع قرار دهد. بنابراین مثلاً ممکن است آرایش کردنها و یا برخی رفتارهایی که ممکن است جنبههای جنسی داشته باشد هر چند ممکن است خیلی ساده و نمادین باشد ولی برای کودک ممکن است معانی خاص داشته باشد و او را وارد دنیایی کند که خیلی درک و فهماش را ندارد و اثراتی بگذارد که خیلی ماندگار باشد.»
این روانشناس، غلبه فرهنگ ناپایدار مدلینگ بر ارزشهای اجتماعی را خطر بزرگتر معرفی میکند و میگوید: «بر اثر غلبه این فرهنگ بر جامعه، فکر همه متمرکز بر فردی است که خوش لباس یا خوش تیپ است و این به یک اصل تبدیل میشود که جوامع را تهدید میکند. آنها نباید به اصل و ارزش تبدیل شوند ولی در دراز مدت این پدیده در اجتماع به وجود خواهد آمد و به مرور زمینههای اضمحلال و از بین رفتن یک فرهنگ در جامعه فراهم میشود.» از سوی دیگر مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان معتقد است که سرانجام مدلینگ کودکان، تبدیل شدن آنان به یک کالا است.
فرشید یزدانی با اشاره به اینکه جریان بازار مدلینگ کودک را به چشم یک کالا ارزیابی میکند، میگوید: «برخی مواقع یک کودک برای سپری کردن فرآیند مدلینگ مجبور میشود تا ساعتها در انتظار طراحی، آرایش و چیدمان صحنه درگیر فعالیت شود. وقتی بازار خود تنظیمگر در جامعه رشد میکند تمام پدیدهها حتی کودکان به کالا تبدیل میشوند.»
یکی از نکات مهم صنعت مدلینگ کودکان گسترش خطرناک آن از حوزه هایی همچون مد و لباس به رقص و آرایش است. تا چندی پیش غذاخوردن یک کودک در فستفودی تازه تاسیس و یا آتلیهای گمنام سبب میشد تا مالکان آنها بعد از معروف شدن به سود بیشتری دست یابند، اما جدیدا کلاسهای رقص و سالنهای آرایش نیز به استفاده از این ظرفیت علاقمند شدهاند.
با جستوجویی در شبکههای اجتماعی میتوان تبلیغات گستردهای یافت که یک دختر بچه سه ساله چکونه همانند یک خانم جوان و یا یک عروس زیر دست آرایشگران حاضر شده و آرایش غلیظی بر صورت وی نقش میبندد. همچنین بنام رقص محلی و یا ورزشهای محرک، چند دختر و پسر زیر پنج سال با لباسهایی نامتعارف مشغول رقص هستند.
یک مدرس و مربی مدلینگ در گفتوگو با مهر حرکت مدلینگ کودکان به این سمت را مصداق سوءاستفاده جنسی از آنها دانسته و اظهار میکند: «پدر و مادر باید بدانند چه عکسی از کودک را در شبکههای مجازی بگذارند. گاهی از رقص، حمام رفتن بچهها و هر چیزی که برایشان جالب است عکس میگذارند اما فکر نمیکنند انتشار این عکسها چه تأثیری بر روی بچه دارد. خانوادهها باید بدانند هر عکسی را نباید در فضای مجازی منتشر کنند چراکه در تمام دنیا استفاده ابزاری و جنسی از کودکان ممنوع است.»
وی با بیان اینکه این عکسها و چنین ژستهایی عملاً سوءاستفاده جنسی از کودکان است چون به روح، روان و آینده کودک آسیب میزند، تصریح کرد: «دلیل آسیب روحی این اقدام نیز آن است که در پی این اقدام کودکان آگاهیهایی را که برای سنشان زود است به دست میآورند و این مسائل موجب بلوغ زودرس کودکان میشود. این مسائل ممکن است موجب انحراف جنسی در کودکان شود و وی را در مسیر غلطی هدایت کند. این موضوع برای آینده کودک و تشکیل هویت جنسی وی بسیار زود و خطرناک است. نباید خانوادهها به بهانه مدلینگ و معروف شدن، بچههایشان را بازیچه دست دیگران کرده و ناخواسته در گردابی اندازند که بیرون آمدن از آن محال است.»
همزمان با افزایش تب کسب سود از این پدیده شاهد هستیم که برخی نهادهای تخصصی حوزه کودک همچون مهدکودکها به دلالان این صنعت تبدیل شدهاند. در این دلالی مدیران برخی مهدکودکها بدون اجازه والدین و در قرارداد با دفاتر مدلینگ، کودکان زیبا را در اختیار آنها قرار میدهند.
