* سروش: «اعتماد نافرجام» خلاءها را پر میکند
بر اساس این گزارش، علی سروش مسئول مرکز مطالعات راهبری پژوهشکده شهید صدر در این مراسم با توضیحاتی درباره کلیت کتاب اظهار داشت: بحث شناخت مطالعات آمریکا یکی از عرصههای مغفولی است که در فضای علمی و گفتمانی به آنها کمتر پرداخته شده و ما در این حوزهها خلاء جدی داریم. چه در حوزه کتاب و چه در بحث گفتمانی؛ ما حتی در سالهای پس از انقلاب اسلامی که آمریکا به عنوان دشمن جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود، آنگونه که باید به این مسئله نپرداختهایم. از این رو پژوهشکده شهید صدر تلاش کرده این خلاء را پر کند و با استفاده از اساتید و پژوهشگران دانشگاههای مختلف به این مسئله بپردازد.
وی افزود: یکی از کارهای خوب این حوزه، کتاب «اعتماد نافرجام» است که به قلم دکتر ابوذر مقدم و امیرمحمد اسماعیلی نوشته شده و از سوی موسسه چاپ و انتشارات دانشگاه جامع امام حسین(ع) منتشر شده است.
سروش در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ارزشمندی این کتاب و اینکه جای چنین کتابی در فضای کنونی کشور خالی بود، ابراز داشت: این اثر به این دلیل که به تاریخ بدعهدیهای آمریکا نه تنها در ایران بلکه در دنیا میپردازد، قابل تأمل است. زیرا تاریخ نشان داده بدعهدیهای آمریکا در کشورهای مختلف نیز نمود داشته و تکرار شده است. اما متاسفانه استفاده از تجربیات تاریخی در دنیا و کشور خودمان انجام نمیشود و تاکنون در این حوزه نیز کار علمی صورت نپذیرفته است.
وی گفت: «اعتماد نافرجام» خلاء موجود را پر میکند و ما این کتاب را به اساتید و سیاستمداران توصیه میکنیم چرا که قابلیت ترجمه به زبانهای مختلف را داراست و تلاش داریم به زودی آن را به دیگر زبانها ترجمه کنیم. این کتاب نشان میدهد امضا و معاهدات آمریکا قابل اتکا و اعتماد نیست و ما در فضاهای مختلف نمیتوانیم به آمریکا اعتماد کنیم.
* گوهری مقدم: واژه «بدعهدی» که در نام کتاب آمده از فرمایشات رهبر انقلاب اخذ شد
در ادامه این نشست ابوذر گوهریمقدم، نویسنده کتاب «اعتماد نافرجام» درباره کتاب اظهار داشت: انگیزه نخست کتاب برای نگارش، بیانات حضرت آیتالله خامنهای در ماجرای برجام و تاکیدات ایشان در فرایند مذاکرات بود. ایشان بارها متذکر شده بودند که ما با طرفی بدعهد مواجهیم که به تعهدات خود پایبند نیست. ایشان به روند مذاکرات بدبین بودند و مدام تاکید میکردند که ما در این راستا تجربیاتی را تجربه کردهایم و باید به مجموعه غرب و آمریکا بدبین بود.
گوهریمقدم با تاکید بر اینکه خط تحلیل کتاب از فرمایشات رهبری دریافت شده و پس از آن کتاب در پروسه نوشتن قرار گرفت، گفت: واژه «بدعهدی» که در نام کتاب آمده از فرمایشات رهبر انقلاب اخذ شد. ایشان در منویات متعددی نسبت به بدعهدی ایالات متحده آمریکا و غرب هشدارهایی داده بودند. از این رو تاکیدات معظمله در راستای تالیف مدنظر قرار گرفت. ما تلاش کردیم دایرهالمعارفی با مختصات علمی بر اساس مجموعهای از مقالات و گفتارها که مخاطب را با موضوع آشنا میکند،گردآوری کنیم.
وی افزود: انتشار چنین کتابی در فضای رسمی دانشگاهی لازم و جدی بود. خصوصا در جناح انقلابی، چرا که حضور این اثر لازم بود.
مولف این اثر در بخش دیگری به سخنان رهبر انقلاب اشاره کرد و گفت: در دوره اوباما که برجام امضا شده بود بدعهدیها اتفاق افتاده بودند و رهبری بارها در طول مذاکرات نسبت به بدعهدیها تذکر داده بودند. بنابراین ایده اولیه تالیف کتاب اینگونه شکل گرفت. از سوی دیگر بحث کمبود متون مطالعاتی حوزه آمریکا مدنظر ما بود.
گوهری مقدم با تاکید بر این مهم که در طول ۴۰ سال دشمنی غرب و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران خلاءهایی را در حوزه تولید محتوا شاهد بودیم، تصریح کرد: چه در بحث دشمن شناسی، ساختاری، رفتاری و مطالعاتی که وجود دارد ضرورت جدی وجود داشت و باید مطالعاتی پیرامون عملکرد آمریکا بیشتر صورت گیرد و در این مسیر کتابهایی تالیف شود.
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) ضمن تاکید بر اینکه ما به متون مرجع نیازمندیم، گفت: دیتاهایی موثق، مستند و مبتنی بر عملکرد آمریکا نیاز جدی بود. ما در این کتاب بخشی را انجام دادیم اما بخش زیادی همچنان مغفول مانده است.