این موضوع به حدی جدی است که معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور از ارسال بخشنامهای مبنی بر «غیر قانونی بودن معرفی کودکان مهدهای کودک به مراکز مدلینگ» برای تمامی مهدهای کودک خبر میدهد.
حبیباله مسعودی فرید با اشاره به استفاده ابزاری از کودکان زیبا رو در مهدهای کودک و معرفی آنان به مراکز مدلینگ توسط مدیران مهدها، گفت: بخشنامهای درخصوص غیر قانونی بودن این کار تدوین و به تمامی مهدهای کودکها ابلاغ شده است.
مدلینگ کودکان به عنوان یک پدیده کاملا غربی، این روزها به یک دغدغه اجتماعی برایشان تبدیل شده است. کارشناسان غربی معتقد هستند در مدلینگ کودکان بحثی فراگیرتر به نام اخلاق وجود دارد، اینکه والدین عکس کودکان خود را در شبکههای اجتماعی قرار میدهند یک بحث اخلاقی است.
کارشناسان غربی درگیر این سؤال هستند که آیا والدین اصلاً حق انجام چنین کاری را دارند یا خیر؟ اگر این کودک بعدها در بزرگسالی از عکسی که در شبکههای اجتماعی قرار دارد ناراحت باشد و خوشش نیاید یا مورد طعنه و تمسخر دیگران قرار بگیرد آیا والدین میتوانند این مشکل را حل کنند؟ چون کودکان در این سنین توانایی ذهنی و شناختی لازم را ندارند و نمیتوانند تصمیم بگیرند پس باید در این مورد دقت بیشتری شود.
در تازهترین نمونه و به گزارش دویچه وله یک دختر ۱۸ ساله در اتریش از والدین خود به علت خودداری از حذف عکسهایی که از او در کودکی در فیسبوک منتشر کردهاند شکایت کرده است. او انتشار این عکسها را «شرمآور» و نقض حریم شخصی خود خوانده است.
بر اساس تحقیقی که اخیرا در بریتانیا انجام شده مشخص شده است که یک پدر یا مادر به طور متوسط هزار و ۴۹۸ عکس از کودک خود تنها تا وقتی او به سن پنج سالگی برسد منتشر میکند. بر اساس همین تحقیق ۸۵ درصد والدین تنظیمات حریم شخصی فیسبوک خود را تنظیم نکردهاند و ۷۹ درصد آنها به اشتباه میپندارند که غریبهها نمیتوانند عکسها را ببینند. بر اساس تحقیق دیگری، کمتر از یکدوم والدین نمیدانند که عکسهای منتشر شده، اغلب اطلاعاتی نظیر محل گرفته شدن عکس را نیز در بردارد. در فرانسه که سختگیرانهترین قوانین را در این ارتباط دارد، مسئولان به والدین نسبت به انتشار تصاویر خصوصی کودکان هشدار داده و گفتهاند که این اقدام میتواند آثار روانی همیشگی بر کودکان داشته باشد. بر اساس قوانین فرانسه، هر کسی، از جمله والدین، که بدون اجازه شخص، که میتواند حتی فرزندشان باشد، عکسی از او منتشر کنند به جریمهای تا ۴۵ هزار یورو محکوم خواهند شد.
استفاده ابزاری از کودکان در فضای مجازی به منظور درآمدزایی که در سالهای اخیر با روند روبه رشدی همراه بوده است، به اعتقاد بسیاری از روانشناسان تجربه کودکی را از کودک سلب میکند. استفاده از کودکان برای بازاریابی و تبلیغات با آسیبهای اجتماعی و روحی و روانی متعددی همراه شده است. مدلینگ کودکان در این فضا بیتردید با شهرت وی همراه میشود و این امر توقع و انتظارات کودک را در جامعه افزایش میدهد. عدم انتقادپذیری، کاهش عزت نفس، شکلگیری یک شخصیت مجازی (غیرواقعی)، فقدان قدرت انتخاب، ناکامی و شکست و احساس افسردگی از دیگر آثار و تبعات این مسئله برای کودکانی است که درگیر این صنعت شدهاند.
با جمعبندی این موارد به نظر میرسد تصویب قوانین جامع در حمایت از کودکان و همچنین فرهنگسازی و آگاهی بخشی به والدین در پیشگیری از آسیبهای این پدیده ضروری است.