این مولف به نقض عهدهای متفاوت آمریکاییها اشاره و آن را به سه بخش دسته بندی کرد و بیان داشت: ولی به لحاظ محتوایی وقتی صحبت از نقض عهد میکنیم با سه نوع نقض عهدمواجهیم. اول «نقض تعهدات دو جانبه»؛ در این نقض معمولا آمریکاییها با کشورهای درجه دو و سه و یا حتی ابرقدرتها بدعهدیهایی را انجام دادند و به تعهدات دوجانبه با قدرت هم وزن خود هم پایبند نبودند. اما نکته مهم که مخاطب باید با آن آشنا شود این که این بدعهدیها اختصاص به حزب خاصی ندارد. گاهی مخاطبان گمان میکنند دولتی مشخص یا جمهوریخواهان این مسیر را میروند که ما به اینجا رسیدهایم. در حالی که ذات استکباری ایالات متحده آمریکا آنها را به مسیر پیمان شکنانه رهنمون میشود.
این نویسنده افزود: در حال حاضر ترامپ یک چهره بیپیرایش و بیآلایش از آمریکا ارائه میکند. او به نوعی شمشیر را از رو بسته و چهره واقعی آمریکا را نشان میدهد.
وی گفت: نقض دیگر که در فرمایشات رهبر انقلاب هم به آن اشاره شده در سطح دیگری رقم خورده و آن اینکه آمریکاییها به متحدان درجه یک خود هم رحم نمیکند. این مسئله در انقلابهای منطقه و حتی در برخورد با پهلوی هم نمایان شد. آنها در انقلاب مصر هر لحظه موضعی جدید اتخاذ میکردند. آنها اثبات کردند هر گاه منافعشان به سرمنزل مقصود نرسد پای عهد نخواهند ایستاد و به نوعی منافعشان بر هر نوع پیمان و اتحادی اولویت دارد.
گوهریمقدم بخش دیگری از نقض عهدها را به «توافقات چند جانبه و مستقیم با دولتها» از سوی آمریکا دانست و گفت: در این راستا میتوان به پیمان اشتراک حوزه اقیانوس آرام و یا نفتا اشاره کرد. در این پیمانها آمریکاییها به بهانههای مختلف نقض پیمان کردند، اما در نقض عهد دیگر مربوط به معاهدات کلان جهانی است که معمولا صد کشور یا بیشتر عضو آن هستند. (مثل توافق اقلیمی پاریس) که آمریکاییها از آن خارج شدند. تمام این مصادیق و موارد در کتاب آمده است.
وی گفت: جالب اینجاست که در تمام این بدعهدیها مفاد پیمانها مکتوب موجود است، اما آمریکاییها به دلیل تامین نشدن منافعشان از آن خارج شدند و باید گفت نقض عهد آمریکا با ایران پیش و پس از انقلاب بوده است.
نویسنده کتاب «اعتماد نافرجام» با تاکید بر برجام گفت: برجام تجربه زنده ملت ایران در بدعهدی آمریکاییهاست. از سال ۲۰۱۵ تا امروز هر روز شاهد آن بودیم که آمریکاییها به بخشی از تعهدات خود عمل نمیکنند و در حال حاضر هم به شیوههای مختلف مسیر را ادامه میدهند. ما در این کتاب سعی کردیم مجموعهای از تحولات و اقدامات در زمینه این مسایل را تجمیع کنیم، در واقع دایرهالمعارفی از اطلاعات مستند به مخاطب عرضه شود.
وی گفت: در ادبیات کتاب، فارغ از ادبیات ثقیل گردآوری شده، سعی کردیم مواردی از موضوعات پیرامون حقوق بینالملل را به نحوی بیان کنیم که برای مخاطب عام قابل استفاده و درک باشد. از ادبیات پیچیده وعلمی فاصله گرفتیم و از این جهت طیف گسترده مخاطب این کتاب خواهند بود. ما سعی داریم کتاب را در مجلدات آینده گسترش دهیم و بحث ترجمه را پیگیر باشیم.
گوهری مقدم در پاسخ به اینکه در بحث برجام آیا راهکاری هم ارائه شده، پاسخ داد: «برجام» تنها یک بخش کتاب است. عهدنامه ایران و آمریکا عهدنامه مودت، شکایتها و واکنشها به رای دیوان لاهه از موارد مطرح شده است. سعیمان بر این بود نشان دهیم آمریکاییها با اصل برنامه اتمی صلحآمیز و پیشرفت علمی کشور ما مشکل دارند. مواردی را هم که مطرح میکنند حتی ارزیابیهای امنیتی خودشان هم از فعالیت هستهای ایران حکایت ندارد. ما از سوی رهبر انقلاب فتوایی در این راستا داریم و جمهوری اسلامی تلاش داشت همواره حسن نیت خود را نشان دهد اما برای آمریکاییها، فشار اصالت دارد و برنامه هستهای تنها یک بهانه است.
وی در پایان سخنان خود با تاکید بر اینکه برجام با هدف رفع تحریمها انجام نشد و قرار هم نیست آمریکاییها تحریمی را بردارند، بلکه این مسئله ابزار راهبردی آمریکاییها در دوره فعلی محسوب میشود، گفت: ابزار راهبردی آمریکاییها در دوره فعلی از جنگ به تحریم تغییر یافته است. با تحریم قرار است بر ایران فشار آورده شود تا تغییر رفتار را شاهد باشند. گاهی ما با طرح بد مسئله باعث میشویم توقعاتی ایجاد شود و درخواستهای فزایندهای در حوزههای مختلف سر ریز کند. در حالی که آمریکاییها از ابتدا مذاکره کنندگانی را انتخاب کرده بودند که قرار بود از سال ششم علیه برجامی که امضا کردهاند، دبه کنند و بندهایی را تمدید و مادامالعمر بدانند اما کاری که ترامپ کرد این بود که دبه را از سال دوم کلید زد. چون آنها میدانند پیشرفتهای علمی ایران ادامهدار است.